اثری از بی
۱۸۲۵
سنگ سخنگو
شده یه وقتایی ظاهر قضیه بد باشه،مردم بد قضاوتت کنن،تهمت بزنن....
ولی بیگناه باشی؟؟
فقط سکوت کنی که زندگی بقیه نپاشه؟
دارم آتیش میگیرم
سگ سخن جو
آره.
عقل مردم نه در کله شان
بلکه در چشم و گوش شان است.
در نیتجه قضاوت هیا شان بند تنبانی است و نه علمی.
ولی سکوت و سوز تو
چاره ساز نیست.
چاره ساز
روشنگری علمی و انقلابی است
و
نه
انتقاد انتزاعی
۱۸۲۶
سنگ سخنگو
کسايي که توی سرنوشت هم باشن به همدیگه برمیگردن.
شاید فاصله هایی ایجاد بشه، اما هیچوقت هم رو گم نمیکنن
سگ سخن جو
سرنوشتی
و
قضا و قدری وجود ندارد.
حتی خدایی وجود ندارد.
خرافه را رها کن
فکری به حال ما کن
ای کیمیای هستی
۱۸۲۷
سنگ سخنگو
سگ سخن جو
عجب اندرزی فائزه دارد.
برای رسیدن به هر چیز
بنگری یا ننگری
از
منازلی می گذری.
قانون سفر همین است:
طی پی در پی منازل
۱۸۲۸
سنگ سخنگو
سگ سخن جو
آره.
هرگز حضور حاضر و غایب شنیده ای:
من در میان جمع و دلم نزد دلبر است.
وصل
آرزوی هر عاشق است.
دلبر آن است که در بر باشد
۱۸۲۹
سنگ سخنگو
ﮐﻪ
ﺑﻪ ﺟﺎﻱ "ﺩﺳﺖ ﺗﻘﺪﻳﺮ»
ﻫﻤﺶ "ﺷﺼﺖ ﺗﻘﺪﻳﺮ"
ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺳت
سگ سخن جو
خیلی زیبا ست
۱۸۳۰
سنگ سخنگو
خیر سرم تصمیم گرفتم لاغر شم شام نخوردم رفتم به جاش بستنی خوردم
سگ سخن جو
مهم نیست.
بستنی که همه اش قند نیست.
بستنی عمدتا شیر است.
شام
باید بخوری.
شام
بهتر است که
مواد پروته ئین دار
مثلا
ماهی
پنیر
مرغ
ماست
بخوری
۱۸۳۱
سنگ سخنگو
شما آنطور که فکر میکنید هستید
نیستید،
بلکه آنطور که فکر میکنید،
هستید
نرمان وینسنت پیل
نویسندهٔ آمریکایی
سگ سخن جو
وارونه عندیشی به همین می گویند:
فویرباخ
صدها سال قبل
علمی تر و واقعی تر از پیل وارونه بین عوامفریب
قضیه را روشن کرده است:
طرز تفکر در کاخ با طرز تفکر با کوخ متفاوت است.
برای اینکه
طرز تفکر
به واسطه طرز زندگی تعیین می شود
و
نه برعکس.
وجود بر شعور مقدم است.
زندگی بر تفکر مقدم است.
۱۸۳۲
سنگ سخنگو
کاش یه روزی علم انقددددد پیشرفت بکنه که بفهمن کاربرد ممه مردا چیه دقیقاً
سگ سخن جو
به این چیزها
چندین صد سال قبل
حتی
بیولوژی
جواب داده است.
مگر در ط. جماران
بیولوژی نمی خوانید؟
اصلا چی می خوانید؟
نیاکان میمونی ما
ممه که سهل است
دم داشته اند.
آبرو می رود ای ابر خرد بار ببار
۱۸۳۳
سنگ سخنگو
بعضی وقتا تقصیر اون نیست، تو زیادی روش حساب باز کردی.
سگ سخن جو
نه
در هر رابطه
دو طرف قضیه
مؤثرند
حساب باز کردن روی کسی
بی مقدمه و بی علت و دلیل نیست
مثال
حریف برای گرم و نرم و خام و خر کردن حریفه
مثلا خود را میلیونر جا می زند
حریفه هم در رؤیای ملک و مال و جاه و جلال غوطه ور می شود.
پس از رفع حاجت
حریف
حریفه را مات میک ند
حریفه هم کات میکند
۱۸۳۴
سنگ سخنگو
دیگه از بقیه چه انتظاری دارم من آخه
سگ سخن جو
تو می تونی نویسنده چیره دستی باشی.
اگر این تجارب را مشخص بنویسی
مثلا به صورت قصه کوتاهی
قلمت خیلی قوی است.
این تعارف نیست
تحلیل است.
جامعه
مثل صحنه تئاتر است.
هر کس ماسکی بر سر کشیده و نقشی بازی می کند.
فریب ماسکها و نقشها را ساده لوحان می خورند.
خردگرایان به شخص پنهان در ماسک می اندیشند
۱۸۳۵
سنگ سخنگو
خودمون باشیم
اصلا اتفاقی نمیوفته باور کن
سگ سخن جو
حرف های مفت
منظور از خودمان چیست؟
زندگی هر کس از بدو تولد با تقلید آغاز می شود.
کسب و کار کودکان
تقلید مستمر مادر و پدر است
بعد
تقلید اوتوریته های دیگر
مربی
معلم
مدرس
استاد
سرکارگر
تقلید که بد نیست.
تقلید
کافی نیست.
آدم زمانی آدم می شود که از تقلید پا فراتر می نهد
لیاقت خوداندیشی کسب می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر