۱۴۰۴ تیر ۸, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۲۵۲)

  

 
شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت یازدهم

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۱ )

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم
 

یکی گفتش:

«ای کرمک شب فروز

چه بود ات که بیرون نیایی به روز؟»

معنی تحت اللفظی:

حریفی از کرم شبتاب پرسید:

«چرا روزها بیرون نمی آیی؟»

ببین کآتشی کرمک خاکزاد

جواب از سر روشنائی چه داد،

که من روز و شب جز به صحرا نی ام

ولی پیش خورشید پیدا نی ام.

معنی تحت اللفظی:

کرم (حشره) شبتاب جواب روشنی به حریف داد:

«من ـ بر خلاف تصور تو ـ   شب و روز در صحرا هستم.

ولی نور غول آسای خورشید، مجالی به خودنمایی نور ناچیز من نمی دهد.»

 

سعدی

در مثال کرم (حشره) شبتاب و خورشید،

مثالی از سلسله مراتب «طبیعی» اختراع می کند، تا سلسله مراتب فئودالی را پدیده ای طبیعی و مشروع  جلوه دهد.

به  نظر سعدی هر چیز در هستی مادی زیردست زبردستی است و اختلافات اجتماعی و طبقاتی امری طبیعی و ضرورند.

سعدی نمی تواند به آزادی، استقلال عمل و اندیشه انسانی ایمان بیاورد.

با ورود شاه به عرصه، کد خدا به بیغوله ای می گریزد، همانطور که با طلوع خورشید، کرم شبتاب ناپدید می شود.

 

سعدی در دیالک تیک طبقه حاکمه و توده  

طبقه حاکمه

 را

چنان مطلق می کند،

که توده  تا درجه هیچ تنزل می یابد.

 

در دیالک تیک طبقه حاکمه و توده  

و

در دیالک تیک شاهنشاه و کدخدا

 نقش تعیین کننده از آن توده است.

 

توده است که بسان لکوموتیو زنده و جانداری،

قطار تولید مادی و فکری جامعه را به پیش می کشد و برای تنظیم امور به فرمان رهبری تن در می دهد،

به تشکیل دولت طبقه ای راضی می شود،

تا جنگ همه علیه همه زیر چتر آن صورت گیرد و همبود از هم نپاشد.

 

توده می تواند، اگر بخواهد دولت را سرنگون سازد و رهبر را با جلال و جبروتش آواره سازد و دولت و رهبری جدیدی برپا دارد.

دستگاه بروکراتیک دولتی نیز از مجموعه اعضای این سلسله مراتب تشکیل می یابد که در دیالک تیک معینی با یکدیگر قرار دارند و در همدیگر تأثیر متقابل می گذارند، سیستم واحدی را تشکیل می دهند و باز تولید می کنند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر