۱۴۰۰ بهمن ۲۲, جمعه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۶۵)

   Frauenbild

هانی شافت

(۱۹۲۰ ـ ۱۹۴۵)

و

همرزم

رزمندگان آنتی فاشیست کمونیست شهید از هلند

 

میم حجری

 

۱۶۴۱

رفیق مذهبی ضد ارزشی خیلی خوبه
نیلز

نیلز مذهبی جماعت را به دو دسته طبقه بندی می کند:
مذهبی ارزشی
مذهبی ضد ارزشی

این طبقه نبدی
مبتنی بر بینش ژرفی و منتج از تئوری علمی است:
منظور از مذهبی ارزشی
پیروان فوندامنتالیسم به اصطلاح اسلامی است که ماهیتا ضد مذهبی اند
منظور از مذهبی ضد ارزشی
مذهبی خلقی ضد فوندامنتالیستی است

 

۱۶۴۲
جوانان از اومیکرون نمی میرند.
هراس از اومیکرون گرفتن پیران است

 

۱۶۴۳
اجابت خواسته های دیگران به امید اجابت خواسته هایت از جانب انها
قماری ناامید کننده است
روانکاوی

چرا

مش روانکاوی؟

همه چیز هستی

مبتنی بر دیالک تیک داد و ستد است.

حتی

طبیعت

چیزی را به رایگان به کسی نمی دهد.

مهم ترین دیالک تیک هر اندام

دیالک تیک جذب و دفع است:

جذب میوه و طعام و آب و آبمیوه

دفع مدفوع و ادرازو عرق و ناخن و مو و غیره

کار = دیالک تیک جذب و دفع بشر با طبیعت

گرفتن سنگ آهن از طبعت

و

پس دادن

سنگ و خاک و غیره و نهایتا گاوآهن و تراکتور و داس و دشنه زنگ زده  به طبیعت

 

۱۶۴۴
بر خیز و مرد باش ، ولیکن حذر ، حذر
زنهار ، بی گدار نباید به آب زد
همدرد من ! عزیز من! ای مرد بینوا
آخر تو نیز زنده ای ، این خواب جهل چیست
مرد نبرد باش که در این کهن سرا
کاری محال در بر مرد نبرد نیست
زنهار ، خواب غفلت و بیچارگی بس است
هنگام کوشش است اگر چشم وا کنی
" تا کی به انتظار قیامت توان نشست
برخیز تا هزار قیامت به پا کنی "
مهدی اخوان ثالث

۱۶۴۵
 آرزوی بهار
در گذرگاهی چنین باریک
در شبی اینگونه دل افسرده و تاریک
کز هزاران غنچه لب بسته امید
جز گلِ یخ، هیچ گل در برف و در سرما نمی‌روید
من چه گویم تا پذیرایِ کسان گردد
من چه آرم تا پسندِ بلبلان گردد
من در این سرمایِ یخبندان چه گویم با دلِ سردت
من چه گویم ای زمستان با نگاهِ قهرپروردت
با قیام سبزه‌ها از خاک
با طلوع چشمه‌ها از سنگ
با سلامِ دلپذیرِ صبح
با گریزِ ابرِ خشم آهنگ
سینه‌ام را باز خواهم کرد
همره بال پرستوها
عطرِ پنهان مانده اندیشه‌هایم را
باز در پرواز خواهم کرد
گر بهار آید
گر بهار آرزو روزی به بار آید
این زمین‌های سراسر لوت
باغ خواهد شد
سینه این تپّه‌های سنگ
از لهیب لاله‌ها پر داغ خواهد شد
آه اکنون دستِ من خالی است
بر فرازِ سینه‌ام جز بُتّه‌هایی از گل یخ نیست
گر نشانی از گل‌افشانِ بهاران باز می‌خواهید
دور از لبخندِ گرمِ چشمه خورشید
من به این نازک‌نهالِ زردگونه بسته‌ام امید
هست گُل‌هایی در این *گلشن* که از سرما نمی‌میرد
و اندرین تاریک شب تا صبح
عطرِ صحرا گسترَش را از مشامِ ما نمی‌گیرد
 سیاوش کسرایی


۱۶۴۶
۵۰ سطل آب داخل مبنع پمپ بنرین ریخته

واقعا جای تاسف دارد که تعدادی برای جبران مشکلات اقتصادی از جیب شهروندان دیگر می دزد
فریاد کارگر

 

جامعه طبقاتی

میدان جنگ همه بر ضد همه

است.

۱۶۴۷
تاریخ

اعتراض روحانیون به آغامحمدخان قاجار

بعدِ از حدقه درآمدن ۲۰هزار جفت چشم از مردم کرمان

را

شاهد نبود.

اما گرفتن انفیه دان الماس توسط امام جمعه تهران و حرام کردن قند و تنباکو و حضور ملاها را هرجای دیگر

که بحث پول در میان بود

را

به ثبت رساند.
ایرانی

رابطه روحانیت وروشنفکریت با طبقه حاکمه
فرقی با رابطه اعضای هیئت حاکمه مثلا خوانین، سلاطین، وزرا و امرا و غیره با طبقه حاکمه ندارد:
مثال
روحانیت هم عضو و جزو طبقه حاکمه است
مثلا هم برده دار، فئودال و بورژوا ست
و
هم
نماینده ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه است
سلاطین
نماینده سیاسی طبقه حاکمه اند.

 

۱۶۴۸
مشکل اینجاست ک اکثرا فکر میکنن ک زندگی خوبه پر از اتفاقای قشنگ و خوشبختی درصورتی ک زندگی گنده دوستان اینو قبول کنیم کلی از مشکلاتمون حل میشه
خرمالو

زندگی
وجود درخود ندارد
تا
زشت و زیبا باشد.
زندگی چیزی است که  زنده ها می سازند
چه زنده های حاکم (فوقانی)
و
چه زنده های محکوم (تحتانی)
گفته بودم:
زندگی زیبا ست
گفته و ناگفته
ای بس نکته ها کاینجا ست
زندگی آتشگهی دیرینه پابرجا ست
گر بیفروزیم
رقص شعله اش در هر کران برپا ست
ور نه خاموش است و خاموشی گناه ما ست

 

۱۶۴۹
اگر زنان از روی غیرت
قتل های ناموسی میکردند
نسل مردان مدت ها بود که برافتاده بود
سحر

 

زنان

اگر دست از پا خطا کنند، فوری سرکوب می شوند.

قدرت نران

نه

نتیجه نریت شان

بلکه نتیجه حاکمیت طبقات انگل انگشت شمار زن ستیز برده دار و فئودال و روحانی است

 

۱۶۵۰
حوریه
کسانی که انقلاب ۵۷ را انکار می کنند یا به خاطر انقلابی که در آن هیچ سهمی نداشتند عذرخواهی می‌کنند نه شعور دارند نه لیاقت این را دارند که جوابی در خور بشنوند.
اینها به آخرین سخنان ولینعمت خود هم توجهی ندارند که کلمه به کلمه اش اعتراف به بی‌قانونی، فساد، ظلم و فقر و خفقان در جامعه است
 «… شما ملت ایران علیه ظلم وفساد بپا خواستید… انقلاب ملت ایران نمیتواند مورد تایید من به عنوان پادشاه ایران وبه عنوان یک فرد ایرانی نباشد… این امکان وجود دارد که اشتباهات گذشته وفشارواختناق تکرارنشود… باردیگردربرابرملت ایران سوگندخودراتکرارمیکنم ومتعهد میشوم که خطاهای گذشته وبی قانونی وظلم وفساد دیگرتکرارنشود بلکه خطاها ازهرجهت جبران گردد… متعهد میشوم که دراسرع وقت یک دولت ملی برای آزادیهای اساسی وانجام انتخابات آزادتعیین شود تاقانون اساسی که خون بهای انقلاب مشروطیت است به صورت کامل به مرحله اجرادرآید… من نیزپیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم … آنچه راکه شما برای بدست آوردنش قربانی داده اید … تضمین میکنم که حکومت ایران درآینده براساس قانون اساسی، عدالت اجتماعی، واراده ملی به دورازاستبدادوظلم وفسادخواهد بود. ۱۵/ ۸ /۱۳۵۷»

 

حوریه

قبل از اندیشیدن می نویسد.

شاه

مثل همه نمایندگان همه طبقات حاکمه

تقصیرات

را

به گردن اطرافیان می اندازد

تا

خود

را

تبرئه کند.

این اندیشه

مبتنی بر تئوری شبان ـ گرگ ـ گله سعدی

است.

۱۶۵۱
دادستان کل کشور
منشا جنایت اهواز فضای مجازی بوده است

منشاء کشتار آبان و آبادان و قبرستان خاوران

چی بوده است؟

 

۱۶۵۲
دکتر فریدونی معنی ساده ترین مفاهیم فلسفی را نمی دانند.
مارکسیسم و لنینیسم
نوشته های مارکس و انگلس و لنین که نیستند.
کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم رشد کرده اند.
میوه و سگ و گربه و دد و دیو
مفهوم هستند.
مفهوم میوه نتیجه تجرید انواع مختلف میوه از سیب و گلابی و انگور و غیره است.
تجرید و یا انتزاع = صرفنظر از همه مشخصات منحصر به فرد چیزها و برجسته کردن مشخصه مشترک آنها
مثلا صرفنظر از شکل و شمایل و مزه و رنگ و طعم سیب و گلابی و انگور
و
برجسته کردن وجه مشترک آنها (منشاء نباتی آنها)
مفهوم شکل
ضد مفهوم ماهیت نیست.
شکل مفهومی هندسی است و یکی از فرم های بسط و تعمیم مفهوم فلسفی فرم است.
ضد فرم
محتوا ست.
ضد ماهیت
به قول خود مارکس و انگلس حتی
پدیده است.
نمود است.

 

۱۶۵۳
مرگ کارگران گواتانومویی

مرگ کارگران در اثر اضافه‌کاری اجباری

وقتی کارگران راهی جز کار کردن‌های طولانی ندارند
در سه ماه اخیر سه حادثه کارگری به علت خستگی زیاد و اضافه‌کاری اجباری برای کارگران اتفاق افتاده است.

حداقل حقوق سال ۱۴۰۰ با افزایش ۳۹ درصدی و با احتساب تمام مزایای مزدی در حدود ۴ میلیون تومان است

درحالی که خط فقر ۱۰ میلیون تومان اعلام شده است
 

۱۶۵۴
باشور نشریه کردی زبان
یورش نیروهای اطلاعات سپاه به خانه و دفتر محمد مرادی‌نصاری ناشر کتاب‌های کردی‌‌زبان
نیروهای اطلاعات سپاه با هجوم به منزل مدیر “نشر باشور” در شهر ایوانغرب استان ایلام ضمن تفتیش منزل این فعال فرهنگی اقدام به تفتیش دفتر “نشر باشور” کرده‌اند

۱۶۵۵
کاهش آسیب:

راه‌حلی ناگزیر برای روسپیگری
تن‌فروشی یک آسیب اجتماعی است و برای پیشگیری و درمان هر آسیب اجتماعی باید تدابیر و راهکارهای ویژه‌ای اندیشیده شود. نابسامانی‌های اقتصادی و نبود عدالت اجتماعی در جامعه و فقر و بیکاری به‌ویژه برای زنان موجب گرایش به کارهایی برای امرار معاش می‌شود که قانونی نیستند. باید این نکته را به‌خاطر داشت که هدف نهایی برای کاهش آسیب، و استفاده از روش‌های پیشگیرانه خدمت به زنان تن‌فروش نیست بلکه اقدامی در راستای محافظت از جامعه است
ما زنان

۱۶۵۶
خواب بودم یهو نمیتونستم تکون بخورم هر کار کردم تکون نمیخوردم
فاطیا

این امری طبیعی است.
همه
همین چیزها رادر خواب می بینند.
مثلا
خواب تلاش برای فرار و عجز از حرکت

۱۶۵۷
من تو خونم و درامدی ندارم اصلا و شهرمون کوچیکه نمیتونم کاره خاصی انجام بدم.بنظرتون خوبه؟
آیدا

به عوض فالگیری
می توانی آشپزی کنی
و
نسخه های مختلف اغذیه مختلف را توسعه دهی و چه بسا میلیونر شوی
می توانی خیاطی کنی و البسه مختلف را توسعه دهی
می توانی ترشی تولید کنی و شهره عالم شوی
می توانی گلکاری کنی
قحط کار و ابتکار که نیست

 

۱۶۵۸
چشامو میبندم سایه میاد اذیتم میکنه چرا دست از سرم برنمیداره؟
آرام

از سن ۵۰ به بالا
چنین حالتی طبیعی است
تست مو در چشم پزشکی نامیده می شود
بهتر است به چشم پزشک مراجعه کنید

۱۶۵۹
چرا حسودم؟
چرا میخوام توجه ادمای اطرافم رو من باشه
فاتیا

جوانی و هزاران ایراد.
هراسی نیست.
اندک اندگ بزرگتر می شوید و خصایل دیگر کسب می کنید.
آنگاه برای اعتنای این و آن
تره حتی خرد نمی کنید

۱۶۶۰
الانتظار اشد من الموت
انتظار بدتر از مرگ است
و عذاب اور است

 

۱۶۶۱
کاش میدونستم دردم چیه که الان بیدارم
روناک

بیداری
نه
درد
بلکه درمان درد است.
بیداری
هنر است
و
حکم کیمیا دارد.
اگر تیز بنگریم
همه در خوابند
درد هم همین است

 

۱۶۶۲
با بدی هاتون آدمو مجبور به بد بودن نکنین

معیار عینی و علمی برای خوب بودن و بد بودن چیست؟
از کجا می توان می فهمید که کسی بدی میکند و یا خوبی؟
مثال:
مادر و پدری که فرزندش را به زور بیدار می کند تا به مدرسه برود
به

فرزند
بدی میکند ویا خوبی؟

 

۱۶۶۳
یکی اعتماد منو بهم برگردونه
ماهی

اعتماد تو به چی را؟
اعتماد به نفس را؟
راه کسب اعتماد به نفس
خودشناسی است

 

۱۶۶۴
با هم تویترو آتیش میکشیم

تویتر صدهزاربار بهتر از فیسبوق است
فیسبوق خیلی عوضی است و آدم را روانی می کند.
حتی اجازه ابراز نظر به آدم نمی دهد
فقط میخواهد که همه لایک بزنند و خودش خرمن دلار درو کند

 

۱۶۶۵
نه.
اگر کسی خودشناس باشد
خواه و ناخواه
اعتماد به نفس دارد
اعتماد به نفسی که خلل ناپذیر است.
پیش شرط اعتماد و عدم اعتماد به دیگران هم جامعه شناسی است

۱۶۶۶
آره.
خوبی و بدی رابطه دیالک تیکی با هم دارند
یعنی به همدیگر تبدیل می شوند.
خوبی مطلق و بدی مطلق خرافه است.
دوئالیسم هابیل و قابیل در کتب مقدس
همین خرافه خیر مطلق و شر مطلق است و فاقد اعتبار علمی است

 

۱۶۶۷
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون
روی سوی خانهٔ خمار دارد پیر ما
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد
زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما
با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی
آه آتشناک و سوز سینهٔ شبگیر ما
تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ، خموش
رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما

 

۱۶۶۸
ایمان داشته باش که
کوچک‌ترین محبت از ضعیف‌ترین حافظه‌ها پاک نمی‌شود.
 ویکتور هوگو


۱۶۶۹
معجزه امام زاده
دهخدا

 

۱۶۷۰
به نام غيرت
نوشته اى از  مصطفی داننده- روزنامه نگار
لبخند به لب داشت، گویی فاتح جنگی سخت شده، سر همسر را به دست گرفته بود و در شهر می‌چرخاند و اسم این کار را غیرت گذاشته بود. احتمالا برخی هم برای او کف زدند و گفتند احسنت که از ناموست دفاع کردی. اما مرد اهوازی با این کار آبروی هرچه مرد را برد؛ به نام غیرت وحشی‌گری کرد.
اشتباه فهمیده‌ای مرد.! معنای غیرت کشتن و زدن نیست. غیرت یعنی اینکه تو حامی زن و بچه‌ات باشی. غیرت یعنی اینکه دخترت و همسرت تو را مهم‌ترین پناه زندگی خود بداند نه اینکه از ترس تو زندگی نکند و خانه نشین شود.
پدر یا همسر باید به گونه‌ای رفتار کند که وقتی دختر یا همسر از همه جا برید و تنها میان دنیا ماند، به سمت او بیاید و آغوشش را امن‌ترین جای دنیا بداند.
بعضی از دخترها از اینکه به خانه برگردند می‌ترسند. می‌ترسند چون می‌دانند دنیایی سیاه منتظر آنهاست. می‌دانند اگر برگردند قربانی خشم پدر می‌‍شوند و مادرانی که در این میان برای حفظ زندگی سکوت می‌کنند و دم نمی‌زنند.
همه ما مردانی که خبرهای قتل‌های ناموسی قلب‌مان را به درد مى آورد باید سعی کنیم به جای فرهنگ خشم که غیرت تعریف شده است، فرهنگ گفت‌وگو با فرزندان خود را بباموزيم.
هر روز با خود تمرین کنیم که بتوانیم با فرزندانمان حرف بزنیم. اجازه بدهیم آنها مشکلات خود را به ما بگویند. اجازه ندهیم آنها به جای مشورت با ما به سراغ هم‌سالان خود بروند و با آنها مشورت کنند و دوستان‌شان هم به خاطر کم تجربگی مسیر غلط را در برابر شان قرار دهند.
مرد غیرتمند کسی است که در برابر حرف مردم بایستد و زندگی خودش، زنش و بچه‌های‌اش را حفظ کند و دوباره از نو بسازد.
مرد غیرتمند کسی است که دخترش یا همسرش می‌تواند راحت با او حرف بزند و از مشکلات‌اش بگوید.
مرد غیرتمند کسی است که به زن‌اش اجازه می‌دهد زندگی کند و او را چون زن است محدود نمی‌کند.
غیرت مساوی با خشونت نیست. لطفا جهل را غیرت تعریف نکینم. همسری که سر زن‌اش می‌برد، پدری که با داس دخترش را به قتل می‌رساند و یا پدری که به خاطر دیر آمدن دخترش او را به کام مرگ می‌کشاند را غیرت‌مند ننامیم. نگوییم مرد است و غیرت‌اش!
به خدا که نام این رفتار غیرت نیست. اشتباه فهمیده‌ایم. اشتباه به ما منتقل کرده‌اند. برخی مردها به خاطر غیرت آبروی دیگر مردها را هم می‌برند.
دست‌هایی که به خون آلوده می‌شوند، دست‌های یک مردم غیرتی نیست. دست‌های مرد غیرت‌مند برای در آغوش کشیدن دختر و همسرش و در حمایت از آنها باز می‌شود.

 

۱۶۷۱
نصف جهان که هیچ کل جهان هم که بخواهندت همانی را میخواهی که بر او عاشقی
ضربان

مطمئنی ضربان؟
یعنی همه با کسی اند که عاشقش بوده اند؟
اگر قضیه از این قرار می بود
همه به روز خدا می افتادند و تک و تنها می ماندند.
این ادعای ضربان شاید در حق حشرات و حیوانات اعتبار داشته باشد.
وگرنه
زیباترین زنان
همدم و همبستر اجامر چه بسا فرتوت کریه المنظر طبقه حاکمه می شوند
و نه معشوقشان

 

۱۶۷۲
بحث خواستن است نه توانستن و داشتن همیشه خواستن توانستن نیست
ضربان

آره.
خواستن توانستن و داشتن نیست.
ولی
حرف بی عمل هم حرف نیست.
به عمل کار برآید
به سخن رانی نیست.
آدمیان در منگنه دیالک تیکی جبر و اختیار به سر می برند و اختیارشان به اندازه شناخت شان از جبر است
جبری که تعیین کننده است


۱۶۷۳
ج اسلامی کشور ما را به دوران قاجار قبل انقلاب مشروطه برگردونده سدعلی با وقاحت شکنجه های سخت تر از دوران قاجار را اعمال میکنه
البرز

ایکاش چنین بود.
ایران شده عیران
مهدی بیا
مهری برو
سطح شعور مردم در دوره قاجار و پهلوی
صدهزار بار بالاتر از اکنون بود.
اکنون
قحط شعور و شخصیت است در طویله
بالاتر از سیاهی رنگی نیست

۱۶۷۴
وکالت در امارت

 

۱۶۷۵
خوش آن که در صفِ خوبان نشسته باشی و من
نظر کُنم به "تو"، نازم به انتخابِ خودم.
بهجت دهلوی

دهلوی
معنی انتخاب را نمی داند.
خیلی ها هم معنی انتخابات و دموکراسی را نمی دانند و خیال می کنند که دموکراسی هست و انتخاب می کنند.
عشق
نه

اختیاری

است
نه

ارادی

و

نه

آگاهانه.
آدم خری را می بیند و دلباخته می شود
و خودش هم نمی داند که چرا عاشق خر شده است.

 

۱۶۷۶
"این جا که ماییم هر لبخندی خنجری ست و هر که با تو همخون تر به خون ات تشنه تر"
مکبث 

ویلیام شکسپیر

قانون جامعه طبقاتی
در این جمله شکسپیر
به اختصار و ایجاز تبیین می یابد:
در
جامعه طبقاتی
جنگ همه بر ضد همه شعله ور است.
در جامعه سوسیالیستی
جنگ همه به نفع همه شعله ور است
برشت

جنگ را نباید تحت اللفظی معنی کرد.
جنگ در این جمله برشت و در شعری از شاعری ایرانی (زندگی جنگ است جانا بهر جنگ آماده شو)
به معنی مبارزه است

 

۱۶۷۷

مرا کشتند با هزاران آرزو
که یکی از آن‌ها آزادی بود.
مرا کُشتند تا نام خود را گُل آذین کنند:
با گُل‌های ناموس پرستی
در خیابان‌ها،
در کوچه‌ها،
در پستوها
و گلوی من چه ابزارها را که تجربه نکرد:
داس و تبر و تیغ و طناب
که این آخری رشته هایش زِبر بود و گزنده
و قانون چه «مردانه» نظاره کرد
داس ها و تیغ ها و تبرها را...
نجوای زنان


 

۱۶۷۸
ملال ابرها و آسمان بسته و اتاق سرد
تمام روزهای ماه را فسرده و خراب میکند
و من به یادت ای دیار روشنی کنار این دریچه ها
دلم هوای آفتاب میکند
خوشا به آب و آسمان آبی ات
به کوه های سر بلند
به دره های سایه دار
زمین پیر پایدار
هوای توست در سرم
اگر چه این سمند عمر
به سوی دیگری شتاب میکند
نه آشنا نه همدمی
نه شانه ای ز دوستی که سر نهی بر آن دمی
تویی و رنج و بیم تو
تویی و بی پناهی عظیم تو
چراغ مرد خسته را
کسی نمی فروزد از حضور خویش
کسش به نام و نامه و پیام
نوازشی نمی کند
اگر چه اشک نیمه شب گهی ثواب می کند
اگر چه بر دریچه ام در آستان صبح
هنوز هم ملال ابر بال می کشد
ولی من ای دیار روشنی
دلم چو شامگاه توست
به سینه ام اجاق شعله خواه توست
نگفتمت
دلم هوای آفتاب می کند
سیاوش کسرایی

 

۱۶۷۹
حکومت زنها

اینها مرد اند و یا مرده؟
نقش زنان در روی کار امدن اجامر
کمتر از نران نبوده است و نیست.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر