
اسکپتیسیسم (تردیدگرائی) (5)
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان شین میم شین
بخش چهارم
اسکپتیسیسم در تاریخ فلسفه
• اسکپتیسیسم در تاریخ فلسفه به صورگوناگون و در فرم های متنوع کم و بیش برجسته، پدیدار شده است:
1
• هگل در اثر خویش تحت عنوان «فنومنولوژی روح» به نقد ژرف و اساسا درستی از اسکپتیسیسم می پردازد که در فرم های تاریخی مختلف، ولی در ماهیت واحد عرض اندام کرده است.
2
• هگل اسکپتیسیسم را "«بی فکری» و «فضل فروشی عمدی» می نامد که در آن رفت و برگشتی میان افراط خودآگاهی خود مانند و افراط دیگری از شعور تصادفی، آشفته و گمراهساز صورت می گیرد."
3
• اسکپتیسیسم به قول هگل، عبارت است از «سقوط به قهقرای بی معنائی و ... سرگردانی در آن.»
4
• بر بنیان این نقطه نظرهای هگل، می توان گفت که فلسفه امپریالیستی عمدتا از اسکپتیسیسم تشکیل یافته است:
الف
مکاتب اسکپ تیسیستی در فلسفه امپریالیستی
مکاتب اسکپ تیسیستی در فلسفه امپریالیستی
1
پراگماتیسم
پراگماتیسم
• پراگماتیسم که معیار حقیقت را در سودمندی قابل استفاده احکام می داند.
• مراجعه کنید به پراگماتیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
2
جامعه شناسی دانش
جامعه شناسی دانش
• جامعه شناسی دانش که تفکر علمی را تا درجه ایدئولوژی صرف تنزل می کند و مهر شعور کاذب (شعور مبتنی بر منافع) بر پیشانی اش می کوبد و تحقیر می کند.
• مراجعه کنید به جامعه شناسی دانش در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
3
فلسفه حیات
فلسفه حیات
• فلسفه حیات که برخورد پیگیر متدی درعلوم را طرد می کند و به جای آن الهام و ایراسیونالیسم های دیگر را می گذارد.
• مراجعه کنید به الهام (اینتوئی سیون)، فلسفه حیات، ایراسیونالیسم (خردستیزی)، خردستیزی مدرن و دفاع از خرد در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
لینک خردستیزی مدرن و دفاع از خرد:
http://hadgarie.blogspot.de/2010/07/blog-post_26.html
4
اگزیستانسیالیسم
• اگزیستانسیالیسم که بود انسانی را بی معنا و بیهوده اعلام می کند و غیره.
مراجعه کنید به اگزیستانسیالیسم، اگزیستانسیالیسم مسیحی (کاتولیکی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر