میم حجری
طنز تلختر از زهر رب النوع تاریخ
این است
که
اداره امور اقتصادی کشوری
را
به عهده همان هایی می گذارد
که
اقتصاد را مال خر
دانسته اند.
طبقه حاکمه امپریالیستی
هم
همین ترفند رب النوع تاریخ
را
به خدمت می گیرد.
حزب سبز
جریانی بود که از جنبش صلح و محیط زیست در سال های ۶۰ قرن بیستم
نشئت گرفت
و
محبوبیت کسب کرد
و
وارد پارلمان ممالک امپریالیستی اروپا شد.
سبزها با چارق و کفش کتانی و شلوار جین و پلاس و پالان
وارد سنای اعیان شدند.
پس از گرفتن حقوق نجومی در هر ماه
سبز رفته رفته سیاه شد
و
صلح طلب
جنگ افروز.
وفور ثروت به فساد و نکبت منجر می شود.
در جمکران
کسی به چیزی اعتقادی ندارد.
همه اهل تظاهر و تئاتر و تزویر و تقیه و ریا هستند.
خمینی
معنی اقتصاد
را
نمی دانست
و
با
گیاه و کاه و جو
عوضی می گرفت.
من ـ زور خمینی از «اقتصاد مال خره»
اما
نه
اقتصاد
بلکه تز معروف به «درک ماتریالیستی تاریخ» بود.
خمینی
ولی
حرف زدن بلد نبود تا تز فوق الذکر را درست تبیین دارد.
تز معروف به «درک ماتریالیستی تاریخ»
یکی از مهمترین کشفیات مارکس و انگلس بوده
که
جامعه شناسی
را
به
علمی از طراز علوم طبیعی و تجربی
ارتقا داده است:
تز معروف به «درک ماتریالیستی تاریخ»
بدان معنی است
که
تعیین کننده عناصر روبنای ایده ئولوژیکی مثلا مذهب، هنر، حقوق، قضاوت، اسلام، استه تیک و اتیک (اخلاق)
زیربنای اقتصادی هر جامعه
است.
یعنی
مناسبات تولیدی هر جامعه
است.
یعنی
حاکمیت طبقاتی
و
طبقه حاکمه هر جامعه
است.
خمینی
عملا
تز «درک ایدئالیستی تاریخ»
را
جایگزین تز «درک ماتریالیستی تاریخ»
می سازد.
یعنی
دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
را
وارونه و پا در هوا
می سازد.
اسلام
را
در حرف ایدئالیزه می کند
تادر عمل
اراضی و مستغلات این و آن را غصب کند
و
توله هایش
در
دیار شیطان بزرگ
کیف خر کنند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر