۱۴۰۱ اردیبهشت ۳۰, جمعه

درنگی در اندیشه ای (۴۵)

  
 
میم حجری
 
ژنرال شویگو:
رهایش جمهوری خلق لوگانسک عنقریب است.

منظور از جمهوری خلق چیست
مش ژنرال؟

از کی تا حالا اولیگارش ها رهایی بخش گشته اند و خلایق خبر ندارند؟

 
برای درک و توضیح رابطه اولیگارشیسم روس با اوکراین،
نظری به رابطه فاشیسم آلمان با فرانسه
بی ضرر و ضرور است:
 
در تجاوز فاشیسم آلمان به فرانسه
(تجاوزی که استالین هم از پیروزی برق آسای فاشیسم کیف خر کرد و هم به هیتلر از ته قلب، تبریک گفت)
شرایط مشابه با اوکراین
به
هنگام تجاوز «برق آسای» اولیگارشیسم روس (البته از در عقب) به اوکراین
برقرار بود:
 
بخشی از فرانسه هم بسان  بخشی از اوکراین،
 پس از تجاوز برق آسای فاشیسم آلمان
به زبان اجامر
«آزاد شد»
و 
 دولت ویشی سرسپرده فاشیسم آلمان،
به سرکردگی مارشال پتن،
روی کار آمد.
 
جمهوری کذایی خلق در اوکراین 
دولت ویشی اولیگارشیسم روس به سرکردگی آدولف پوتین است.
 
اولیگارشیسمی 
که 
همشیره فاشیسم و فوندامنتالیسم 
است.

در اوکراین هم بسان فرانسه در آن زمان
جبهه مقاومت مسلحانه آنتی فاشیستی (رزیستانس) تشکیل شده بود
که
حزب کمونیست فرانسه 
هسته مقاومت آنتی فاشیستی را تشکیل می داد.

مراجعه کنید 
به
«آنها که زنده اند»
اثر ژان لافیت

در جبهه مقاومت ضد پوتینیستی اوکراین 
بر خلاف فرانسه
کمونیست های اوکراینی حضور ندارند،
برای اینکه حزب کمونیست اوکراین منحل شده است.

هسته مقاومت ضد پوتینیستی اوکراین
را
فاشیست های (نازی های) اوکراین تشکیل می دهند.

تهوع انگیزی تکرار تاریخ همین جا ست.

هیتلر جدید در هیئت پوتین
بسان هیتلر 
چپنما ست
و
خود را مهدی موعود سکنه اوکراین جا می زند 
و
دم از نازی زدایی می زند.
اگرچه کمترین تفاوتی با هیتلر ندارد.

جبهه مقاومت فرانسه هم بدون حزب کمونیست فرانسه،
تفاوتی با جبهه مقاومت اوکراین نداشت.

پس از پایان جنگ جهانی دوم
همین «آنتی فاشیست های» فرانسوی و آلمانی در رزیستانس (جبه مقاومت فرانسه)
برای سرکوب انقلاب رهایی بخش خلق ویتنام 
به عنوان مزدور مسلح
وارد سنگرهای امپریالیسم فرانسه شدند
و
در دین بین فو
آش و لاش شدند
و
خلایق فهمیدند که «آنتی فاشیسم» چیزی از جنس فرم و قالب و قابلمه است
 و در آن همه چیز جا می گیرد.
 
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر