۱۴۰۰ بهمن ۲۷, چهارشنبه

مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۵۵)

  [Mao Zedong] 

پروفسور دکتر  رولف ماکس

(۱۹۷۵)

برگردان

شین میم شین

فصل پنجم

رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم

با

 رسالت تاریخی طبقه کارگر

مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ 

با

سیاست خارجی آنها.

ادامه 

 

۱۸۶

·    در مصوبه کمیته حزبی استان گوانگ ژو بنا بر رهنمودی از مائوتسه تونگ (۷  ماه مه ۱۹۶۶) اعلام می شود:

·    «این سند، ما را به راه راست جهت غلبه تدریجی بر سه تفاوت بزرگ زیر رهنمون می شود:

 

الف

·    به غلبه بر تفاوت میان شهر و ده

 

ب

·    به غلبه بر تفاوت میان کارگر و دهقان

 

پ

·    به غلبه بر تفاوت میان کار فکری و کار جسمی

 

۱۸۷

·     این سند، ما را ضمنا به راه راست گذار به کمونیسم  رهنمون می شود.

 

۱۸۸

·    این برنامه، خاتمه کامل انقلاب سوسیالیستی است.

 

۱۸۹

·    این برنامه ی گذار به کمونیسم در کشور ما ست و ضمنا برنامه واقعیت یابی (جامعه عمل پوشی) کمونیسم در کل جهان خواهد بود.»

 

۱۹۰

·    در این سند، غلبه بر «سه تفاوت بزرگ» وظیفه بیواسطه اعلام می شود.

·    (نانفنگ ریبائو، ۱۳. ۸. ۱۹۶۶)

 

۱۹۱

·    در این سند از نکات زیر مجددا پرده برمی افتد:

 

الف

·    از بی اعتنایی مائوئیست ها به شرایط عینی

 

ب

·    از بی اعتنایی مائوئیست ها به روابط علی (علتی ـ معلولی) جامعه ای

 

پ

·    از بی اعتنایی مائوئیست ها به مراحل عینا (به طور عینی) تعیین شده ی توسعه اقتصادی و اجتماعی

 

ت

·    از قاطی کردن مستمر آماجگذاری جامعتی ـ سیاسی مائوئیست ها و سرکردگی گرایی آنها در جنبش انقلابی جهانی.

 

۱۹۲

·    طرح جامعتی ـ سیاسی «انقلاب فرهنگی» نه فقط به معنی تضعیف سیاسی جدید طبقه کارگر چین، بلکه ضمنا تضعیف اجتماعی فراتر رونده این طبقه اجتماعی بوده است.

 

۱۹۳

·    بدین طریق، تقویت هر چه بیشتر عدم وحدت (پراکندگی، تشتت) اجتماعی و ایده ئولوژیکی  فراتر این طبقه اجتماعی با آن طرح در رابطه بوده است.

 

۱۹۴

·    آماج این طرح جامعتی ـ سیاسی «انقلاب فرهنگی»، بیگانه سازی اجتماعی و ایده ئولوژیکی هر چه بیشتر طبقه کارگر جمهوری خلق چین از هسته طبقه کارگر و تضعیف هر چه بیشتر نقش اجتماعی و ایده ئولوژیکی  هسته در درون طبقه بود.

 

۱۹۵

·    «انقلاب فرهنگی» به معنی اوج خاصی از فشار سیاسی ـ اخلاقی بر طبقه کارگر چین بوده است.

 

۱۹۶

·    گروه مائو توانسته بود بخش بزرگی از طبقه کارگر چین را بی اثر و خنثی و مفلوج سازد.

 

۱۹۷

·    علل اصلی برای آن به شرح زیر بوده اند:

 

الف

·    نیروهای مارکسیستی ـ لنینیستی در کشور، پیشاپیش به شدت تضعیف شده بودند.

 

ب

·    طبقه کارگر چین به میزان زیادی از جنبش کارگری بین المللی جدا شده بود.

 

پ

·    لئو شائوچی و پیروانش در رهبری کشور در پی پیوند اصولی شان به کورس ناسیونالیستی ـ خرده بورژوایی، مواضع متضاد و ناپیگیرانه ای اتخاذ کرده بودند و به توده، روی نبرده بودند.

 

ت

·    نیروی مبارزاتی طبقه کارگر چین در اثر تضادهای اجتماعی و ایده ئولوژیکی داخلی نیرومند که در وهله اول، پیامد سیاست مائوئیستی بودند، تضعیف شده بود.

 

ث

·    منافع متفاوت اقشار و گروه های منفرد طبقه کارگر مانع درک منافع طبقاتی مشترک می گشتند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر