۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۲, یکشنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۳۸۵)

 
پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین  

کلکتیو
ادامه 

۳۸
·    با توجه به ضرورت تمامجامعه ای و ضرورت کاخانجاتی کلکتیو و با توجه به شرایط سوبژکتیو در کلکتیو، سازماندهی مدرن کلکتیو و برنامه ریزی مبتنی بر پیش بینی درازمدت رهبری و توسعه کلکتیو، پیش شرایط صرفنظر ناپذیر هر کردوکار مربوط به رهبری است.

۳۹
·    رهبری منظم (سیستماتیکی) و آگاهانه کلکتیو در برگیرنده آنالیز (تجزیه و تحلیل) لاینقطع حقایق امور و روندهای اجتماعی موجود است و همزمان مستلزم توسعه اماجگرایانه آن است.

۴۰
·    حمایت از روند تشکیل و توسعه روابط اجتماعی میان ـ انسانی جدید در رابطه با این مسئله، قبل از همه،  به معنی استفاده از متدهای رهبری است که روند بغرنج تبدیل ضرورت های جامعه ای به عمل  داوطلبانه سوبژکتیو را مستقیما تقویت می کند.
·    متدهایی که موجب جلب اعضای کلکتیو به رهبری آن می شوند و آنها را به کردوکار اکتیو و خلاق برمی انگیزند.

استفاده از مفهوم کلکتیو
در
فلسفه و جامعه شناسی بورژوایی

۱
·    مفهوم کلکتیو در فلسفه و جامعه شناسی بورژوایی نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
·    اما قبل از همه با محتوای آنتی کمونیستی و به نیت بی اعتبارسازی سیستم اجتماعی سوسیالیسم و تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم.

 ۲
·    به عنوان مثال، دعاوی زیر تبلیغ می شوند:

الف
·    ادعا می شود که شخصیت فردی اعضا در کلکتیو از بین می رود.

ب
·    تشکیل کلکتیو منجر به «گرایش توده های وسیع مردم به مسئولیت ناشناسی» می شود.

پ
·    موضعگیری اعضای کلکتیو نسبت به رهبری آن کورکورانه و عاری از انتقاد است.

ت
·    کلکتیو به توسعه شخصیت منجر نمی شود.
·    بلکه به از بین رفتن لیاقت انتقادی افراد و صرفنظر از تفکر منطقی منجر می شود و الی آخر.

 ۳
·    مفهوم کلکتیو در فلسفه و جامعه شناسی بورژوایی ضمنا برای القای همرأیی و هارمونی میان کارگران و سرمایه داران انحصارات از سویی و وحدت منافع میان آنان از سوی دیگر مورد استفاده قرار می گیرد تا تضادهای آنتاگونیستی (آشتی ناپذیر) در جامعه بورژوایی ـ– کاپیتالیستی پرده پوشی شوند.

۴
·    جامعه شناسان بورژوایی که ضرورت و مفیدیت انجمن های کلکتیو در روند تولید را به رسمیت می شناسند و بدان اذعان می ورزند، که در کلکتیو نیل به نیروی مولده عالی تری امکان پذیر می گردد، ضمنا از دیدن تعین (دترمینیته) تمامجامعه ای انجمن های کلکتیو عاجز می مانند و همه مسائل مربوط به کلکتیو را به عوامل روانی و فکری نسبت می دهند.

۵
·    شکی نیست که  تحت مناسبات اجتماعی کاپیتالیستی، تشکیل کلکتیو و توسعه همه جانبه آن و تشکیل و توسعه شخصیت محال است و یا تا حد محدودی امکان پذیر است.
·    برای اینکه منافع کاپیتالیستی و مونوپول ـ کاپیتالیستی (سرمایه داری انحصاری) با پیشرفت جامعه ای و با منافع شخصی و کلکتیو در تضاد قرار دارند.

پایان
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر