۱۴۰۴ شهریور ۹, یکشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره الأنعام ) (۴۶۰)

   

 ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

 

﴿سَيَقُولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن شَيْءٍ ۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ حَتَّىٰ ذَاقُوا بَأْسَنَا ۗ قُلْ هَلْ عِندَكُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا ۖ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ﴾
[ الأنعام: ۱۴۸]

مشركان خواهند گفت: 

اگر خدا مى‌خواست، ما و پدرانمان مشرك نمى‌شديم و چيزى را حرام نمى‌كرديم.

 همچنين كسانى كه پيش از آنها بودند پيامبران را تكذيب كردند و خشم و عذاب ما را چشيدند. 

بگو:

 اگر شما را دانشى هست آن را براى ما آشكار سازيد. 

ولى شما، تنها، از گمان خويش پيروى مى‌كنيد و گزافه‌گويانى بيش نيستند.

 
مشرکان در این آیه،
 اولا منکر وجود خدا نیستند.
ثانیا
حرف همیشگی کریم را مو به مو تکرار می کنند.
یعنی
به جزم (دگم) مشیت الهی باور دارند.
چون
کفر و ایمان خلایق را منوط به اراده الهی می دانند.
کریم دست به استدلال تجربی ـ تاریخی می زند.
تکذیب کنندگان انبیای قبلی عذاب دیده اند.
یعنی مشرکین هم عذاب خواهند دید.

کریم طبق معمول هر جا که قادر به ارائه دلیل علمی و عقلی و تجربی نمی شود،
دیالک تیک تهدید و تطمیع (شلاق و شیرینی) را به خدمت می گیرد.
 
 
کریم
در این آیه،
برای اثبات بطلان دعاوی مشرکین
 دیالک تیک علم و جهل 
را 
به صورت دیالک تیک دانش و گمان بسط و تعمیم می دهد.
یعنی
عملا
مؤمنین را جرو عالمین و دانشمندان و مشرکین را جزو جاهلین و گمان ورزان جا می زند.

 ﴿قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ ۖ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ﴾

[ الأنعام: ۱۴۹]

بگو: 

خاص خداست دليل محكم و رسا، اگر مى‌خواست همه شما را هدايت مى‌كرد.

  منظور کریم از «خاص خدا بودن دلیل محکم و رسا»  این است که جز خدا کسی قادر به ارائه دلیل قاطع و رسا نیست.
ایراد اول این ادعای کریم، 
تنزل بشریت به درجه ای نازلتر از جانوران است.
ایراد دوم او 
تکرار حرف مشرکین در آیه قبلی است:
کفر و ایمان نه نتیجه جهل و علم خلایق، بلکه نتیجه اراده الهی است.
کریم دچار حواسپرتی است.

﴿قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءَكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هَٰذَا ۖ فَإِن شَهِدُوا فَلَا تَشْهَدْ مَعَهُمْ ۚ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ﴾
[ الأنعام: ۱۵۰]

بگو:

 گواهانتان را كه گواهى مى‌دهند كه خدا اين يا آن را حرام كرده است بياوريد. 

پس اگر گواهى دادند تو با آنان گواهى مده، و از خواسته‌هاى آنان كه آيات ما را تكذيب كرده‌اند و به آخرت ايمان ندارند و كسانى را با پروردگارشان برابر مى‌دارند، پيروى مكن.

 
کریم
در این آیه،
از مشرکین به عوض دلیل علمی و عقلی و تجربی جهت اثبات صحت ادعا،
 گواه می طلبد.
بعد بی اعتنایی به گواهان را توصیه می کند.
این تناقض منطقی آشکاری است.
اگر قرار است که گواهان مورد بی اعتنایی قرار گیرند، 
پس برای چه از مشرکین گواه می طلبد؟
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر