۱۴۰۰ آذر ۱۸, پنجشنبه

زندگی مارکس و انگلس (۸۲)

  

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین
 

فصل ششم

تولد جهان بینی نوین

ادامه

 

۱۳

آیا

مارکس و انگلس

خیال می کردند که انقلاب پرولتری

عنقریب

رخ خواهد داد؟

 

آیا

مارکس و انگلس

طبقه کارگر

را

به

مثابه «طبقه سرنگونساز»

که

در رأس جامعه قرار گیرد،

به

 اندازه کافی بالغ می پنداشتند؟

 

نه.

هرگز.

 

مارکس و انگلس

در

همان زمان که «ایده ئولوژی آلمانی»

را

به

رشته تحریر

در می آوردند،

متوجه بودند

که

کارگران

بدون استثناء

فاقد شعور مربوط به رسالت تاریخی خودند.

 

مارکس و انگلس

اما

فریب این قضیه

(وضع ذهنی طبقه کارگر. مترجم)

را

نمی خوردند.

بلکه

از

جایگاه عینی پرولتاریا

حرکت می کردند.

 

(مارکس و انگلس

در

 دیالک تیک شعور جامعتی (طبقاتی) و وجود جامعتی (طبقاتی)

نقش تعیین کننده

را

از

آن وجود جامعتی

می دانستند.

این

به

معنی

موضعگیری ماتریالیستی

نسبت

به

مسئله اساسی فلسفه در عرصه جامعه

است.

آنهم

نه

موضعگیری ماتریالیستی مکانیکی و متافیزیکی و علم الاشیایی

مثلا

 موضعگیری دیدرو و هولباخ و فویرباخ و غیره،

بلکه موضعگیری ماتریالیستی ـ دیالک تیکی.

مترجم.)

 

طبقه کارگر

به

دلیل این جایگاه عینی

می بایستی

دولت بورژوایی

را

سرنگون سازد.

 

طبقه کارگر

می بایستی

نخست

«قدرت سیاسی

را

تسحیر کند.»

(مارکس و انگلس، «ایده ئولوژی آلمانی»، ‌«کلیات»، جلد ۱، ص ۲۲۴)

آنهم

با

انقلاب.

انقلابی

که

در

آن،

شیوه تولیدی تاکنونی حاکم

و

شیوه تردد

و

ساختار جامعتی

سرنگون می گردد.

(مارکس و انگلس، «ایده ئولوژی آلمانی»، ‌«کلیات»، جلد ۱، ص ۲۷۲)

 

(منظور از ساختار (Gliederung) جامعتی

عبارت است

از

رابطه عناصر هر سیستم (اجزاء و عرصه های هر سیستم جامعتی)

 که

کامل و اتمام یافته اند

ولی

 از

 کل وحدتمند و یکپارچه سیستم

تفکیک ناپذیرند.

یعنی

جداسازی آنها از سیستم مربوطه،

به

فروپاشی سیستم

منجر می شود.

مترجم)

 

مارکس و انگلس

از این رو

در

«ایده ئولوژی آلمانی»

وظیفه پرولتاریا

را

به

مثابه تسخیر قدرت سیاسی

فرمول بندی می کنند.

 

دیری است

که

در هر چهار قاره جهان

اثبات شده

که

تسخیر قدرت سیاسی

واقعا

هم

اولین گام

در

راه آینده سوسیالیستی و کمونیستی

است.

 

«ایده ئولوژی آلمانی»

اثری فلسفی

است.

 

مفاهیم این اثر مارکس و انگلس

از

خواننده

بضاعت مفهومی عالی می طلبند.

 

اما

اگر

کسی زحمت مطالعه اکتیو این اثر

را

به

خود

دهد،

شاهد تولد جهان بینی جدیدی

خواهد بود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر