
سازمان اطلاعات و عملیات ویژه
(موساد)
سازمان اطلاعاتی خارجی اسرائیل
که خنثیسازی فعالیتهای علیه اسرائیل از اقدامات این سازمان مخفی است.
این سازمان در فعالیتهای خود جنبه مخفیانه کار کردن را رعایت مینماید.
در رابطه با موضوعات مختلفی که توسط این سازمان مورد رسیدگی قرار میگیرد،
میتوان از روابط مخفیانهای که کمک زیادی به بستن پیمانهای صلح بین اسرائیل و کشورهای مصر و اردن داشتهاست،
قضیه اسرا و مفقودان، تکنولوژی، پژوهش و تحقیق
نام برد.
این سازمان یکی از سازمانهای سهگانه اطلاعاتی اسرائیل به همراه شاباک و امان است.
این سازمان در اول آوریل سال ۱۹۵۱ تشکیل شده است.
موساد توسط نخستوزیر وقت اسرائیل، داوید بن گوریون تأسیس شد.
او هدف آن را اینگونه اعلام کرد:
برای کشور ما که از ابتدای تأسیس تحت فشار دشمنانش قرار داشتهاست،
اطلاعات به عنوان خط مقدم دفاع ضروریاست و ما باید به خوبی بیاموزیم و بدانیم که در اطرافمان چه میگذرد.
دولت اسرائیل مأموریت گردآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل اطلاعات و انجام عملیات مخفیانه ویژه در خارج از خاک اسرائیل را،
به عهده موساد واگذار کردهاست،
اما برخلاف سایر سازمانهای مشابه در جهان،
وظایف موساد تنها به جمعآوری اطلاعات محدود نمیشود.
موساد این را هم وظیفهٔ خود میداند تا «اطلاعات جمعآوری شده را به عملیاتهای تحریکآمیز، تهاجمی یا فیزیکی تبدیل کند»،
که این عملیاتها شامل «انفجارها، خرابکاریها و ترورهای هدفمند» نیز میشود.
مقر اصلی موساد در محلی نامعلوم در حومه شمالی تلآویو قرار دارد.
این سازمان در برآوردهای اخیر دارای ۷٬۰۰۰ نفر کارمند دفتری و اداری میباشد.
هویت مدیران ارشد بخشهای داخلی موساد معمولاً جزو اسرار حکومتی تلقی میشود.
اما هویت رؤسای موساد همواره اعلام میشود.
موساد یک سازمان کشوری است که دستورهای خود را از نخستوزیر اسرائیل و کابینهٔ جنگی دریافت می کند.
رژیم صهیونیستی، اکنون دیگر تنها دشمن ایدئولوژیک نیست؛ بلکه بهصورت فیزیکی، عملیاتی و اطلاعاتی، با دقت بالا و بدون اشتباه، به شکلی پیوسته، فرماندهان عالی نظامی و نخبهگان دانش هستهای ایران را در خانه، خیابان، محل کار، یا حتی در خودروهای حفاظتیشان ترور هدفمند میکند.
این یعنی فراتر از تهدید نظامی؛
و باید با صراحت گفت:
پرسش ملت این است:
چرا پس از اینهمه نفوذ، ترور، و عملیات دقیق،
وزارت اطلاعات، کجای این ملت ایستاده است؟
در ساختار جمهوری اسلامی، چه نهادی مسئول دفاع پیشدستانه، کشف نفوذ و پاسخ به تهدیدات راهبردی است، اگر نه وزارت اطلاعات؟
و کار به جایی رسیده که اکنون فراجا مأمور شناسایی ریزپرندهها، نفوذیها، خائنین و خودفروختهها شده است!
پس وظیفه نهادهای اطلاعاتی و امنیتی دقیقاً چیست؟
آیا وظیفه آنها فقط فعالیتهای اقتصادی، ساختوساز، بنگاهداری و رسانهسازی است؟
وقتی ترور دانشمندان هستهای ما در منازلشان انجام میشود، دانشمندانی که حتی همسایگانشان از هویتشان بیاطلاع بودند اما دشمن بهدقت آنها را شناسایی، رهگیری و حذف میکند، آیا نباید نهادهای امنیتی کشور خودشان را مورد بازخواست و بازسازی جدی قرار دهند؟
وقتی دشمن در یک عملیات دقیق چند هدف نظامی را در عرض یک ساعت میزند، آیا نباید صدای زنگ خطر در وزارت اطلاعات، فراجا، سازمان اطلاعات سپاه و شورای عالی امنیت ملی، به گوش مردم برسد؟
اما آنچه مردم میبینند، نه هشدار است، نه تحلیل، نه توضیح.
فقط سکوت است و بیتفاوتی.
این سکوت رسمی، این بیپاسخگویی نهادینهشده، و این بیعملی شرمآور، خودش بخش بزرگی از بحران امنیتی امروز کشور است.
در امنیت ملی، اگر نفوذ اعلام نشود، گستردهتر میشود؛
اگر اشتباه پنهان بماند، تبدیل به روند میشود؛
و اگر پاسخگویی حذف شود، مشروعیت فرو میریزد.
مردم حق دارند بدانند:
دشمن چگونه توانسته در چنین سطحی از دقت و اطلاعات، عملیات ترور انجام دهد؟
چه ساختارهایی در حفاظت راهبردی کشور دچار ضعف، نفوذ یا فساد شدهاند؟
و چه نهادی پاسخگو است، و چه کسی باید کنار گذاشته شود؟
آیا این نظام برای حفظ فرماندهانش، دانشمندانش، و تمامیت امنیتیاش،
این یادداشت را نه برای تضعیف، که برای بیدارباش امنیتی مینویسم؛
تا شاید در لابهلای این سکوت سازمانیافته، **صدای حقِ مردم شنیده شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر