ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا ۖ قَالَ هَٰذَا رَبِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ﴾
[ الأنعام: ۷۶]
چون شب او را فروگرفت، ستارهاى ديد.
گفت:
اين است پروردگار من.
چون فرو شد، گفت:
فرو شوندگان را دوست ندارم.
کریم
در این آیه،
فرو شوندگان را دوست ندارم.
ماه شناسی ابراهیم هم به خدا شناسی منجر نمی شود.
تحکیم ایمان حضرت ابراهیم را تداوم می بخشد.
در آیه قبلی
خدا ملکوت آسمانی و زمینی خود را نشانش داده بود.
همانطور که توضیحش گذشت، ملکوک آسمانی از مفاهیم مسیحیت است:
ملکوت الهی
(مسیحیت)
مَلَکوت اِلهی یعنی سلطنت خدا،
حکومتی واقعی است که یَهُوَه خدا آن را برقرار کردهاست.
از آنجا که مقرّ این حکومت در آسمان است،
در کتاب مقدّس «پادشاهی آسمانها» نیز خوانده میشود.یعنی
در
قاموس مسیحیت،
ملکوت الهی
(سلطنت خدا بر آسمانها و ملائکه و اجنه و شیاطین و غیره)
انعکاس سلطنت طبقات حاکمه برده دار و فئودال و روحانی (کلیسا) بر زمین و بشریت و موجودات طبیعی در آیینه آسمان است.
کریم
اما
در آیه قبلی
از ملکوت الهی آسمانها و زمین سخن گفته است:
«بدين سان به ابراهيم ملكوت آسمانها و زمين را نشان داديم تا از اهل يقين گردد.»
منظور کریم
اما
از مفهوم ملکوت آسمانها و زمین چیست؟
باید جوابی به این سؤال پیدا کنیم.
چون شب او را فروگرفت، ستارهاى ديد.
گفت:
اين است پروردگار من.
چون فرو شد، گفت:
فرو شوندگان را دوست ندارم.
حضرت ابراهیم
به محض دیدن ستاره ای،
ستاره ای که گویا به اراده الهی برای تحکیم یقین او به وجود خدا
نشانش داده می شود،
خیال می کند که پروردگارش ستاره ای است.
ستاره اما ناپدید می شود و یقین ابراهیم از بین می رود.
یعنی
ستاره شناسی به خدا شناسی منجر نمی شود.
﴿فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَٰذَا رَبِّي ۖ فَلَمَّا
أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ
الضَّالِّينَ﴾
[ الأنعام: ۷۷]
آنگاه ماه را ديد كه طلوع مىكند.
گفت:
اين است پروردگار من.
چون فروشد، گفت:
اگر پروردگار من مرا راه ننمايد، از گمراهان خواهم بود.
در نتیجه از پدیده های طبیعی قطع امید می کند.
﴿فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا رَبِّي هَٰذَا أَكْبَرُ
ۖ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا
تُشْرِكُونَ﴾
[ الأنعام: ۷۸]
و چون خورشيد را ديد كه طلوع مىكند، گفت:
اين است پروردگار من، اين بزرگتر است.
و چون فروشد، گفت:
اى قوم من، من از آنچه شريك خدايش مىدانيد بيزارم،
ابراهیم مأیوس از ستاره پرستی و ماه پرستی، به مهرپرستی (میترائیسم) می رسد.
مهر هم مثل اختر و ماه ناپدید می شود.
اما علیرغم آن، ایمان ابراهیم سست نمی شود.
ظاهرا دلیلش بزرگی چشمگیر خورشید باشد.
ابراهیم
در هر صورت انزجار عمیق خود را از بت پرستی جار می زند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر