۱۴۰۴ شهریور ۸, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۲۹۷)

   

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت پانزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۲ ـ ۹۳ )

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

تیرباران بر سر و صوفی گرفتار نظر

مدعی در گفتگوی و عاشق اندر جستجو ست.

 

معنی تحت اللفظی:

باران تیر بر سر عاشق می بارد.

عاشق اما بی اعتنا به باران به جست و جوی معشوق ادامه می دهد.

در حالیکه کسب و کار صوفی نظر و کسب و کار مدعی، گفت و گو ست.

 

محتوای این بیت غزل سعدی به تجلیل از عاشق اختصاص دارد.

سعدی

ستایشگر پیگیری مخاطره آمیز و بی پروای عاشق در جست و جوی معشوق

و

منتقد در خود فرو رفتن صوفی و غرق بجث و جدل بودن مدعی است.

 

بتا (بگذار)، هلاک شود دوست در محبت دوست

که زندگانی او در هلاک بودن او ست.

معنی تحت اللفظی:

بگذار عاشق از فرط عشق جان ببازد.

برای اینکه حیات او در ممات او ست.

 

در این بیت غزل سعدی

ممات در راه عشق برتر از حیات قلمداد می شود.

حتی بدتر.

ممات به مثابه حیات جا زده می شود.

سؤال این است که عشق مورد نظر سعدی چیست که مهمتر از زندگی است؟

عشق معمولا ابزاری و محرکه ای غریزی برای تولید مثل و حفظ نوع است.

منظور سعدی و حافظ از عشق و معشوق، چیز دیگری و مرجع دیگری است.

چیزی که نه عشق، بلکه بردگی و وابستگی بیمارگونه است

و

مرجعی که نه معشوق، بلکه قاتل و جلاد و دشمن است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر