تحلیلی
از
میم حجری
دیری
است
که
مذهب
و
به
ویژه
اسلام
به
طرق مختلف
اینسترومنتالیزه
می شود.
یعنی
آلت دست قرار داده می شود
و
کسی
تحلیل به درد بخوری
از
این
توطئه خونین و مخرب
عرضه نمی دارد.
سؤال
این
است
که
چه می شود؟
۱
بورژوازی و مذهب
بورژوازی
که
در
مبارزه طبقاتی انقلابی و ضد فئودالی اش
مذهب
را
به
عنوان ایده ئولوژی اشرافیت فئودال و روحانی
مورد انتقاد قرار داده و بی اعتبار ساخته بود،
با
ورود پرولتاریا به صحنه سیاست
همه مواضع و سنگرهای ضد مذهبی خود
را
ترک کرده است
و
با
اشرافیت برده دار، فئودال و روحانی
و
علمداران ایده ئولوژیکی آنها
(روحانیت کنیسه، کلیسا، مسجد، معبد و غیره)
نه
تنها
آشتی و مصالحه کرده،
بلکه
به
وحدت
رسیده است.
یهودیت و مسیحیت
به
عنوان فرهنگ اروپایی و امریکایی و استرالیایی
به
رسمیت شناخته می شود
و
شب و روز
تبلیغ و به خلایق قالب می شود.
فراموشکاری عمدی تهوع آوری
به
چشم می خورد.
انگار
همین بورژوازی نبوده
که
جنگ های سی ساله دهقانی
بر
ضد اشرافیت فئودال و روحانی و کلیسا
را
حمایت کرده
و
در
روند انقلاب بورژوایی فرانسه
شطی از خون اشراف فئودال و روحانی
را
در
کوچه و برزن پاریس
به
راه انداخته است.
۲
بورژوازی و مذهب
سؤال
ولی
این است
که
مذهب
در
قاموس بورژوازی واپسین و معاصر
چیست؟
به
عبارت دیگر
طبقه حاکمه امپریالیستی
چه
بلایی
بر
سر مذهب آورده و می آورد؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر