۱۴۰۲ فروردین ۱۲, شنبه

درنگی در اندیشه ای (۷۲۹)

میم حجری 

اما فكر كنيم مذهب نوعي واپسگرايي است كه در قرن و اخير انسان را دچار تنوير ذهن نمي كند.
نازیلا


بحث بر سر فونکسیون مسجد است.
توده دهقانی صدها سال آزگار
جز مسجد
نهادی برای تشکیل نظر و حل معضلات و سمتگیری سیاسی نداشته است.
فئودالیسم 

قدمت ۱۰۰۰ ساله دارد 

و 

مذهب 

ایده ئولوژی حاکم در این فرماسیون اقتصادی بوده است.

 
مذهب 

فقط خرافه نیست.
مذهب دیالک تیک آه و افیون است:

مذهب
هم
به توده امید می دهد و به مبارزه فرامی خواند
و
هم
توده را تخدیر می کند و به تسلیم در مقابل سیستم سوق می دهد.

 
همه جنبش های انقلابی در قرون وسطی

 زیر لوای مذهب صورت گرفته اند.

 
رعایای آلمان 

تحت رهبری مسیحیت و کشیشان توده ای

بر ضد کلیسای کاتولیک و طبقه حاکمه فئودال و روحانی مرتجع 

۳۰ سال 

جنگیده اند.

 
مذهب

 تا تدوین فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان

(کانت و فیشته و هگل و فویرباخ)
نقش مثبت و منفی مهمی به عهده داشته است.

 
اکنون بورژوازی مرتجع واپسین (امپریالیستی)

به ایده ئولوژی انقلابی و ضد مذهبی خود (فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان)

 پشت کرده 

و 

به وحدت با روحانیت رسیده تا بر ضد طبقه کارگر و مارکسیسم بجنگد.

 
باز هم مذهب در کشورهای عقب مانده

 مثلا در امریکای لاتین
نهاد مهمی در جنگ رهایی بخش خلق ها ست.

 
مذهب فقط در مقایسه با مارکسیسم ارتجاعی است.

 
تا زمانی که مارکسیسم توده گیر نشده، 

مذهب نقش متناقض آهی و افیونی خود را ایفا خواهد کرد.

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر