گئورگ کلاوس
(۱۹۱۲ ـ ۱۹۷۴)
استاد
دانشگاه، فیلسوف و شطرنجباز آلمانی
عضور حزب کمونیست آلمان
دو سال زندان نورنبرگ و سه سال اردوگاه داخائو
رئیس بخش فلسفه در آکادمی علوم آلمان دموکراتیک
متخصص سیبرنتیک
عضور حزب کمونیست آلمان
دو سال زندان نورنبرگ و سه سال اردوگاه داخائو
رئیس بخش فلسفه در آکادمی علوم آلمان دموکراتیک
متخصص سیبرنتیک
پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
برگردان
شین میم شین
۱
· تئوری عبارت است از
مجموعه احکام و قوانین بطور
سیستماتیک منظم گشته راجع به عرصه واقعیت عینی و یا
راجع به عرصه شعور.
۲
· مهمترین اجزای
هر تئوری را قوانین تدوین شده در
آن تشکیل می دهند.
· قوانینی که به
عرصه مورد نظرمربوط می شوند.
۳
· تئوری، علاوه بر
این، می تواند شامل احکامی هم باشد، که به واقعیات امور
تجربی منفرد مربوط می شوند.
۴
· مفهوم تئوری را نباید با
مفهوم علم یکی گرفت.
۵
· اغلب علوم نه تنها متشکل
از بخش های منظم اند، که بحق تئوری نامیده می
شوند، بلکه همچنین حاوی دانش ماقبل تئوریکی نیز هستند.
۶
· علم، علاوه بر
این، حاوی بخش های متدئولوژیکی، بخش های مقدماتی در باره
کردوکار عملی، دستور العمل هائی برای اجرای آزمایشات، مشاهدات و غیره است.
۷
· در اصول ریاضی
و در عرصه های معین فیزیک نظری دو بخش کاملا مجزای علم خودنمائی می
کنند:
الف
· بخش مربوط به خود تئوری
ب
· بخش مربوط به قوانین
متدئولوژیکی.
۸
· هر تئوری هر قدر هم انتزاعی و
مجرد باشد، بالاخره محصول کردوکار اجتماعی انسان ها ست.
۹
· تئوری باید ـ از این رو ـ حاوی احکام
و قوانین قابل عینیت بخشی (عینی کردن) باشد.
یعنی باید
حاوی احکام و قوانینی باشد که بتوان آنها
را در قالب فرمول های زبانی ریخت و برای
عموم قابل فهم نمود.
۱۰
۱۰
هر تئوری علمی، هم حاوی فونکسیون
توضیحی است و هم حاوی فونکسیون آینده نگری (پیش
بینی، پیشگوئی)
۱۱
· تئوری باید هم قادر
به توضیح واقعیات اموری باشد که مربوط به عرصه خاص آنند و هم
قادر به پیشگوئی حقایق جدید و ناشناخته باشد.
۱۲
· کارآئی هر تئوری بسته به چند
و چون انجام این دو فونکسیون است.
۱۳
· تئوری باید برای انجام این دو فونکسیون، در وهله اول
به قوانین عام خود متکی باشد.
۱۴
· فونکسیون های توضیحی و
پیشگوئی هر تئوری علمی، صرفنظر از نقش
متفاوت آن در روند شناخت و کردوکارعملی انسانها، در وحدت ناگسستنی با هم قرار دارند.
· زیرا توضیح جهان و
تغییر عملی آن بر مبنای پیشگوئی
های علمی، کردوکار عملی و هدفمند انسانی و روند شناخت را نمی توان از
هم جدا کرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر