۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۳, جمعه

تأملی در مقاله ای از دکتر محمد امیدوار (۷)


اهمیت و نقش مارکسیسم
در رهاسازیِ طبقهٔ کارگر و ستم‌دیدگان در دوران ما
  دکتر محمد امیدوار
سخنگوی کمیته مرکزی حزب توده ایران 
 
تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
 
حریف برای اثبات اسکولاستیکی دعاوی خود
  نقل قولی از ولادیمیر لنین نازل می کند:

پژوهش‌ها و آثار علمی کارل مارکس و میراث انقلابی غنی به‌جا مانده از او 
هنوز کابوسی است 
برای طبقات بورژوایی 
و 
نظم جهانی سرمایه‌داری انحصاری
و
همان‌طور که لنین گفت: 
”در سراسر دنیای متمدن، 
آموزش‌های مارکس،
 دشمنی و کینهٔ عظیم تمام علم بورژوایی
 (چه فرمایشی و چه لیبرال)
 را، 
که
 مارکسیسم را نوعی ”طریقت ضالّه“ می‌بیند، 
برمی‌انگیزد. 
 
برخورد دیگری هم نمی‌توان انتظار داشت، 
زیرا در جامعه‌ای که بنای آن بر مبارزهٔ طبقاتی گذاشته شده است، 
هیچ علم اجتماعی ”بی‌غرضی“ نمی‌تواند وجود داشته باشد.“
  
این نقل قول از لنین
را
بهتر است
که
مورد تأمل قرار دهیم.
 
بی اعتنا به اینکه
 آن 
درست ترجمه شده و یا نشده
و
بی اعتنا به اینکه 
آن
ربطی به دعاوی حریف دارد و یا ندارد.
 
هدف و آماج ما
تمرین و آموزش فوت و فن تفکر مفهومی است.
 
۱
 
”در سراسر دنیای متمدن، 
آموزش‌های مارکس،
 دشمنی و کینهٔ عظیم تمام علم بورژوایی
 (چه فرمایشی و چه لیبرال)
 را، 
که
 مارکسیسم را نوعی ”طریقت ضالّه“ می‌بیند، 
برمی‌انگیزد.
 
 ترجمه این جمله منسوب به لنین
به 
احتمال قوی
ترجمه ای سطحی، تحت اللفظی و عامیانه بوده است.
 
مفاهیم مهم این جمله منسوب به لنین
به
شرح زیرند:
 
الف
    دنیای متمدن 
 
منظور لنین از دنیای متمدن چیست؟
 
لنین
جامعه بشری
را
احتمالا
بر مبنای سطح توسعه نیروهای مولده
به
دو نوع زیر تقسیم بندی می کند:
 
۱
دنیای متمدن
یعنی
جامعه کاپیتالیستی
 
۲
دنیای وحشی
یعنی
جوامع ماقبل کاپیتالیستی
(بقایای جامعه اشتراکی اولیه، برده داری و فئودالیسم)
 
ب
آموزش‌های مارکس
 
منظور از آموزش ها و یا آموزه های مارکس
تئوری های مارکسیستی
است.
 
پ
علم بورژوایی
 (چه فرمایشی و چه لیبرال)
 
منظور لنین 
احتمالا
علوم اجتماعی بورژوایی
مثلا
جامعه شناسی بورژوایی
روانشناسی بورژوایی
تاریخ نگاری بورژوایی
و
غیره
بوده است.
 
وگرنه
علم
را 
نمی توان طبقاتی تصور کرد.

منظور از علم فرمایشی و لیبرالی چیست؟

باید اصل این مطلب منسوب به لنین را دید و مفهوم درخوری عرضه کرد.

منظور لنین
از 
علم فرمایشی
مثلا
«جامعه شناسی» بورژوایی 
است
که
توسط کسانی به دستور طبقه حاکمه سرهم بندی می شود.

یعنی
چیزی
که
فقط به درد رفع حاجت طبقاتی
می خورد
و
اصلا
علم محسوب نمی شود.

منظور لنین 
از
علم لیبرال
مثلا
جامعه شناسی بورژوایی واقعی و عادی
است.
 
۲
همان‌طور که لنین گفت: 
”در سراسر دنیای متمدن، 
آموزش‌های مارکس،
 دشمنی و کینهٔ عظیم تمام علم بورژوایی
 (چه فرمایشی و چه لیبرال)
 را، 
که
 مارکسیسم را نوعی ”طریقت ضالّه“ می‌بیند، 
برمی‌انگیزد.
 
طریقت ضاله
از
مفاهیم تئولوژیکی (فقهی)
است.
 
علوم اجتماعی بورژوایی
شاید 
مارکسیسم 
را
مکتب گمراه کننده ای
قلمداد کرده باشند.
 
۳
برخورد دیگری هم نمی‌توان انتظار داشت، 
زیرا 
در
 جامعه‌ای که بنای آن بر مبارزهٔ طبقاتی گذاشته شده است، 
هیچ علم اجتماعی ”بی‌غرضی“
 نمی‌تواند وجود داشته باشد.
 
لنین
خطای مفهوم بندی مرتکبه در جمله اول
را
تصحیح می کند
و
از 
مفهوم دقیق و درست علوم اجتماعی
بهره برمی گیرد.
 
منظور لنین
از
 «علم اجتماعی بی غرض»
علم اجتماعی ئی
است
که
 فاقد طرفداری طبقاتی
 باشد.
 
مترجم این جمله
انگار
فردی مذهبی 
بوده است
و
با 
مفاهیم مذهبی
«اندیشیده» است.
 
۴
این دو جمله لنین
چه
ربطی به دعاوی حریف دارند؟

پژوهش‌ها و آثار علمی کارل مارکس و میراث انقلابی غنی به‌جا مانده از او 
هنوز کابوسی است 
برای طبقات بورژوایی 
و 
نظم جهانی سرمایه‌داری انحصاری
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر