شین میم شین
باب دوم
در احسان
حکایت سوم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶)
بخش دوم
۱
دل زیردستان نباید شکست
مبادا که روزی شوی زیردست.
معنی تحت اللفظی:
دل زیردستان را نباید شکست.
اگر بشکنی، روزی به زیردست او بدل می شوی.
سعدی
در این بیت شعر،
دیالک تیک طبقه حاکمه و توده
را
به شکل دیالک تیک زبردست و زبردست بسط و تعمیم می دهد و طبقه حاکمه (زبردست) را از ستم بر توده (زیردست) منع می کند.
سعدی
در
جمله « مبادا که روزی شوی زیردست»
تهدیدی
را
جاسازی کرده است که به طرق مختلف قابل تفسیر است.
اگر دل زیردستان را بشکنی، خدا تو را به روز آنها می افکند، تا دلت را بشکنند.
در این بیت شعر، بی ثباتی موقعیت انسانها در جامعه سعدی،
بازتاب می یابد.
حادثه ای طبیعی ویا اجتماعی، خشم خانی و یا سلطانی کافی است تا همه چیز زیر و زبرشود و زبردست خانه خراب گردد.
اگر احتمال این زیر و زبر شدن فردی نرود،
ستم فی نفسه اشکالی نخواهد داشت.
سعدی
در این بیت شعر،
ستم اجتماعی و طبقاتی
را
به شکستن دل این وآن تقلیل می دهد.
سعدی
ستم اجتماعی و طبقاتی
را
از محتوای چرکین و خونینش پاک می کند و بدان خصلت اخلاقی ـ دیپلوماتیکی می بخشد.
انگار اشکال کار در لبخند ارباب و یا پرخاش او ست،
نه در رابطه عینی مبتنی بر نابرابری، ستم و بهره کشی.
سعدی
ستم اجتماعی و طبقاتی را بر رفتار اخلاقی تقلیل می دهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر