تزهايی راجع به فويرباخ
کارل مارکس
اديت شده توسط انگلس
  (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳، ص ۵ ـ ۷)

ترجمه و تحلیل
از
شین میم شین


  تز پنجم

فویرباخ
در
نارضایی از تفکر انتزاعی،
به
مشاهده 
روی می آورد.

او
اما
حسیت
را
به
عنوان کردوکار بشری ـ حسی پراتیکی (عملی) 
در نظر نمی گیرد.

مارکس
در
تز پنجم
به
مقایسه دو مفهوم فلسفی و سوسیولوژیکی مهم زیر مبادرت می ورزد:

الف
مشاهده

ب
کردوکار بشری ـ حسی پراتیکی

۱
فویرباخ
در
نارضایی از تفکر انتزاعی،
به
مشاهده 
روی می آورد.

مشاهده
به
چه معنی است؟

۲
مشاهده
(نظارت)

۱
مشاهده به نوعی از کردوکار عملی انسان ها، به نوعی از روابط عملی انسان ها با جهان عینی پیرامون شان و یا با خودشان (خود نگری) اطلاق می شود.

۲
مشاهده ضمنا به مثابه متد شناخت تلقی می شود که از ادراک آماجگرای حسی (بی واسطه و یا با واسطه، مستقیم و یا غیرمستقیم) اوبژکت (موضوع شناخت) مورد نظر تشکیل می یابد.

۳
مشاهده را در فرم آغازینش می توان در حیوانات نیز یافت.

۴
مشاهده از رفتار غریزتا (بطور غریزی) مشروط حیوانات نسبت به محیط زیست ناشی می شود و فرم یک عمل  (اکت) نویروفیزیولوژیکی را دارد.

۵
خودویژگی این عمل نویروفیزیولوژیکی در وابستگی به خصوصیات انواع جانوران تعیین می شود و با  تحریکات ناشی از شرایط محیط زیست مربوطه بوجود می آید.

۶
مشاهده اما به صورت توسعه یافته اش با کردوکار کاری انسان ها پیوند دارد و لذا فرم مناسبات عملی خاص انسانی با واقعیت عینی است.

۷
ساده ترین روند کار از مشاهدات آغاز می شود.

۸
انسان ابتدائی که ابزار کار خود را از مواد معین و به شکل معین می سازد، قبلا باید تأثیرات اشیاء ساخته شده از این مواد را در فرم مورد نظر در کردوکار عملی خویش مشاهده کرده باشد.

۹
انسان ابتدائی ضمنا در حین کار، به مشاهدات جدیدی نایل می آید، با مشخصات جدید اشیای پیرامون خود آشنا می شود و آنها را مورد بهره برداری قرار می دهد.

۱۰
مشاهده از رفتار اکتیو (فعالیت مبتنی بر آگاهی) انسان با محیط زیست خویش حکایت دارد.

۱۱
مشاهده فقط از ادراک پاسیو (منفعل) تشکیل نمی یابد.

۱۲
پیش شرط مشاهده، اغلب، عبارت است از قرار گرفتن آگاهانه سوبژکت شناسنده و کوشنده در مقابل اوبژکت مورد شناسائی.

۱۳
گشتاور اکتیو (فعالیت مبتنی بر آگاهی) مشاهده را در این امر می توان در چیزهای زیر دید:

الف
در مشاهده اولا اوبژکت (موضوع) مورد مشاهده قاعدتا آگاهانه انتخاب می شود.

ب
ثانیا مشاهده برای آماج معینی صورت می گیرد.

پ
 و لذا ثالثا مشاهده از هر دو نظر هدفمند است.

۱۴
حتی در صورتی که مشاهده بطور تصادفی صورت گیرد، یعنی نه اوبژکت مورد مشاهده آگاهانه انتخاب شود و نه آماج مشاهده از قبل معلوم باشد، مشاهده، تنها زمانی ارزش عملی کسب خواهد کرد و برای شناخت مهم خواهد بود که با مشاهدات دیگر مورد مقایسه قرار گیرد، الهامبخش مشاهدات جدید و تشخیص های جدید باشد، در چارچوب سیستم نظری موجود قرار داده شود و هکذا.

۱۵
به عبارت دیگر، زمانی که کردوکار اکتیو عملی و نظری (تئوریک) انسان بتواند مشاهده تصادفا انجام یافته را در پیوندهای موجود، نظم و ترتیب بخشد.

۱۶
بنابرین هر مشاهده ای نه تنها حاکی از رابطه عملی انسان با محیط زیست خویش است، بلکه همزمان عناصر نظری او نسبت به جهان را نیز در بر دارد.

۱۷
این وحدت رابطه عملی و نظری با جهان، خود را بویژه در مشاهده علمی آشکار می سازد.

۱۸
مشاهده به مثابه متد شناخت علمی نه تنها تأملات تئوریکی را پیش شرط خود قرار می دهد، که برای تعیین اوبژکت مشاهده، وسیله مشاهده و آماج مشاهده ضرورند، بلکه در قالب داتاهای (داده های) مشاهده ای، مواد تجربی لازم را برای تعمیم های تئوریک، برای طرح ریزی فرضیه ها، برای اجرای آزمایش ها و غیره به همراه می آورد.

۱۹
مشاهده، فرضیه، آزمایش و تئوری در هر متد آزمایشی، وحدتی نا گسستنی با هم تشکیل می دهند، همدیگر را پیش شرط خود قرار می دهند و تکمیل می کنند.

مراجعه کنید
به
مشاهده


ادامه دارد.