۱۳۹۱ مرداد ۲۱, شنبه

سیری در جهان بینی عبید زاکانی (1)

رساله اخلاق الاشراف
عاقبت ظلم و عدل

هلاکوخان (۶۱۵ ـ ۶۶۳ قمری)
زمان حکومت
(۶۶۳ قمری - ۶۵۱ قمری)

(۱۲۶۵-۱۲۵۶)
محل فوت مراغه
آرامگاه در جزیره شاهی در دریاچه ارومیه

نابود کننده کتابخانه عظیم و بی‌ مانند الموت


تحلیل از یدالله سلطان پور

• در تواريخ مغول آمده است كه هلاكوخان چون بغداد را تسخير كرد، جمعي را كه از شمشير بازمانده بودند، بفرمود تا حاضر كردند.

1

• چون بر احوال مجموع واقف گشت، گفت كه بايد صاحبان حرفه را حفظ كرد.
• رخصت داد تا بر سر كار خود رفتند.

2

• تجار را مايه فرمود دادند،‌ تا از بهر او بازرگاني كنند.

3

• جهودان را بفرمود كه قومي مظلومند، به جزيه از ايشان قانع شد.

4

• قضات و مشايخ و صوفيان و حاجيان و واعظان و معرفان و گدايان و قلندران و كشتي ‌گيران و شاعران و قصه ‌خوانان را جدا كرد و فرمود:
• «اينان در آفرينش زيادي هستند و نعمت خداي را حرام مي ‌كنند!»

• حكم فرمود تا همه را در شط غرق كردند و روي زمين را از وجود ايشان پاك كرد.

• لاجرم نزديك نود سال پادشاهي در خاندان او باقي ماند و هر روز دولت ايشان در افزايش بود.

• ابوسعيد بيچاره را چون دغدغه عدالت در خاطر افتاد و خود را به شعار عدل موسوم گردانيد، در اندك مدتي دولتش سپري شد و خاندان هلاكوخان و كوشش‌هاي او در سر نيت ابوسعيد رفت.

• رحمت بر اين بزرگان صاحب توفيق باد
كه خلق را از تاريكي گمراهي عدالت به نور هدايت ارشاد فرمودند.

پایان

• هلاکو خان در این حکایت عبید، دیالک تیک مادی و معنوی را تخریب می کند.
• مادی (تولید کنندگان و توزیع کنندگان مایحتاج مردم) را حفظ می کند و معنوی را در هیئت معماران و پاسداران روح جامعه (قضات و مشايخ و صوفيان و حاجيان و واعظان و معرفان و قلندران و كشتي ‌گيران و شاعران و قصه ‌خوانان) از بین می برد.

• بدین طریق جامعه ای بی روح باقی می ماند که به همه چیز شبیه است، مگر به جامعه بشری.

دریغا که کسی نبوده،
تا در زمینه مزایا و مضرات وجود خود هلاکو به داوری برخیزد.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر