• صادق عزیز
• در همین مجله حی و حاضر هفته، در همین چند هفته و چند روز اخیر در زمینه ایدئولوژی، حداقل دو مقاله مفصل منتشر شده است، آنهم از بزرگترین فلاسفه آلمانی، تا مغز استخوان مارکسیست.
• آقا رضائی از طرفداران قراگوزلو و بقیه بحث مفصلی هم با مترجم بدبخت داشته اند.
• آنچه برای من شگفت انگیز است، این حقیقت امر است که چطور مارکسیستی مانند صادق افروز برای زحمات همزنجیرانش تره خرد کردن پیشکش، حتی اعتنائی هم نمی کند!
• بعد به خود زحمت می دهد و مقاله ای سراپا معیوب ترجمه می کند.
2
پروین
پروین
• به نظر من مقاله خوبی است که چرت از سر لیبرال ها و استالینیست ها می پراند.
• بالاخره ما باید بفهمیم از نظر مارکس ایدئولوژی به چه معنی بود.
• باید بفهمیم مارکسیسم تئوری علمی است، یا ایدئولوژی است.
• بد نیست رفقا بروند وقت صرف کنند و ایدئوژی آلمانی را بخوانند.
• کتابی که ۱۰ سال بعد از فوت لنین برای اولین بار منتشر شد.
• فکر می کنم آن زمان گذشته که با بکار بردن القابی شبیه دکتر و پروفسور و بزرگترین فلاسفه به پلمیک بنشینیم.
3
حسن
حسن
• با سلام
• پروین خانم عزیز
• اگر مارکسیسم کذائی شما «تئوری علمی» و نه «ایدئولوژی» است، یعنی شما طرفدار استدلال «علمی » هستید، اشاره به تاریخ انتشار ایدئولوژی آلمانی و مرگ این و آن چه ربطی به استدلال علمی دارد؟
• دانشمندان معمولا متد استدلال و روش تحلیل دیگری را به خدمت می گیرند، نمی دانستید؟
• اما من به توصیه پروین خانمی در مقاله سارکوزی رضا خسروی، «به گوگول مراجعه کردم و در 5 دقیقه فهمیدم» که ایدئولوژی آلمانی در سال 1903 ـ 1904 دوباره منتشر می شود و تزهای فویرباخ جداگانه در 1926 منتشر می شود.
• لنین در سال 1924 دار باقی را وداع می گوید.
• منظور حضرت عالی از «ده سال پس از فوت لنین» با ریاضیات من جور در نیامد.
• اما لطف کنید مفاهیم تئوری علمی و ایدئولوژی را تعریف کنید.
• آیا مارکسیسم واقعا یک تئوری است؟
• تئوری به چه معنی است؟
• ضمنا تعریفی هم از استالینیسم عرضه کنید.
• من یکی از تجاوز مکرر به حریم مفاهیم به تنگ امده ام.
4
ابراهیم
ابراهیم
• تفاوت سوسیالیسم مارکس با سوسیالیست های قبل از خود این بود که مارکس به سوسیالیسم جنبه علمی داد.
• با دو کشف «درک ماتریالیستی از تاریخ» و افشای راز تولید سرمایه داری توسط ارزش اضافی توسط مارکس ، سوسیالیسم به علم تبدیل گردید.
• (به نقل از تکامل سوسیالیسم از تخیل به علم نوشته انگلس)
• بینش ماتریالیستی تاریخ از این حکم حرکت می کند که تولید و در کنار آن مبادله محصولات و همراه با آن رده بندی اجتماعی اساس تمام اجتماعات را تشکیل می دهد
• نیروهای فعال اجتماعی درست مانند نیروهای طبیعت عمل می کنند، تا زمانی که آنها را نشناخته و به حساب نیاورده ایم، کور و قهر آمیز و مخرب اند.
• به مجرد شناخت آنها عملکرد و سمت تاثیرشان بر عهده ما ست که بیش از پیش آنها را مطیع خود سازیم و به کمک آنها به اهداف خود نائل آییم.
• (تکامل سوسیالیسم از تخیل به علم)
• آیا تکرار بحران های سرمایه داری به ما نشان نمی دهد که ما با پدیده های قابل پیش بینی مواجه هستیم؟
• بنابراین قانونمندی وجود دارد.
• سوسیالیسم مارکس با ارائه مجموعه ای از این تئوری های علمی در اقتصاد و جامعه شناسی، سوسیالیسم را از تخیل به علم تغییر داد .
• در رابطه با شناخت استالینیسم هم مراجعه به همین کتاب انگلس خالی از لطف نیست.
• جامعه سوسیالیستی مد نظر مارکس و انگس پس از آنکه دولت کارگری به قدرت می رسد، در جهت از بین بردن از خود بیگانگی و دخالت هرچه بیشتر تولید کنندگان در امر تصمیم گیری حرکت می کند .
• در این جامعه دولت رو به کاهش دارد، نه نیرومند شدن
• استالین تصمیم گیری ها را به بالاترین کادر های حزبی و خودش محدود کرد ودولت او روزبه روز نیرومند تر می شد.
• بحث در این مورد طولانی است ولی آنچه از آن به عنوان استالینیسم یا مدل استالینی سوسیالیسم نام می برند واقعا هیچ شباهتی با تعریف بینان گذاران سوسیالیسم علمی ندارد.
• من به رفیق حسن پیشنهاد می کنم یک نگاه مجددی به این کتاب انگلس بیندازند.
• درمورد ایدئولوژی آلمانی لازم نیست به گوگل مراجعه کنید.
• ترجمه بسیار خوب زوبین قهرمان همه جا قابل دسترسی است.
• فصل اول این کتاب در ۱۹۲۴ در شوروی انتشار یافت درسال ۱۹۳۳متن کامل منتشر گردید.
• مراجعه به ایدئولوژی آلمانی هم مارا در تعریف واژه ایدئولوژی کمک می کند.
• من هم با صادق افروز موافقم.
• از نظر مارکس و انگلس ایدئولوژی ابزار تئوریک و فکری طبقات حاکم برای پوشاندن واقعیت ها ست .
5
حسن
حسن
• با سلام بر حضرت ابراهیم
• ایکاش زحمت می کشیدید و قبل از رونویسی دست و پا شکسته آیات، نظری به موضوع بحث می انداختید.
• حرف های حسن و پروین چند خط بیشتر نبود.
• شما از موضوع بکلی خارج تشریف دارید.
• ولی حالا که زحمت کشیده اید، حیف است که متد تحلیل شما مورد بحث قرار نگیرد.
• فکر کنید پسرتان می پرسد:
• «نمک طعام چیست؟»
• معمولا جواب درست این است که نمک طعام از ترکیب یون های منفی (انیون) کلرید و یون های مثبت (کاتیون) سدیم تشکیل می شود.
• ولی چون شما شیمی نمی دانید و قادر به تعریف نمک طعام نیستید، می زنید به صحرای کربلا:
• «آشپز رفته بود نمک طعام بخرد.
• با لات و لوت ها دعوایش شده بود، زده بودند، دک و دنده اش را خرد کرده بودند.
• خونین و مالین به آشپزخانه آمده بود و به جای چلوکباب، آبگوشت پخته بود.»
• بعد توصیه می کنید که اگر کسی نمک لازم داشت، بقال سرکوچه دارد، قیمتش هم این است.
• خوب!
• لطف کنید و بدون رونویسی جملات گسیخته انگلس، بگوئید که استالینیسم را چگونه می توان باز شناخت؟
• برای شناخت هر چز معیاری هست:
• مثلا نمک شور است، عسل شیرین.
• من از کجا بدانم که به قول پروین، استالینیست هستم و یا نیستم؟
• با عرض معذرت
6
مجید
مجید
• آقای حسن ، کجای این توصیف مختصر ـ مفید برای شما قبل فهم نیست؟
• جامعه سوسیالیستی مد نظر مارکس و انگس پس از آنکه دولت کارگری به قدرت می رسد در جهت از بین بردن از خود بیگانگی و دخالت هرچه بیشتر تولید کنندگان در امر تصمیم گیری، حرکت می کند.
• در این جامعه دولت رو به کاهش دارد نه نیرومند شدن.
• استالین تصمیم گیری ها را به بالاترین کادر های حزبی و خودش محدود کرد ودولت او روزبه روز نیرومند تر می شد.
• بحث در این مورد طولانی است ولی آنچه از آن به عنوان استالینیسم یا مدل استالینی سوسیالیسم نام می برند واقعا هیچ شباهتی با تعریف بینان گذاران سوسیالیسم علمی ندارد.
7
حسن
حسن
• با سلام بر مجید گرامی و روشنگر
• ایکاش شما هم به چند سطر نوشته پروین و حسن نظری می انداختید، تا ببینید که موضوع بحث چیست.
• موضوع بحث این بود که حسن از دوست نادیده اش ـ صادق افروز ـ دلخور بود که چرا مطالبی را که همگنانش مثل خود او با خون دل ترجمه می کنند، نمی خواند.
• پروین را شما شاید نمی شناسید.
• ایشان وکیل مدافع تام الاختیار چندین نفرند.
• یکی از آنها صادق افروز است.
• پروین حسن را به تمایل به نئولیبرالیسم و استالینیسم متهم کرده بود، البته بطور غیرمستقیم، کما فی السابق به سیاق وکلای مدافع حرفه ای.
• حسن به اتهامات ایشان پاسخ داده بود و برای اینکه نشان دهد که پروین فقط مأمور و معذور ـ به معنی مثبت کلمه ـ است (چون وکالت صادق افروز اینجا، محمد رضا شالگونی، تقی روزبه آنجا، شیری و مسعود و غیره در جای دیگر، کار بدی که نیست) سؤالاتی کرده بود.
• در روشنگری، سیامک نامی برای مثال، به جای پروین پرونده را زیر بغل می گیرد و بحث را ادامه می دهد، اینجا ابراهیم وارد صحنه شد و زد به صحرای کربلا تا موضوع در گرد و خاک نقل قول ها از دیده ها نهان شود.
• حالا مجید آمده است با بیگانگی ها و با شباهت ها به ابراهیم.
• شاید تصادفی.
• ولی در هر صورت، اگر به نظرات شما پاسخ دهم، اولا از موضوع اصلی فرسنگ ها دور می افتیم، ثانیا حتما کس دیگری با پرونده واحد وارد عرصه خواهد شد.
• خوب فرض کنیم که استالین بوروکراسی کت و کلفتی به راه انداخته و دولت را به جای کشتن، چاق و چله کرده است.
• برای این شیوه عمل مفهوم تعریف شده ای وجود دارد: بوروکراتیسم
• اینکه استالینیسم نمی شود.
• وقتی می گوئیم فاشیسم، برای آن معیارهای عینی و ذهنی، نظری و عملی روشن داریم.
• استالینیسم هم اگر وجود دارد، باید تعریف شود، با معیارها و ملاک های نظری و عملی، عینی و ذهنی اش.
• تا هر ننه مرده ای هر رهگذری را به استالینیسم متهم نکند، یعنی حرف دهنش را بفهمد.
• من حاضرم با جنابعالی و یا حتی صادق افروز استالینیسم را مورد بحث قرار دهیم و قال قضیه را بکنیم.
• من در نقد استالینیسم تقریبا هرچه به زبان آلمانی نوشته شده، خوانده ام.
• بخشی از انها در مجله هفته شاید هنوز هم در دسترس باشند.
• مثلا ترجمه های خانم و یا آقای حجری تحت عنوان «استالینیسم چیست؟»
• من فکر نمی کنم، صادق اصلا نظری به کارهای تئوریک در این زمینه انداخته باشد.
• حالا لطف کنید و بفرمائید چه کنیم؟
پایان
ویرایش از دایرة المعارف روشنگری است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر