۱۴۰۱ بهمن ۱۹, چهارشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (پ) پیشرفت (۴)

Bild
 
پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایشهورن

برگردان

شین میم شین
 

پ

۱

·    باید در نظر داشت، که توسعه نیروهای مولده ـ در تحلیل نهائی ـ به معنی توسعه نیروها، لیاقت ها و توانائی های انسانی است.

·    به قول مارکس، به معنی «توسعه غنای طبیعت انسانی» است.

 

۲

·    این جنبه باید در معیار فوق الذکر پیشرفت، به مثابه فاکتور اصلی در نظر گرفته شود.

 

·    پیشرفت اما در فرماسیون های اجتماعی آنتاگونیستی، فرم تضادمندی به خود می گیرد.

 

۳

·    واقعیت این است، که پیشرفت جامعه همواره با پسرفت از لحاظ وضعیت زندگی توده های مردم، همراه است.

 

(پیشرفت

در دیالک تیک پیشرفت و پسرفت وجود دارد.

مثال:

گذار از جامعه اشتراکی آغازین به جامعه برده داری،

اگرچه به توسعه نیروهای مولده و در نتیجه به پیشرفت جامعه منجر می شود،

ولی ضمنا به بدتر شدن زندگی اکثریت جامعه (طبقه اجتماعی برده) می انجامد.

مترجم)

 

۴

·    مارکس خاطرنشان می شود، که «توسعه توانائی های نوع بشر، اگرچه در آغاز به بهای رنج اکثریت افراد بشری و حتی به بهای رنج طبقات بشری تمام می شود، ولی سرانجام، خود این توسعه، این آنتاگونیسم را در هم می شکند و با توسعه و تکامل تک تک افراد انطباق می یابد.

 

۵

·    مارکس اضافه می کند، که توسعه بالنده فردیت، تنها ازطریق یک روند تاریخی امکان پذیر می گردد.

·    روندی که در آن افراد قربانی می دهند.»

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۶، ص ۲، ۱۱)

 

۶

·    در شرایط سوسیالیستی این انطباق تحقق می یابد.

 

۷

·    دیالک تیک توسعه نیروهای مولده چنان است، که درست به وسیله انقلاب علمی ـ فنی، درهم شکستن آنتاگونیسم یاد شده، به ضرورت بنیادی توسعه نیروهای مولده و پیشرفت بعدی بشری بدل می شود.

 

۸

·    سوسیالیسم، به ویژه در رابطه با این جنبه معیار پیشرفت، برتری خود را نسبت به سرمایه داری آشکارا نشان داده است.

 ت

 ۱

·    توسعه نیروهای مولده را، به مثابه معیار پیشرفت، باید در پیوند تنگاتنگی با توسعه و تعویض مناسبات تولیدی دید.

 

(نیروهای مولده 

را 

همیشه باید در دیالک نیورهای مولده و مناسبات تولیدی دید.

این دیالک تیک مهم ترین دیالک تیک هر جامعه بشری است.

مترجم)

 

۲

·    مناسبات تولیدی تعیین کننده سرعت، وسعت و آماجگزاری توسعه نیروهای مولده و همچنین تعیین کننده شرایط زندگی اجتماعی توده های زحمتکش است.

 

۳

·    به طور کلی می توان گفت که مناسبات تولیدی ئی پیشرفت را الزامی و نمایندگی می کنند، که باعث توسعه نیروهای مولده می شوند.

 

۴

·    مناسبات تولیدی ئی که مانع پیشرفت اجتماعی می شوند، برای مدتی آن را منحرف می سازند و تحت شرایطی حتی به عقب می رانند، مناسبات تولیدی ئی اند، که توسعه نیروهای مولده را سد می کنند و یا منحرف می سازند.

 

۵

·    در توسعه مناسبات تولیدی نیز می توان توسعه بالنده جامعه را از طریق تعویض پیوست و گسست (استمرار و شکست) مشاهده کرد.

۶

·    هرنوع جدیدی از مناسبات تولیدی، به معنی مرحله کیفی عالی تر، در مطلوب سازی (اوپتیمال سازی) توسعه  حتی المقدور نیروهای مولده است، که برای مدتی نقش مؤثری ایفا می کند و روزی می رسد، که باید جای خود را به مناسبات تولیدی منطبق با درجه توسعه جدید نیروهای مولده بدهد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر