۱۴۰۰ آذر ۲۷, شنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۲۹)

 Willi Sitte

ویلی زیته

(۱۹۲۱ ـ ۲۰۱۳)

نقاش پرولتاریا

وزیر هنر در جمهوری آلمان دموکراتیک


میم حجری 

 

۵۲۹

«برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی ایران»

به عنوان هفدهمین عنصر فرهنگی ناملموس ایران دقایقی پیش در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد./فارس

حریف

 



امپریالیسم به هر زباله ارج می نهد و جایزه می دهد 


تا

جهان

زباله زار شود. 


خوش نویسی

اصلا هنر نیست. 


خوش نویسی کذایی

اصلا خوش نویسی نیست


بدنویسی است.


با خوش نویسی

بلایی بر سر اندیشه آورده می شود که خواندن خشک و خالی اش محال می گردد.


خوش نویسی کذایی

فرمی از خردستیزی است.

خوش نویسی کذایی


ضد روشنگری است.


ضد علم و فکر و فرهنگ است
 

۵۳۰
رژیم شاه مترقی تر از رژیم شیخ بوده است.
انقلاب را شاه کرده و عنگلاب را شیخ

 

۵۳۱
 
بهتر بود که حریف را دفن کنند تا توبه کند و از عوامفریبی دست بردارد.

 

۵۳۲
یاران؟

با ایرانی جماعت حتی نمی شود دشمن شد چه رسد به دوست شدن
 

۵۳۳
ناصر آقجری
وارطان
ازبچه های خوزستانی بود که در حاشیه شهری کشاورزی با دیرینه تاریخی - باستانی زندگی می کرد.

در این اولین جمله ناصر
یکی از نقایص زبان فارسی معلوم می گردد.
در حاشیه شهری کشاورزی.
کشاورزی
 در این جمله
صفتی برای شهر است.
کشاورزی اما اسم است و در زبان فارسی نمی توان صفتی از آن ساخت.
ارج زبان عربی همینجا معلوم می شود:
در حاشیه شهری فلاحتی

 

۵۳۴
این جمله شکرالله
سرقت نظری است.

این جمله
از

لاشخوری به نام ژان پل سارتر عوامفریب

است
 

۵۳۵
بر بستر دین شروع و فرجام یکیست
فرق است میان دانه ها، دام یکیست
مقصود همه، سوار مردم شدن است
آخوند و مغ و کشیش و خاخام یکیست

حریف



این عکس 
به لحاظ تاریخی


نوعی
وارونه نمایی است


اسلام


بهترین دین است


اسلام بهتر از زرتشتیت و یهودیت و مسیحیت و غیره است


دین


دام

نیست


دین

فرمی از شعور

است


دین

فرمی از شعور وارونه

است


مارکسیسم


نتیجه نفی دیالک تیکی دین است

که به سلب وارونگی از ان منجر می شود.


مارکسیسم همه جنبه های مثبت دین را از ان خود کرده است و توسعه داده است.


مارکسیسم


الترناتیو همه ادیان و مکاتب فکری و فلسفی و فقهی مختلف

در تمام طول تاریخ

است
 

۵۳۶
سکوت در عصر تاریکی
نه بیطرفی بلکه بی شرفی است
حریف

مگر
سکوت به قول عادولف
سرشار از ناگفته ها نبود؟
حالا چطور شد

که
نشانه بی شرفی شد؟

 

۵۳۷
میشه بغلم کنی؟
فاطمه

مگر آنجا کرونا وجود ندارد؟
اروپا در معرض امواج پیدرپی کرونا ست
در آلمان هر روز بیش از ۵۰۰ نفر از کرونا می میرند

 

۵۳۸
تحلیل است
 مش شهناز.
تفکر معنی دیگری دارد.
کامنت ما را با اندکی دقت بخوانید.
 نتیجه این خوش نویسی کذایی
 غیرقابل خواندن گشتن اندیشه و یا مفهوم مربوطه می شود.
از قضا ما در ایام کودکی
جهان پهلوان هنر فرمالیستی و بی محتوای خط  خوش

با نی و قلم و مداد و غیره

بوده ایم.
 ضمنا
صحت و سقم نظر
 ربطی به تسلط بر آن  ندارد.
حتما نباید شاعر بود و راجع به شعر ابراز نظر کرد.

 

۵۳۹
اگر به فساد و ظلم مهلت داده شود
به صورت عادت در خواهد آمد
و همانند موریانه
وطن را از درون نابود خواهد کرد.
امیلیانو زاپاتا

زاپاتا
دهاتی بیسوادی بوده است
کفگیر سکنه جمکران و افغانستان
خورده به ته دیگ و به هر دهاتی با عمامه و بی عمامه دخیل می بندند.
دهاتی جماعت
اصلا نمی دانند که جامعه چیست و منظور از فساد  وظلم چیست تا به منبر روند و اندرز دهند.

 

۵۴۰
پرونده شلیک به هواپیمای اوکراینی ۵ ژانویه به ایکائو ارسال می‌شود
همایون

بیشتر مسافرین هواپیما نه ادم معمولی و مفید،
 بلکه آقازاده ها بوده اند.

مشد همایون.
 مثلا بادی گارد سلیمان

هیملر جمکران

بوده است
 

۵۴۱
يک چند درین بادیه بودیم و گذشتیم
با داس هوس خار درودیم و گذشتیم
تا چشم اجل را دو سه دم خواب رباید
افسانه بیهوده سرودیم و گذشتیم
چون صاعقه در دفتر فرسودة هستی
نامی بنوشتیم و زدودیم و گذشتیم
ای سیل بر این مشت خس و خار چه خندی
ماییم که راه تو گشودیم و گذشتیم
دیباچه امید به فرجام نپیوست
یک سطر برین صفحه فزودیم و گذشتیم
خاموشی ما پاسخ آوازه گرانست
وآنرا که سزا بود ستودیم و گذشتیم
واصف باخترى
غزلسراى افغانستان

شعر زیبای بی عیبی است.
ولی عاری از اندیشه است.
افغانستان از بابت شعر و شاعر

فرسنگ ها جلوتر از جمکران است.
ای بسا شعرا
 که بیسواد بوده اند
اگرچه شاعر بوده اند.
ناصر خسرو در سفرنامه اش نوشته:
از  تبریز می گذشتم
قطران نامی شاعری دیدم که شعر نیکو می سرود
ولی فارسی نمی دانست
برخی واژه ها را برایش معنی کردم و ارشاد شد و شاد شد

 

۵۴۲
نمیدانم
باد در گوش برگ چه گفت؟
که دل از شاخه برید.
الی الهام


باد چیه؟


رابطه برگ با درخت


مثل رابطه آدم با دماغ و دهن است


درخت بدون برگ


در طرفة العینی خشک می شود


مثل آدم که بدون دهان و بینی می میرد.


برگ ضمنا کارخانه تولید نیرو و مواد و میوه و تنه و ساقه و مصالح رشد درخت است


مگر علم الاشیاء نمی خوانید؟


برگ

اشعه ماورای بنفش خورشید

را

به مدد کلروفیل در اخیتار می گیرد و با گاز کربنیک مأخوذ از هوا و آب و املاح مأخوذ از زمین توسط ریشه


میوه و تنه و ساقه و اکسیژن تولید میکند.


برگ درختان سبز


در نظر هوشیار


هر ورقش دفتری است


معرفت کردگار


مش سعدی از شیراز
 

۵۴۳
بگذار سر به سینه من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی دردمند را
شاید که پیش ازین نپسندی به کار عشق
آزار این رمیده سر در کمند را
بگذار سر به سینه من تا بگویمت
اندوه چیست عشق کدامست غم کجاست
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمری است در هوای تو از آشیان جداست
دلتنگم آن چنان که اگر ببینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت
تو آسمان آبی آرام و روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو
یک شب ستاره های ترا دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب
بیمار خنده های توام بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب
فریدون مشیری

باور نکنید.

مشیری

اصلا نمی داند که عشق چیست؟
اگر کسی می داند بفرماید.

مشیری
شاعر بزرگ بی شعوری بوده است
از نعمت تفکر محروم بوده است.
شاعر بند تنبان بوده است.
همدم و همنشین و همانند شهریار شیره ای بوده است

 

۵۴۴
مرده بدم، زنده شدم
گریه بدم، خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم..

ازدواج

سرآغاز بدبختی زن و نر است.
به داداشت هم بگو.
عشق کسب و کار خران است و نه خردمندان

 

۵۴۵
دلتنگم این هوا و بارون هم انگاری داره میگه همینی که هست

باران به مثابه گریه ابر دلگرفته و مغموم
قاعدتا
به
دلگشایی دلگرفتگان منجر می شود.
در شعر و ترانه کشور ما
این امر
بارها
منعکس شده است:
مثلا در ترانه محمدرضا شجریان
ببار ای بارون ببار

 

۵۴۶
آره.
کرونا

چه بسا حتی بیشتر از ۵۰۰ نفر در روز قربانی می گیرد.
اگرچه ۷۰ درصد مردم واکسینه شده اند.
این هنوز موج چهارم (دلتای) کرونا ست
موج پنجم هم در راه است
که
دهها بار سریعتر سرایت می کند
از افریقای جنوبی امده است
امیکرون

 

۵۴۷
دلیل مرگ و میر مفرط در اروپا هم همین هوس کردن بغل است
که به بغل کردن عزرائیل منجر می شود.

 

۵۴۸
سرتیپ اشتری می‌گوید معترضان اصفهانی در ۵ آذر معاندان و سلطنت‌طلبان بوده‌اند!

اشتر جان
سلطنت
صدهزاربار
مترقی تر از ولایت و امارت است
به
اخوان طالبان هم بگو

تا
هم
عرشاد شوند

و
هم
خرشاد شوند

 

۵۴۹
آره.
ازدواج

علیرغم آن سرآغاز بدبختی است.
همبایی داوطلبانه با ازدواج تفاوت ماهوی دارد.

 

۵۵۰
بدبختی ایرانیون همیشه همین است.
 آخوند مرتجعی را بی اعتنا به افکارش به مقام امامت می رسانند
و عکس کریهش را در آیینه قمر نشان خلایق می دهند
و خرمن دلار درو می کنند

 

۵۵۱
دوتا دوست دارم برا تحصیل رفتن ترکیه هرکدوم پیام میده تا نوتیفش میاد رو‌گوشیم میزنم زیر گریه
اگر دوست منید بدون من مهاجرت نکنید من تحمل دوری ندارم
کلا

درد فراق و اندوه هجران و حسرت دیدار و انتظار
مال هزار سال قبل است.
اکنون
به برکت انقلاب علمی و فنی
در طرفة العینی می توان به دیدار دوست و دشمن و هماندیشی با هر دو نایل آمد.
گریه فاقد فعلیت است.

 

۵۵۲
بغل و آغوش گرم مثل صدقه میمونه آدمو از همه بلایای طبیعی و غیر طبیعی دور میکنه
 امام علی

امام علی
در شب واحدی
۱۰۰۰ گرد گردن فراز را گردن زده است
یعنی
۱۰۰۰ خانواده

را
بی پدر و برادر و فرزند کرده است
بعد
آمدهاست

و

برای خلایق
راجع به محسنات صداقه موعظه کرده است.
مواعظ چنین جلادی فقط به درد جلادان جمکران می خورد و نه به درد قربانیان خفته در خاوران


۵۵۳
شاه در کودتای سال ۱۳۳۲ فریب آمریکا را خورده بود وگرنه آرزو داشت مثل نمازی ها میلیاردر شود و اکنون شازده قراضه رییس نایاک باشد.
اردشیر زاهدی می نويسد: آمریکایی‌ها در واپسین ماههای حیات شاه و هنگامی که در پی کش‌و‌قوس‌های متعدد با سفر استعلاجی او به کشور خود موافقت کردند، با وی رفتاری بس توهین‌آمیز داشتند. اردشیر زاهدی درخاطرات خود در این‌باره روایت می‌کند: «قبل از آنکه عازم نیویورک شویم یکی از دوستانمان اطلاع داد که پرزیدنت کارتر از وزارت امور خارجه آمریکا خواسته‌است تا قبل از عزیمت شاه، به اطلاع مقامات ایران برساند که پذیرش شاه در آمريکا فقط به خاطر مسائل انسان‌دوستانه و انجام معالجات پزشکی است و پس از آن، شاه از آمريکا خارج خواهدشد. اوایل خردادماه سال ۱۳۵۸ بود که با یک فروند هواپیمای جت که از شرکت ایرانی گلف استریم (متعلق به میلیاردر ایرانی آقای نمازی) کرایه کرده‌بودیم- روانه نیویورک شدیم. در آمريکا ایرانیان زیادی بودند که ده‌ها شرکت کشتیرانی، هواپیمایی و پالایشگاه‌های گاز و نفت را در مالکیت خود داشتند. موقعی که شاه شنید آقای نمازی -که یک نفر شیرازی است- جزو میلیاردر‌های تراز اول آمریکا به حساب می‌رود و صاحب ده‌ها شرکت بزرگ بین‌المللی و ده‌ها فروند هواپیما و کشتی است، اظهار داشت: اگر من در سال ۱۳۳۲ فریب آمریکایی‌ها را نخورده‌بودم و به تهران بازنمی‌گشتم و مثل آقای نمازی دنبال تجارت می‌رفتم، اکنون پادشاه اقتصادی گمنامی بودم و هیچ‌کس هم با من کاری نداشت! او درست می‌گفت، در آمريکا افرادی هستند که چند برابر شاه سعودی و پادشاه برونئی یا امیرکویت ثروت دارند و هیچ‌کس هم اسم آن‌ها را نشنیده‌است.
آن‌ها در قصر‌هایی زندگی می‌کنند که کاخ سعدآباد یا کاخ نیاوران مثل سرایداری آن‌ها می‌باشد! در آمریکای امروز اشخاصی هستند که ثروت آن‌ها از یکصد‌میلیارد دلار هم بیشتر است یا در موارد استثنایی، افرادی مانند صاحب کمپانی مایکروسافت هستند که سالی یکصد میلیارد دلار درآمد دارند! حالا شما پاسخ بفرمایید که پادشاه واقعی چه کسی است؟ البته شاه آقای نمازی را از گذشته دور می‌شناخت. پدر این آقای نمازی با اعلیحضرت رضاشاه دوست بود و در موقع تبعید رضاشاه از ایران در سال ۱۳۲۰، از طریق کمپانی کشتیرانی خود به پادشاه تبعیدی ایران کمک کرده‌بود و آقای نمازی پسر هم در جریان وقایع سال‌های ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۲، موقعی که والاحضرت اشرف و علیاحضرت ملکه پهلوی (تاج‌الملوک) و همراهانشان توسط مصدق به خارج تبعید شده‌بودند و پول نداشتند، به فریاد آن‌ها رسیده و مخارجشان را در اروپا تأمین و تأدیه کرده‌بود.

آدم کلافه می شود.
مشاور مالی شاه از ثروت چندین ده میلیارد دلاری او گزارش داده است.
قیمت یکی از قصور اشرف پهلوی در لندن بیش از ۱۳ میلیون دلار است
شازده هم قصر جدیدی ساخته است.
فرح می گوید موقع خرو ج از جمکران
در کیفش یک میلیون دلار داشته است.
بالاخره
حقیقت کجا ست
تا
سلب کلافگی شود

 

۵۵۴
فاشیسم عوامفریب است.
هیتلر هم اسم حزبش را حزب ملی ـ سوسیالیستی کارگران گذاشته بود.
 پوتین کثیف تر مرکل و ماکرون و غیره است

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر