۱۴۰۱ بهمن ۲۲, شنبه

زندگی مارکس و انگلس (۳۶۲)

     

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

 

فصل بیست و چهارم

«زندگی ما بیهوده نبود.»

ادامه
 

۱۰

حق انقلاب

ادامه

 

۱۱

به نظر انگلس،

حزب کارگری باید قبل از همه حمایت توده را به دست آورد:

«آنجا که پای تحول کامل سازمان جامعتی در بین است،

خود توده باید در کار باشد.

توده باید دریابد که قضیه از چه قرار است و برای چه باید از جسم و جان گذشت.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۲، ص ۵۲۳)

 

طبقه کارگر

ضمنا

باید

در چالش و رویارویی با بورژوازی

با تردستی

مبارزه در راه دموکراسی را با مبارزه در راه انقلاب سوسیالیستی

 پیوند دهد.

 

اما

همیشه باید مبارزه در راه دموکراسی را تابع مبارزه در راه انقلاب سازد.

 

نگارش این مقدمه بر اثر کارل مارکس تحت عنوان «مبارزات طبقاتی در فرانسه»

که

آخرین اثر بزرگ انگلس بود،

ثابت کرد 

که

 او چه استراتژ و تاکتیسین مبارزه طبقاتی پرولتری بزرگی بوده است.

 

نیروهای اوپورتونیستی

حتی

در زمان حیات فریدریش انگلس،

می کوشیدند

تا

اثر کارل مارکس تحت عنوان «مبارزات طبقاتی در فرانسه»

را

به عنوان به رسمیت شناسی پارلمانتاریسم بورژوایی توسط مارکس،

تحریف کنند.

 

حتی

همین روزها

این تهمت

توسط ایده ئولوگ های بورژوایی مثلا عناصر متعلق به جناح راست سوسیال ـ دموکراسی و رویزیونیسم

علم می شود

تا

انگلس را در آخرین سال های زندگی اش

به عدول از مبارزه طبقاتی انقلابی متهم کنند.

 

 

خود انگلس به این تهمت ها جواب می دهد،

آنجا از جا زدن دولت بورژوایی به عنوان «الهه صلحجو» خشمگین می شود.

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۹، ص ۴۵۲)

 

این اتهامات در حق انگلس

که

نیم قرن

در راه سرنگونی انقلابی جامعه مبتنی بر استثمار بورژوایی

مبارزه کرده بود،

 بی شرمانه بوده اند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر