۱۴۰۴ تیر ۱۴, شنبه

گشتی در گلشن راز (اثری از شیخ محمود شبستری) (۴)

عکس جلد کتاب گلشن راز   

شیخ محمود شبستری

( ۶۸۷ ق ـ )

گلشن راز 

گشتی

از

شین میم شین 


۱

جهان خود جمله، امر اعتباری است

چو آن یک نقطه که اندر دَوْر ساری است

معنی تحت اللفظی:

جهان امری اعتباری است.

مثل نقطه ای است که در دایره ای است.

وجود امر اعتباری

  فقط در عقل شخص اعتبارکننده است.

دهخدا

ظاهرا

منظور شیخ این است 

که 

جهان به طور کلی، چیزی ذهنی (سوبژکتیو) است و نه عینی (اوبژکتیو).

یعنی

جهان فقط در ذهن افراد منفرد وجود دارد و نه در خارج از ‌ذهن آنها.

 

خوب.

ذهن که مولد و خالق و بانی خورشید نیست.

ذهن

حکم آیینه ای را دارد.

آیینه فقط چیزی را می تواند نشان دهد که در خارج از آن وجود داشته باشد.

آیینه

فقط

قادر به انعکاس است.

 

مثال: 

آیینه 

 به شرطی سیب را منعکس می کند که سیب در جلوی آن سر و مر و گنده وجود داشته باشد.

اگر سیب خورده شود، آیینه از عکس سیب تهی می شود.

سیب 

مقدم بر عکس سیب است.

وجود

مقدم بر شعور است.

ماده

مقدم بر روح است.

شیخ

جهان را به نقطه ای در «دور ساری» (دایره رونده) تشبیه می کند.

تشبیه عجیبی است.

نقطه که امری اعتباری و ذهنی و عقلی و فکری نیست.

فرق هم نمی کند که در  دور ساری باشد و یا در دور ساکن.

اگر منظورش این باشد،

می توان گفت که جهان بینی اش، ایدئالیستی ـ ذهنی است.

اسقف برکه لی (برکلی) 

مؤسس ایدئالیسم ذهنی هم منکر وجود عینی جهان بود.

او

حتی

منکر وجود خورشید بود.

در قاموس او، خورشید فقط در ذهن حسن و حسین وجود دارد.

دلیلش کشیش

هم

 این بود که اگر حسن و حسین دچار بیماری مثلا زردی باشند، 

حس دیگری از خورشید خواهند داشت.

 

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر