لحظهای که حماس سلاحهای خود را زمین بگذارد و تسلیم شود، و شاید ما به آنها اجازه دهیم غزه را ترک کنند، جنگ پایان خواهد یافت.
هیچ شانسی برای صلح با رژیم فعلی ایران وجود ندارد، اما با مردم ایران صلح می کنیم، و آنها میخواهند رژیم را سرنگون کنند.
نتان یابو
بزرگترین خریتی که معمر قذافی به توصیه پسرش مرتکب شد:
صرفنظر از تولید و تهیه بمب اتم بود
بزرگترین خردمندی که رهبر کره دموکراتیک نشان داد:
تولید بمب اتم بود.
در ماتحت اولی
در ملاء عام
تفنگ کردند
و
از نزدیکی به دومی هراس دارند
ایران
اکنون
قدرت اتمی بالقوه است
شاید هم
قدرت اتمی بالفعل باشد و اعلام آن را مصلحت نداند.
هوش مصنوعی عزیزم
بگو تا خنده ریزم:
رضا پهلوی
حتی در ایام خردسالی
ثروتمندترین شازده جهان بود
اکنون هم در کاخ مجللی زندگی می کند و قمارباز قهاری در باخت است
او
به حمایت مالی کسی نیازی ندارد
پول برای او فرقی با پهن ندارد.
ثروتش شاید یک تریلیون باشدخلفای عصر بربریت مدرن
که
از کیسه ضعفا می بخشند.
حاتم طائی نما های مدرن و مد روز.
ماهواره ناهید ۲ با موفقیت در مدار تعیین شده تزریق شد
مطابق دادههای دریافتی از پایگاه پرتاب، تزریق ماهواره ناهید۲ با موفقیت در مداری با ارتفاع تقریبی ۵۰۰ کیلومتری انجام گرفت.
چرا_ضديت_با_استالین؟
زیرا «برای بورژوازی ضديت با کمونيسم از کانالِ ضديتبا استالين میگذرد. البته اين امر تصادفی نيست، چرا که بورژوازی بهخوبی میداند که در ذهنِ تودههایِ مردم، استالين مظهرِ کمونيزم است. کمونيزم ايدهای است مجرد، ولی استالين واقعيتی است تاريخی و قابلِ لمس. برایِ بورژوازی مبارزه مستقيم با ايدهیِ کمونيزم غير ممکن است چرا که اين ايده حامیِ عاليترين آرمانهایِ انسانی است و مشکل میتوان آن را از اذهان و قلوبِ مردم زحمتکش زدود. ولی واقعيت را، بخصوص وقايعِ تاريخی را دگرگون جلوه دادن امری است بسيار ساده برای طبقهای که تمامیِ وسائلِ تبليغاتی جامعه را در انحصار خود دارد. بدين جهت بورژوازی بهدرستی بهترين راهِ ضديت با کمونيزم را، ضديت با استالين تشخيص داده است. از اينجاست که امروزه در جوامعِ بورژوایی وقتی نامِ استالين بهميان میآيد، موجِ عظيمی از احکامِ از قبل صادر شده ذهنِ شنونده را بهخود مشغول ميسازد.
مضمون این احکام روشن است:
استالین دیکتاتور خونخواری بود نظیر هیتلر. تصفیههای استالینی فرقی با ترور فاشیستی اس. اس های نازی نداشته و با به قول معروف "ترور سرخ و سیاه" دو روی یک سکه اند و غیره.
سرویسهای جاسوسی جهان سرمایهداری که بهمدرن ترین دستگاههای تکنیکی قرن بیستم مجهزند و جعل اسناد و یا بهتر بگوئیم تولید اسناد جعلی مورد لزوم برای تبلیغات ضد کمونیست، فقط یکی از کارهایشان است، میلیاردها دلار صرف مخدودش کردن حقایق تاریخی کرده و میکنند. دیگر چهکسی است که کتاب مشهور "سولشنیتسین" را که هدفش فقط و فقط سمپاشی علیه استالین است، نشناسد؟ و یا کتاب ٧٠٠ صفحهای "روی مدودف" را تحت عنوان "در دادگاه تاریخ" که بفارسی نیز ترجمه شده و ابتکار جالبش جمعآوری تمامی دروغهای تاریخنویسان بورژوازی علیه استالین در یکجلد است. و یا کتاب "اسرار مرگ استالین"، "اسرار مرگ گورکی" و غیره لیست کامل این کتابها که هر کدام بهسبک دیگری افسانه استالینیزم را نشخوار میکنند، از توان این نوشته خارج است. شدت این تبلیغات آنقدر قوی است و وسعت آن آنقدر گسترده که حتی انسانهایکه هوادار کمونیزم اند، خود را در مقابل آن خلع سلاح میبینند. در حالیکه علت این ناتوانی فقط و فقط در بیاطلاعی افراد از حقایق تاریخی نهفته است. البته قصد ما از این بحث جوابگویی بهتبلیغات بورژوازی نیست چرا که جواب اینها را لنین داده است، وقتی میگوید:
"اگر قوانین هندسه در تضاد با منافع عدهای قرار میگرفتند، بدون شک صحت آنها بزیر علامت سوال کشیده میشد."»
حط مشی طوفان قبل از شکست سوسیالیسم راجع به اتحاد شوروی چه بود و پس از شکست آن چیست؟
استالین
توسط ح ک شوروی مورد انتقاد قرار گرفته است
ضمنا
استالینیسم
انحرافی از مارکسیسم است و ربط تعیین کننده ای به شخص استالین ندارد.
محموله فضایی ایران به فضا پرتاب شد
راکت فضایی «سایوز» از پایگاه فضایی واستوچنی روسیه به فضا پرتاب خواهد شد.
این پرتاب حامل ۲ ماهواره اصلی به نامهای «یونسفر-ام» شماره ۳ و ۴ بههمراه ۱۸ ماهواره کوچک دیگر است
سعدی
سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای »
بخش ۳۳ - گفتار اندر رای و تدبیر ملک و لشکرکشی
همی تا برآید به تدبیر کار
مدارایِ دشمن بِه از کارزار
چو نتوان عدو را به قوت شکست
به نعمت بباید درِ فتنه بست
گر اندیشه باشد ز خصمت گزند
به تعویذِ احسان زبانش ببند
عدو را به جای خَسَک زر بریز
که احسان کُنَد کُنْد، دندانِ تیز
چو دستی نشاید گزیدن، ببوس
که با غالبان، چاره زرق است و لوس
به تدبیر، رستم در آید به بند
که اسفندیارش نَجَست از کمند
عدو را به فرصت توان کند پوست
پس او را مدارا چُنان کن که دوست
حذر کن ز پیکار کمتر کسی
که از قطره سیلاب دیدم بسی
مزن تا توانی بر ابرو گره
که دشمن اگرچه زبون، دوست به
بود دشمنش تازه و دوست ریش
کسی کش بود دشمن از دوست بیش
مزن با سپاهی ز خود بیشتر
که نتوان زد انگشت بر نیشتر
وگر زو تواناتری در نبرد
نه مردی است بر ناتوان زور کرد
اگر پیل زوری وگر شیر چنگ
به نزدیک من صلح بهتر که جنگ
چو دست از همه حیلتی در گسست
حلال است بردن به شمشیر دست
اگر صلح خواهد عدو سر مپیچ
وگر جنگ جوید عنان بر مپیچ
که گر وی ببندد درِ کارزار
تو را قدر و هیبت شود یک، هزار
ور او پای جنگ آورد در رکاب
نخواهد به حشر از تو داور حساب
تو هم جنگ را باش چون کینه خواست
که با کینهور مهربانی خطاست
چو با سفله گویی به لطف و خوشی
فزون گرددش کبر و گردنکشی
به اسبان تازی و مردان مرد
بر آر از نهاد بداندیش گرد
و گر می بر آید به نرمی و هوش
به تندی و خشم و درشتی مکوش
چو دشمن به عجز اندر آمد ز در
نباید که پرخاش جویی دگر
چو زنهار خواهد کرم پیشه کن
ببخشای و از مکرش اندیشه کن
ز تدبیر پیر کهن بر مگرد
که کارآزموده بود سالخورد
در آرند بنیاد رویین ز پای
جوانان به نیروی و پیران به رای
بیندیش در قلب هیجا مفر
چه دانی که زان که باشد ظفر؟
چو بینی که لشکر ز هم دست داد
به تنها مده جان شیرین به باد
اگر بر کناری به رفتن بکوش
وگر در میان لبس دشمن بپوش
وگر خود هزاری و دشمن دویست
چو شب شد در اقلیم دشمن مایست
شب تیره پنجه سوار از کمین
چو پانصد به هیبت بدرد زمین
چو خواهی بریدن به شب راهها
حذر کن نخست از کمینگاهها
میان دو لشکر چو یک روز راه
بماند، بزن خیمه بر جایگاه
گر او پیشدستی کند غم مدار
ور افراسیاب است مغزش بر آر
ندانی که لشکر چو یک روزه راند
سر پنجهٔ زورمندش نماند
تو آسوده بر لشکر مانده زن
که نادان ستم کرد بر خویشتن
چو دشمن شکستی بیفکن علم
که بازش نیاید جراحت به هم
بسی در قفای هزیمت مران
نباید که دور افتی از یاوران
هوا بینی از گرد هیجا چو میغ
بگیرند گردت به زوبین و تیغ
به دنبال غارت نراند سپاه
در سال ۱۹۶۹، در حالی که تنها ۱۵ سال داشت، #شی_جین_پینگ به روستای لیانگجیاهه در استان شمالی #شانشی فرستاده شد، جایی که او هفت سال تجربه به عنوان یک "جوان تحصیلکرده" را آغاز کرد. #داستانهایی_درباره_شی
در آنجا، او با روستاییان غذا و محل اقامت مشترک داشت، در خانههای غاری زندگی میکرد، روی تختهای خاکی میخوابید و نیش کک را تحمل میکرد.
با وجود سختیها، شی عطش عمیقی برای دانش داشت. او معتقد بود که باید با اشتیاق بیوقفه به دنبال دانش بود.
او با دو جعبه کتاب از #پکن، هر لحظه فراغت را برای مطالعه غنیمت شمرد. او چنان مشتاق خواندن "فاوست" گوته بود که یک بار ۱۵ کیلومتر پیاده رفت تا آن را از "جوان تحصیلکرده" دیگری قرض بگیرد، و بعداً کل اثر را خواند و حفظ کرد. او همچنین شخصیت راخمتوف را از رمان "چه باید کرد؟" در سال ۱۸۶۳ تحسین میکرد و سعی داشت از نظم و انضباط او تقلید کند. در آن سرزمین بایر، کتابها به ارزشمندترین داراییهای شی تبدیل شدند. او با این نگرش که «ناشناخته گذاشتن هر چیزی مایه ننگ است» خود را غرق در جستجوی دانش کرد و با پشتکار اقیانوس وسیع کتابها را کاوش کرد.
او همچنین به وحدت دانش و عمل اعتقاد داشت. در حالی که به عنوان دبیر حزب در لیانگجیاهه خدمت میکرد، تیمی را در یک سفر مطالعاتی به استان سیچوان رهبری کرد تا در مورد فناوری بیوگاز بیاموزند. آنها طی ۴۰ روز، پنج منطقه و ۱۷ شهرستان را پوشش دادند. پس از بازگشت، شی به ساخت اولین هاضم بیوگاز در شانشی کمک کرد و این باور دیرینه را که «بیوگاز نمیتواند در مناطق شمال کوههای چینلینگ کار کند» شکست.
صلح دوستان و طرفداران توافق در آرامش باشید.
امروز اوضاع خوب پیش میرود.
حالا خودتان قضاوت کنید:
تایلند و کامبوج پنجشنبه شب ضرباتی را رد و بدل میکنند.
اسرائیل ضربات محکمی به سوریه وارد کرده است.
انبارهای سلاح در ادلب، که مدتهاست پایگاه همه نیروهای ضد اسد و نیروهای نیابتی طرفدار ترکیه بوده است،
به شدت آسیب دیدهاند.
درگیری بین آنکارا و تلآویو در منطقه به طور فزایندهای افزایش می یابد.
آمریکاییها از مذاکرات مربوط به حل و فصل در غزه عقبنشینی کردهاند.
دور جدیدی از خشونت در فلسطین در راه است.
و در نهایت، نکته جالب:
چین رزمایشهای نظامی گسترده جدیدی را در سواحل تنگه تایوان انجام داده است.
همه اینها، و همچنین گسترش درگیریها در نقاط مختلف جهان که در ماههای اخیر مشاهده کردهایم، نه تنها نشانهای از زوال حقوق بینالملل و فروپاشی صلح آمریکایی است، بلکه نمادهایی از بحران های بزرگ اجتماعی-اقتصادی هستند.
به نظر میرسد "پایان تاریخ" راه درازی در پیش دارد.
اگر صلح می خواهی آماده جنگ شو.
اسکندر
خبرگزاری «تسنیم»، به نقل از فرماندهی نیروی انتظامی ایران خبر داده که در ۴۸ ساعت گذشته از یک خودرو ۱۰۷۳ ریزپرنده و هزار دستگاه بیسیم کشف شده است و ۸ نفر در این رابطه دستگیر شدهاند.
مقامات امنیتی ایران میگویند ریزپرندههایی که توسط ماموران اسرائیل در داخل کشور هدایت میشوند در حملات هدفمند به مقامات نظامی و امنیتی و همچنین دستاندرکاران برنامه اتمی ایران نقش مهمی داشتهاند.
هفته گذشته همچنین رسانههای ایران ویدئویی را منتشر کردند که در آن مدعی کشف یک کارگاه تولید پهپادهای انتحاری توسط عوامل موساد در ایران شده بودند.
تمام امید ترکیه ، رژیم باکو و انگلیس
سقوط رژیم تهران بود که با شکست روبرو شد.
اگر ایران سقوط میکرد زنگزور، ماورای قفقاز و آسیای مرکزی زیر کنترل بلوک ناتو و پل مستحکم برای اردوغان و پروژه پان تورانیسم میشد.
اسکندر
توطئه تجزیه
و
یا
نخست تخریب و بعد تجزیه ایران و روسیه و ج خ چین و بعد تسخیر اجزای تجزیه شده
اتمام نیافته است.
اگر ترامپ دتسور دهد
اسرائیل مجددا حمله ور خواهد شد
هاشمیان از دلبستگان به غرب امپریالیستی است
حتی با عردوغان لاس می زند.
اسرائیل در قره باغ در حال تشکیل دهکده های سه گانه است که پایگاه های نظامی و اطلاعاتی اش اند.
علی اوف
نوچه عردوغان و سرسپرده نتان است
به سلسلهی مشاعره در وزن و قافیهی این بیت حافظ:
فاش میگویم و از گفتهٔ خود دلشادم
بندهٔ عشقم و از هر دو جهان آزادم
غزلی هم از من بخوانید:
من که در باغ جهان رشک گل و شمشادم
تا که پابسته به زنجیر تو ام، آزادم
مثل یک رود خروشنده تو جاری در من
من در آغوش تو یک قطره شدم، افتادم
من یکی آهوی خوشچشم، تویی شیر ژیان
شاد از آنم که تویی صید من و صیادم
نفسم عطر بهار است و تنم یاس سپید
با تو باشم، همه ایام، مهِ خردادم
دلرباتر ز هزاران شکر و شیرینم
تا تو باشی به برم خسرو و یا فرهادم
هر پریچهره به آیینه اگر معتاد است،
من به چشمان چو آیینهی تو معتادم
از ازل عشق تو در قسمت و تقدیرم بود،
عاشقت گشتم از آن دم که ز مادر زادم
گله از من نکنی گر همه دلبندِ من اند
چون که من از همه دل کنده، به تو دل دادم
بی محابا دل خود را به من ای جان، بسپار
که به دل بردن و دل دادن خود، استادم
شفیقه دیباج
۱۰ جولای ۲۰۲۵
معنا و محتوای مصراع زیر خواجه چیست؟
بندهٔ عشقم و از هر دو جهان آزادم
بنده چرا و چگونه آزاد است؟
آنهم آزاد از دنیا و عقبا
بحث بر سر صاحب سخن است و یا برسر سخن؟
هر کمله و جمله
حریف و ما
یاوه است،
ذکر کنید و اگر ذره ای علم و عقل دارید، نقد کنید.
زنده باد هماندیشی به عوض فحاشی و چاقوکشی
«غزه
آفریقای مدرن ست»
کودکی که
استخوان هایش
زیر پوست تنش
نمایان ست...
مرگ انسانیت را
و دد صفتی
و
پستی سرمایه را
به هر رنگ و بوی
و
هر شکلی
نمایان می کند...،!.
‹ر.باران›
نه.
غزه
هولوکاوست دیگری است
قربانیان هولوکاوست قبلی
اکنون
قصابان هولوکاوست فعلی اند.
جای فاشیسم هیتلری را
اکنون صهیوفوندامنتالیسم یهودی گرفته است.
نتان و دار و دسته اش
شبیه حجتیه اند:
اوضاع جهان هر چه بدتر
ظهور امام زمان به همان اندازه زودتر
رسالت قوم بهود = جهنمی تر کردن جهنم جهان است.
عراقچی سیاستمداری خردگرا است.
خر نیست.
عراقچی نماینده سکنه کشوری است که در خطر نابودی است.
این نهاد ها و بنیاد های فراملی زیر کنترل جهان گرایان هستند.
به مدل و نظم قدیمی تعلق دارند.
آن چیزی که در کامنت پایین نوشتم.
زمان جنگ ها ، تقسیم جهان و کنترل صد سال آینده است.
زمان دستیابی به انرژی ومواد خام است.
زمان انسانیت زدایی در جهان است.
زمان ایجاد نظم و ساختار مجدد جهان است.
زمان کنترل بر شاهراه ها و مناطق مهم اقتصادی است.
اگر صلح میخواهی آماده جنگ شو....
کسی که دم از صلح و توافق میزنه
مثل گوسفندی است که به گرگ گرسنه التماس میکند که بیا توافق و صلح کنیم.
اسکندر والستانی
اگر صلح میخواهی آماده جنگ شو....
کسی که دم از صلح و توافق میزنه
مثل گوسفندی است که به گرگ گرسنه التماس میکند که بیا توافق و صلح کنیم.
اسکندر والستانی
این شعار
علمی و انقلابی نیست
اگرجه
علمی نما و انقلابی نما ست.
همین شعار را فدائیان فئودالی خلق هم داده اند:
ترور مسلحانه هم استراتژی ـ هم تاکتیک
رد تئوری بقا
فقط ترور مسلحانه
نتان و صهیونیست ها و فاشیست ها هم همین شعار می دهند:
برای علبه بر خلق فلسطین (به زبان حضرات، تروریسم)
تنها راه
توسل به ترور است.
مقاومت و مبارزه فقط فرمی از مقاومت و مبارزه است.
مذاکره با دشمن هم فرم دیگری از مقاومت و مبارزه است.
ما اینجا با دیالک تیک حرف و عمل (تئوری و پراتیک) سر و کار داریم
اگرچه نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن عمل (پراتیک) است
ولی حرف (مذاکره، تئوری) هیچ واره نیست.
به قول چوئن لای:
مذاکره هم فرم دیگری از مقاومت و مبارزه است.
تفاوت جزب توده با دار و دسته های ترویستی فدایی و مجاهد و دیمدام و لیملام
همین جا بوده است.
مطلق کردن یکی از اقطاب دیالک تیک
به ناکامی و شکست منجر می شود.
مفاهیم دیگر
نظم و جهانگرایی و غیره
هم قابل بحث و تصحیح اند.
كوتاه، چرا بايد با شعار مبارزه "همه با هم" مرزبندى داشت.
(لنین، " وظایف سوسیال دمکرات های روسیه ").
« درآمیزی فعالیت دمکراتیک طبقه کارگر با دمکراتیسم طبقات و گروههای دیگر، نیروی جنبش دمکراتیک و مبارزه سیاسی را تضعیف خواهد کرد، از قاطعیت و پیگیری این مبارزه خواهد کاست و آن را برای سازش مستعدتر خواهد ساخت. برعکس تمایز طبقه کارگر در نقش مبارز پیشگام راه دگرگونیهای دمکراتیک، جنبش دمکراتیک و مبارزه برای آزادیهای سیاسی را تقویت خواهد کرد، زیرا طبقه کارگر تمام عناصر دمکراتیک و اپوزیسیون سیاسی را به پیش خواهد راند، لیبرال ها را به سوی رادیکال های سیاسی و رادیکال ها را به سوی گسست قطعی پیوند با تمام نظام سیاسی و اجتماعی جامعه کنونی خواهد راند.»
چرا بايد با شعار مبارزه "همه با هم" مرزبندى داشت.
ناصر آخرالزمانی
ضد دیالک تیکی «همه با هم»، اکنون «هر کس برای خودش» است.
دیالک تیک هر کس برای خودش و همه با هم.
سوء استفاده از شخصیت و حرف های مارکس و لنین
به نیت عوامفریبی
شده مد مدرن روز چپنماها.
اکنون شرایط در عراق و لیبی و سومالی و سوریه «آزاد»
همین است.
دیگر کسی حاضر به تشکیل عراق و لیبی و سومالی و سوریه یکپارچه و متحد و مولتی کولتی نیست تا مبادا کسی حلودارسرائیل شود:
صهیوفوندامنتالیسم و امپریالیسم به آرزوی اتجیلی خود رسیده اند:
تکه تکه کردن کیک کشورها
و
تضمین و تحکیم هژمونی اسرائیل و امپریالیسم در منطقه و جهان
نتان و عردوغان و علی اوف و بن سلمان و ...
با دمشان گردو می شکنند
تشکیل ترکستان کبیر
اسرائیل کبیر
عربستان کبیر
کردستان کبیر
...
اوتوپی و آرزوی دیرین حضرات جد اندر جد یوده است.
اکنون نوبت به ایران و روسیه و ج خ چین رسیده است که باید یالکانیزه شوند و جهان مطلقا دموکراتیزه شود و بهشت برین شود.
یک نفر آدم حسابی در بین کسانی که از مصاحبه عراقچی ایراد گرفتند وجود دارد؟! همه شان آدمهایی هستند که حرف مفت میزنند…
محمد مهاجری:
وجه مشترک همهشان این است که پشت چهره ورشکستهای به نام سعید جلیلی قایم شدهاند.
آره.
سطح فکری عراقچی
صدها بار بالاتر از سطح فکری سران تهی مغز اوپوزیسیون است
عراقجی
آدم است
شعور و شرم و شخصیت دارد
گزارش جالب:
نیکول میوز، هنرمند ۴۹ ساله اهل یونان، پس از سقط جنین دچار ایست قلبی شد و برای دو دقیقه بهطور رسمی مرده اعلام گردید. او در این لحظه مرگ بالینی، تجربهای عجیب و فرامادی را پشت سر گذاشت: احساس کرد از بدنش جدا شده و وارد تونلی از نورهای آبی و سفید شد؛ تونلی که به گفته خودش، دمایی دلپذیر و نوایی شبیه موسیقیِ ساختهشده از آب داشت.
در انتهای این تونل، او وارد تالاری درخشان با رنگهای نقرهای، بنفش نرم و آبیهای عمیق شد. در آنجا، با دو موجود عظیمالجثه و آبیپوست روبهرو شد که ترکیبی از زن و مرد بودند، چشمانی نیلی داشتند و با دمهای فلسدارشان روی تختهایی از مرمر نشسته بودند. نیکول میگوید این موجودات نه با زبان، بلکه با تلپاتی «تماس ذهنی» با او سخن گفتند. آنها به او گفتند که جهان مادی، نوعی توهم است و زندگی واقعی پس از مرگ آغاز میشود. همچنین به او گفتند که هدف او در این دنیا نه مادر شدن، بلکه آموزش انسانها درباره “سوی دیگر” است.
وقتی نیکول به زندگی بازگشت، برای چند دقیقه با صدایی شبیه به «کلیکهای دلفین» صحبت میکرد و دیگران متعجب بودند. پس از آن، حواس او شدیدتر شده بودند؛ مثلاً میتوانست احساسات را از طریق صداها «ببیند» و رنگها را با ارتعاش حس کند.
از آن زمان به بعد، نیکول دچار نوعی بیداری معنوی شده است. او میگوید از مرگ نمیترسد و مطمئن است که آنسوی زندگی، جایی شگفتانگیز در انتظار ماست. او اکنون نقاشیهایی میکشد که موجودات آبیپوست و فضای اسرارآمیز دنیای پس از مرگ را به تصویر میکشد. این تابلوها برای او نوعی زبان جدید هستند؛ راهی برای بازگو کردن تجربهای که به گفته خودش «فراتر از واژهها» است.
(منبع: نیویارک پوست)
بیانیهای برای بستن چشم چپ!
نقدی بر بیانیه تاسیس "جبهه متحد کارگری برای دفاع از مردم فلسطین"
ناصر اصغری
چندی پیش، در گفتگویی درباره مواضع حزب حکمتیست (خط رسمی)، یکی از اعضای رهبری این حزب مرا به "جبهه متحد کارگری برای دفاع از مردم فلسطین" ارجاع داد، گویی پاسخ همه انتقادهایم را باید در آنجا بجویم. من هم رفتم، گشتم، و بالاخره بیانیه شان را یافتم. نقدی که در ادامه میآید، پاسخی است به آن نوشته. شاید بهتر بود همان موقع آن را میخواندم و نقد میکردم، اما حالا که دیدهام، نمیشود در برابرش سکوت کرد.
از بیانیهای که با چکش در یک دست و پرچم فلسطین در دست دیگر نوشته شده، چه انتظاری میتوان داشت؟ ظاهرا چیزی فراتر از یک نقاشی کودکانه با رنگهای گزینشی و خطوط سانسورشده نیست. در این شاهکار تازهای از آنچه "بینالملل کارگری" نامیدهاند، همه جنایتها به صهیونیسم نسبت داده شدهاند، که البته کم هم نبودهاند، اما حتی یک کلمه درباره نیروهای اسلامیای که سالهاست مردم فلسطین را گروگان گرفتهاند، از جمله حماس و جهاد اسلامی، به میان نیامده است. گویی ۷ اکتبر صرفا یک حادثه طبیعی بوده، مثل زلزلهای ناگهانی که فقط مقدمه پس لرزههای بعدی است؛ نه یک حمله خونین و جنایتبار که باید در خود آن نیز مکث کرد و پرسشگری نمود.
بیانیه بصورت کلی از "دولتهای ارتجاعی منطقه" انتقاد میکند، اما بدون آنکه نامی از آنها ببرد. شاید منظور عربستان و امارات باشد، اما هیچ اشارهای به جمهوری اسلامی ایران، که یکی از اصلیترین حامیان مالی، تسلیحاتی و ایدئولوژیک گروههای اسلامگرا در منطقه و از جمله فلسطین است، نمیشود. این غیبت تصادفی نیست. یکی از امضاکنندگان این بیانیه، حزب حکمتیست (خط رسمی) از ایران است؛ حزبی که سالهاست به نفع مبارزه با امپریالیسم، مبارزه با جمهوری اسلامی را تا وقت گلی نی، کنار زده است. حزبی که بجای تلاش و تمرکز بر ایجاد نهادهای کارگری واقعی در ایران، ظاهرا وقت و انرژی خود را صرف امضای بیانیههایی مشترک با اتحادیههای مغربی و رسانههای نزدیک به سنتهای بعثی کرده، و حالا در کنار آنها، برای "قدس بعنوان پایتخت فلسطین" شعار میدهد. بی آنکه حتی اشارهای به نقش سرکوبگر جمهوری اسلامی در ایران و منطقه کند.
اما فراتر از این سکوتهای آگاهانه، مسئله اینجاست که چنین بیانیهای نه فقط به کار دفاع از مردم فلسطین نمیآید، بلکه بهنوعی مصادره صدای طبقه کارگر هم هست. طبقه کارگر، صرفا ابزار تولید نیست. او همانقدر که در خط مونتاژ حضور دارد، در صف اعتصاب نیز قدرت خود را نشان میدهد. اگر قرار باشد کارگر را به بخشی از امت اسلامی بدل کنیم یا در لباس "مقاومت"، به سپر انسانی تبدیلش کنیم، دیگر نه از مبارزه طبقاتی خبری هست و نه از آگاهی، نه از رهایی، نه از امید. در جهانی که صلح را با شلیک راکت، و مقاومت را با انفجارهای انتحاری تعریف میکنند، این جبهه کارگری مبارزه طبقاتی را به جنگ نیابتی تقلیل داده. به جای ایستادن در برابر فقر و استبداد، چه در تلآویو، چه در تهران، چه در رامالله، این جبهه به زبان متحدین اسلامی سخن میگوید و در برابر جنایت آنان، سکوتی سنگین اختیار میکند.
بیانیه نویسانی که نسل کشی را محکوم میکنند، اما از نسل کشان دیگر، بویژه اگر پرچم "ضدصهیونیسم" در دست داشته باشند، شرمگینانه عبور میکنند، دقیقا همانجایی ایستادهاند که صداقت سیاسی به پایان میرسد. اگر دفاع از مردم فلسطین بدون نقد نیروهای مذهبی و ارتجاعی داخلیاش ممکن باشد، پس لابد دفاع از مردم ایران هم بدون نقد جمهوری اسلامی ممکن است؟ و دفاع از مردم افغانستان، بدون نقد طالبان؟
طبقه کارگر منطقه، نه نیاز به بیانیههای گنگ و شرم زده دارد، نه به متحدینی که چشم چپشان را بستهاند. آنچه نیاز دارد، حقیقت است. حقیقتی که از حماس میگذرد، از جمهوری اسلامی عبور میکند، و از شما، رفقای "انترناسیونال با چشمبند".
۲۴ ژوئیه ۲۰۲۵
مگر حزب کمونیسم کارگری (حککا)
جریاتی کارگری است؟
مگر وایت لنیگ مدافع منافع طبقه کارگر بوده است و نه بدترین دشمن مارکس و مارکسیسم و جنبش کارگری ـ کمونیستی؟
بنا بر تحلیلی از موضع منصور حکمت توسط سازمان راه کارگر
می توان گفت که حزب کمونیسم کارگری
حزب لومپن پرولتاریا ست و نه پرولتاریا.
عجب رهنمودی.
این نه تعریف وفاق بلکه دعوت به شلیک بر ران مبارک خویش است.
دعوت به خودکشی است.
منظور پزشکیان از وفاق
حل اختلافات نطر به مدد هماندیشی است
منظور پزشکیان از وفاق.
حل مسالمت امیز تضادها ست.
وفاق
برای جلوگیری از نعمیق و تشدید تضادها
و
فطب بندی خصمانه جامعه است
زندانیان سیاسی کیانند؟
زندانیان سیاسی کسانی اند که همین منجاوزان به انها جایزه نوبل موبل می دهند.
زندانیان سیاسی
باندهای تروریستی اند.
ستون پنجم دشمن اند.
کم کم پرده ها کنار می رود
نقش سازمان یافته ستون پنجم
در جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل
روزنامه ایران، روز گذشته (دوشنبه) به نقش ستون پنجم اسرائیل برای کودتا در ایران اشاره کرد و نوشت:
حملات اسرائیل به ایران به طور کامل توسط جنگندهها و نیروی هوایی انجام نشد، شواهد نشان میدهند تعداد قابلتوجهی از این حملات از طریق عوامل داخلی موساد اجراء شد. این عملیات شامل قاچاق ریزپرندهها و سلاحهای دقیق به داخل ایران، حملات هدفمند به پرتابگرهای موشکی و اقدامات خرابکارانه علیه مراکز نظامی و راداری بود
والنسیا:**
یک مربی یهودی ۲۱ ساله، درحالیکه روی زمین دستبند زده شده، توسط گارد شهری (گاردیاسیویل) بازداشت شد. این اتفاق پس از آن رخ داد که خلبان یک هواپیمای شرکت **وولینگ (Vueling)**، ۵۲ نوجوان یهودی فرانسوی را به دلیل خواندن **ترانههای نسلکُشانه** مانند:
«مرگ بر عربها» و «مرگ بر فلسطینیها» از هواپیما اخراج کرد.
دولت، يعنى پرولتاريايى که بصورت طبقه حاکمه متشکل شده است »، – اين تئورى مارکس با تمام آموزش وى درباره نقش انقلابى پرولتاريا در تاريخ، ارتباط ناگسستنى دارد. فرجام اين نقش، ديکتاتورى پرولتاريا يا سيادت سياسى پرولتاريا است.
مارکسيسم با پروردن حزب کارگر، پيشآهنگى از پرولتاريا را پرورش ميدهد که قادر است قدرت حاکمه را بدست گيرد و همه مردم را بسوى سوسياليسم رهنمايى کند، رژيم جديد را هدايت نمايد و متشکل سازد و براى اينکه زحمتکشان و استثمارشوندگان بتوانند زندگى اجتماعى خود را بدون بورژوازى و عليه بورژوازى بپا دارند، معلم، رهبر و پيشواى همه آنها باشد.
- – - – - – - – -
« دولت، يعنى پرولتاريايى که بصورت طبقه حاکمه متشکل شده است »، – اين تئورى مارکس با تمام آموزش وى درباره نقش انقلابى پرولتاريا در تاريخ، ارتباط ناگسستنى دارد. فرجام اين نقش، ديکتاتورى پرولتاريا يا سيادت سياسى پرولتاريا است.
ولى اگر راست است که پرولتاريا دولت را بعنوان سازمان مخصوصى براى اِعمال قوه قهريه عليه بورژوازى لازم دارد، آنگاه بخودى خود اين استنتاج بميان ميآيد که آيا بدون امحاء قبلى و انهدام ماشين دولتى که بورژوازى براى خود ايجاد کرده است، ايجاد چنين سازمانى امکان پذير خواهد بود؟ همين استنتاج است که «مانيفست کمونيست» ما را کاملا به آن نزديک ميسازد و همين استنتاج است که مارکس، هنگام ترازبندى تجربيات انقلاب ١٨٤٨-١٨٥١ از آن سخن ميگويد.
.
دولت و انقلاب – ولادیمیر لنین
دولت، يعنى پرولتاريايى که بصورت طبقه حاکمه متشکل شده است؟
تعریف دولت در فلسفه مارکسیست ـ لنینیستی
چنین است؟
لامصبا
ذره ای بیندیشید.
عمر دولت
به چندین هزار سال بالغ می شود.
پیداریش دولت با پیدایش جامعه طبقاتی
با
تقسیم جامعه به طبقات اجتماعی
پیوند دارد.
پرولتاریا
با تشکیل فرماسیون سرمایه داری پدید آمده است.
عمر پرولتاریا تقریبا ۱۵۰ سال است
مرشایمر: اسرائیلیها نابغه نیستند،
ایران ضربه بزند، اسرائیل جا ندارد عقب برود
جان مرشایمر، نظریهپرداز سرشناس امریکایی و استاد دانشگاه شیکاگو،
در گفتوگو با برنامه «جاج ناپولیتانو» ضمن تمسخر تهدیدات مقامات صهیونیست، گفت: «اسرائیلیها آنگونه که وز وز میکنند نابغههای استراتژیک نیستند و خودشان را در دردسر بزرگی انداختهاند.»
او در پاسخ به تهدید جنگ مجدد از سوی وزیر جنگ اسرائیل (کاتس)
گفت:
»اسرائیل به اندازه یک تمبر پستی است.
برای کشوری چون ایران ضربه زدن به آن بسیار آسان است.
اصلاً نمیفهمم چرا کسی از آغاز دوباره جنگ سخن میگوید؟!؟«
مرشایمر افزود:
»حتی در خود اسرائیل هم میدانند که در یک جنگ فرسایشی
شکست خواهند خورد.
ایرانیها موشکهای زیادی دارند و همه هم به هدف میخورند
او درباره طرح موسوم به «شهر بشردوستانه» در غزه گفت:
»این واژهسازیها استبدادی است.
درباره اردوگاه انسانی سخن میگویند،
انگار واقعاً انسانی است!
رفتار اسرائیل هر روز بیشتر به نازیها شبیه میشود؛
گفتنش ناراحت کننده است، اما واقعیت دارد.»
مرشایمر با طعنه به جنگطلبان تلآویو:
نه نبوغ دارید، نه جغرافیا بسودتان است.
تفکر باید فلسفی باشد
هدف مارکس
توده ای کردن فلسفه مارکسیستی بوده است.
در قاموس مارکس
همه
و
قبل از همه پرولتاریا
باید فلسفه مارکسیستی را «از ان خود کنند.»
یعنی هضم و جذب کنند
یعنی
مارکسیست شوند.
در غیر این صورت کشف حقیقت محال خواهد بود
یعنی کشف متافع طبقاتی پرولتاریا محال خواهد بود.
با علوم ریاضی و طبیعی و اجتماعی نمی توان به کشف حقیقت نایل آمد.
هدف اصلی ارتجاع امپریالیستی از برافروختن آتش چنگ ها
امحای رادیکال و ریشه ای نیروهای مولده است
امحای نیروهای مولده جاندار و جامد
کارخانجات و بیمارستان و مزارع و مراتع و دانشگاه ها و مدارس و مساجد و کلیساها و کنیسه ها و معابد و کودکستان هاو غیره.
نیروهای مولده
عالی ترین مفهوم ماتریالیسم تاریخی است که جفت دیالک تیکی مناسبات تولیدی (زیربنای جامعه) است
با امحای نیروهای مولده
انقلاب اجتماعی صدها سال عقب می افتد
و
حاکمیت ارتجاع تحکیم می یابد
ارتجاع در کاسه سر سربازان و دانشمندان و سرداران و زنان و کودکان
نوشداوری خود را می نوشد.
در غزه کشتار کور ادامه دارد
آسانتر از کشتار پشه و مگس و کنه و سوسک و غیره
زنان و کودکان و پیران و جوانان کشته می شوند
در سوریه در عرض یک هفته بیش از ۱۰۰۰ شهروند جان باخته است
اسرائیل در چند سال اخیر در حوزه کشور افغانستان، “اقدامات” زیر را علیه ایران، انجام داده است:
الف: برخی اتباع افغانستانی، (بویژه اتباعی که از نظر فرهنگی و ایدئولوژیک تضاد ساختاری با فرهنگ ایرانی_شیعی دارند) در چند سال اخیر به ایران منتقل شدند
ب: این افراد در شهرهای مختلف، به صورت هسته ای و درنقاط مدنظر، ساکن شدند
ج: تحت آموزش ها و هدایت های مورد نظر قرار گرفتند، از جاسوسی و جمع آوری اطلاعات درباره اماکن و افراد حساس و مورد هدف؛ تا فعالیت در تولید و نقل و انتقال ریزپرنده ها و پهپادها
باید به این نکته مهم اشاره کرد که باتوجه به آنکه اتباع افغانستان حدود نیم قرن در خاک ایران ساکن بوده و مورد پذیرش و حتی “اعتماد”، درحد سرایدار و کلیدداری منازلِ مردم و مسئولان قرار گرفته اند؛ بهترین “مصداق” برای انجام ماموریت های محوله از سوی سرویس امنیتی رژیم در دل شهرها و کوچه پس کوچه های ایران بودند…
در این رابطه، آنچه اتفاق افتاد را استراتژی “مورچه” نامیدیم
به توضیحات، فَکت ها و شواهد زیر توجه بفرمایید:
۱- مورچه ها، به صورت هسته ها و کلونی های با جمعیت بالا، در دلِ “خانه” ها به زیستِ پنهانی خود ادامه می دهند…
۲- آنها در “نقاط ی پنهان” و دور از چشم در منازل همچون لای درز دیوارها و… محل زندگی و لانه ی خود را تشکیل داده و در “انتظار روز موعود” می مانند
۱/۲_ اما روز موعود، چه روزی ست!؟
۲/۲_ روزی که “سنسورها و گیرنده” های بویایی این حیوانات، بوی غذا و “طعمه” را در نزدیکی محل استقرار، “دریافت” کند…
۳/۲_ در آن صورت است که به یکباره با “انبوهی” از جمعیتِ مورچه گان، در محل زندگی خود و در اطرافِ طعمه (همچون تکه نانی مانده بر روی زمین) مواجه خواهیم شد…
۴/۲_ درواقع کلونی مورچه ها، از “غفلت ما” در نظافت بهنگام و درستِ منزل، سوءاستفاده کرده و درصورت یافتنِ طعمه ای، به صورت “گله ای“، هجوم می آورند…
۵/۲_ در این رابطه حتما با این صحنه روبرو شده اید که وقتی از نظافت باقیمانده ی غذا، غافل شده اید و پس ازمدتی صبح که از خواب بیدار شده اید؛ “لشگری از مورچه گان را مشاهده می کنید که درحال تردد، بین محل اختفا و منبع غذایی هستند”
۳- سازمان امنیت رژیم صهیونیستی نیز دقیقا با استراتژی ای برگرفته از عملکرد “مورچه” گان، در حوزه ی اتباع افغانستانی عمل کرد:
۱/۳_ بعد از قدرت گیری طالبان در افغانستان، اتباع افغانستان به صورت “توده” ای وارد ایران شده و در شهرها و نقط مختلف ساکن شدند
۲/۳_ برخی از آنها “جذب موساد” شده و تحت آموزش و هدایت قرار گرفتند
۳/۳_ برخی به “شناسایی” اماکن مهم، چهره های حساس و خاص، تولید ریزپرنده ها پرداختند
۴/۳_ اعضای هسته، آماده و فعال، از غفلت ما سوءاستفاده کرده و “درانتظار روز موعود“، ماندند.
۵/۳_ زمانیکه که “فرمان آتش” صادر شد، از هسته های خود خارج شده و به “طعمه” ها هجوم آوردند
۶/۳_ به این معنا که بعد از صدور فرمانِ حمله از تلاویو، از مخفی گاه ها خارج شده و:
* جدیدترین آدرس و لوکیشنِ اماکن و افرادِ مدنظر را برای دشمن، ارسال کردند
* به نقل و انتقال ریزپرنده ها و پهپادها پرداختند
* ریزپرنده ها و پهپاد ها را به سوی اهداف، پَراندند (شلیک کردند)
* حتی شنیده شده که برخی از اتباع، به صورت گروهان هایی، برای حمله ی گروهی به برخی اماکن حساس و تصرف آنها؛ آموزش دیده بودند که “تحرکات” آنها، توسط نیروهای امنیتی خنثی شد…
۴- این خلاصه آنچه بود که اتفاق افتاد و با توجه به شباهت آن به عملکرد کلونی های مورچه در منازل، آنرا استراتژی “مورچه” نامگذاری کردیم.
۵- به هر حال دومین جنگ تحمیلی به ایران، در نیم قرن اخیر، گذشت، اما “درس ها و عبرت ها” ی آن تا ابد باید ادامه داشته باشد…
۱/۵_ فراموش نکنیم که:
الف: موچه ها اگرچه به ظاهر “کوچک و ضعیف” هستند، اما وقتی به صورت همزمان و درتعداد بالا حمله می کنند، “خطرناک” می شوند
ب: همچنین این موجودات، به دلیل جثه ریز و نوع زندگی، به طور معمول تا زمان”فعال شدن و حمه به طعمه” به چشم نمی آیند و زمانی با واقعیتِ وجودِ آنها روبرو می شوید که کار از کار گذشته است…
ج: هوشیار بودن دائمی و تمیز نگاه داشتن منزل (وطن)، اگرچه به معنی وجود نداشتن کلونی های مورچه نیست، اما دیگر اجازه فعال شدن و حمله را به آنها نمی دهد.
۶- در پایان باید اذعان کرد که موساد به عنوان نیروی امنیتیِ یک رژیم ایران ستیز، بهترین انتخاب را برای وارد کردن ضربه به ایران آن هم در یک گستره ی وسیع، داشته و انشالله این درس عبرتی برای تنظیم سیاست ها در آینده خواهد بود.
هر چند بیگمان بیشتر هم تباران افغانستانی ما اشخاصی پاک و شرافتمند بوده و هستند .
لیکن امر فوق نافی مخاطره ای که موساد یعنی دشمن موجودیت ایران و ایرانیان از طریق به کارگرفتن گروهی ولو اندک از اتباع افغانستان با برنامه ریزی دقیق و طولانی مدت متوجه ایران و ایرانیان کرده بود ، نیست .
طرح موساد با به مزدوری گرفتن این گروه ولو اندک از اتباع افغانستان مخاطره ای جدی و واقعی است .
شریف
تدارک تجاوز ۱۲ روزه
چند هفته قبل
در روسیه تمرین عملی و عملیاتی شده بود:
پایگاه تسلیحات اتمی استراتژیکی روسیه که می باستی بنا بر قرارداد با امپریالیسم قابل رؤیت باشد،
مورد حمله پهبادی به اصطلاح ساواک اوکراین قرار گرفته بود.
یعنی جواسیس سازمان های اطلاعاتی امپریالیستی و احتمالا موساد
پهبادها و مهمات لازمه را به روسیه قاچاق کرده بودند و در روز معینی هم قطارهای روسیه مورد حمله قرار گرفته بودند و هم بیش از ۴۰ فروند هواپیمای حامل بمب های هسته ای صدمه دیده بودند
و
هم
شخصیت ها و ژنرال های روس
پشت سر هم ترور شده بودند.
بی رحمی و بی شرمی سازمان های اطلاعاتی امپریالیستی
در ایران
سوء استفاده از اقلیت هایی است که تحت تبعیض به سر می برند
مثلا
یهودیان
بهائیان
افغانیان
کردها
بلوچ ها
و
اعراب و غیره
این کردوکار
البته آگاهانه صورت می گیرد:
هدف سازمان های اطلاعاتی دشمن
بر افروختن اتش جنگ داخلی بین سنی و شیعه، کرد وترک
ترک و فارس
عرب و عجم
بلوچ و غیره است
برای درک روندهای جاری در ایران باید روندهای جاری در ج خ چین را دید. در ج خ چین چه گذشته است کع اکنون به اینجا رسیده اند
بانوی گرامی
به شما پیشنهاد می کنم به ایران بیایید
ناصر آقا جری
در جهان بینی کوهنوردان
بشریت به دو «طبقه» زن و نر
تقسیم بندی می شود.
حضرات جاه طلب از قله ها
در جامعه بخت برگشته
حز زن و نر
چیزی نمی بینند.
به همین دلیل
همنوعان خود را یا ماده می بینند و یا نر.
توهم توانگر کند فرد را
به زیر آورد عقل خونسرد را
آره.
اگر ایران
توسعه علمی و فنی و فن آوری و اقتصادی و نظامی چشمگیر در این ۴ دهه نکرده بود،
اکنون به
تجزیه شده بود و به مستعمرات اسرائیل و عردوغان و بن سلمان و آن و این مبدل شده بود
غزه = تکرار هولوکاوست
ما با تعویض جای سوبژکت (فاعل) و اوبژکت (مفعول)
با تعویض حای جلاد و قربانی سر و کار داریم.
قربانانیان هولوکاوست (یهودیان) اکنون جای جلادان هولوکاوست را گرفته اند
و
خلق فلسطین جای یهودیان را.
تعویض جای فاعل و مفعول، علت و معلول
رسم سرای درشت است.
هاشمیان در ارمنستان
نقش عثمانیان را بازی میکند.
کشیشان ارتدوکس را و کلیسا ارامنه را سرکوب می کند
و
با امپریالسم و عردوغان و غیره
سر سازش دارد.
علی اف هم ارمنستان را استانی از کشور کبیر آذربایجان کنونی و ترکستان کبیر فردا می نامد
و
همان برخورد را با ارامنه دارد که عردوغان با کردها دارد و اجدادش با ارامنه داشته اند.
تهوع توانگر کند فرد را
به زیر اورد عقل خونسرد را.
غزه
نشاندهنده این حقیقت امر است
که
ابنای بشر از تجارب تاریخی خویش و همنوعان خویش
هیچ نمی آموزند.
درد هم همین جا ست:
تجربه حتما نباید به دانش تجربی منجر شود
و
گرنه خران می بایستی علامگان جهان باشند.
تجربه
به شرطی به دانش تجربی منجر می شود که رویش کار فکری عرقریز صورت گیرد
کار فکری فلسفی صورت گیرد.
مارکسیسم به همین نیت تدوین شده است.
آزمایش موشک بالستیک قاره پیما سنگین خرمشهر ۵
ایران آماده آزمایش موشک بالستیک قدرتمند قاره پیما سنگین خرمشهر ۵ خواهد شد.
بر اساس گزارشها، این موشک با برد تا ۱۲٬۰۰۰ کیلومتر قادر به حمل کلاهک جنگی به وزن ۲ تن است که این موضوع نگرانیهایی را در میان کشورهای غربی ایجاد کرده است.
گزارش شده است که قدرت تخریبی خرمشهر-۵ از توان بمب هوایی آمریکایی GBU-57 MOP که از بمبافکنهای استلس B-2 رها میشود، فراتر است.
عردوعان
همه فن حریف است.
مظهر تزویر و تظاهر و تئاتر و ریا ست.
در ایران
پروژه هایی با همکاری با ج خ چین
در زمینه حل مسئله آب در حال پایه ریزی و اجرا ست.
مثال:
سد بختیاری غول آسا
ما چندی قبل گزارش مفصلی در این زابطه منتشر کرده ایم
اگر خواستید در پروفایل ما بخوانید
مهندسین ایرانی
فخر انگیزند
از قضا وقتی منصور حکمت گفت
ما اگر بقدرت برسیم با اسرایل جنگ نداریم
و
روابط (؟) خواهیم داشت
چون اسراییل حداقل دمکراسی دارد.
و
دیگر کشورهای منطقه دیکتاتوری محض است .
آذری
منظور منصور حکمت و آذری از دموکراسی چیست؟
دموکراسی = مردم سالاری
اسرائیل
رسما و حتی قانونا
دولت یهودی است.
یعنی چندین میلیون عرب در اسرائیل که شناسنامه اسرائیلی دارند و جزو شهروندان آن هستند، سهمی در این دموکراسی منصور حکمتیستی ندارند.
سهمی که در دیگر عربی دارند.
ما چیزی از حزب کمونیست کارگری نخوانده ایم تا راجع به ماهیت طبقاتی آن ابراز نظر کنیم.
ولی
در سایت سازمان راه کارگر
در زمان حیات منصور حکمت
نقدی بر مواضع او منتشر شده بود که ما تصادفا دیدیم ولی متأسفانه دیگر پیدا نکردیم تا تحلیل و منتشر کنیم
چون ارزش تئوریکی چشمگیری داشت.
بنا بر این تحلیل منتشره در سایت راه کارگر
حزب کمونیست حکمتیستی
پرولتاریا را با لومپن پرولتاریا جایگزین می سازد.
بنا بر این نقد درست راه کارگر
لومپن پورلتاریا متشکل است از دزدها، جیب برها، جاسوس ها، جانیان، جاکش ها، جنده ها و زورگیران، گردنه گیران، باجگیران، هروئین فروشان، قاچاقچیان، آدمفروشان، خلاصه «بی همه چیزان»
چینیها که به ایران پولی نمیدهند و تهاتر میکنند. چرا مسئولان کشور در ازای فروش بخش کوچکی از نفت، تاسیسات آب شیرین کن از چین دریافت نمیکنند!؟ چرا ساخت نیروگاههای بزرگ خورشیدی را در این همه دشت و بیابان به آنها واگذار نمیکنند!؟ چین بزرگترین سازنده تجهیزات نیروگاههای خورشیدی است. کمتر از یک سال میتوان مشکل ناترازیها را برای همیشه حل کرد، حتی آب و گاز هم وضعیت بهتری خواهند داشت اگر کمتر در چرخه تولید برق از آنها استفاده شود؛ در صورتی که برخی مسئولان #نفوذی و #منفعت_طلب اجازه دهند… بسیاری از مشکلات مردم و کشور قابل حل است.
روند دلار زدایی در بین است
نفت به ازای کالاهای متنوع
مبادله می شود.
اگر ج خ چین چین نبود
با اینهمه تحریم همه جانبه
نه روسیه قادر به مقاومت در مقابل امپریالیسم جهانی می شد
و
نه ایران.
اگر اتحا شوروی نبود
نه
انقلاب دموکراتیک و ملی چین پیروز می شد
و
نه ج خ چین تشکیل می یافت
و
نه
کمر استعمار می شکست و پوزه فاشیسم بر خاک مالیده می شد.
هر مسئله ای در همه عرصه ها
در بستر دیالک تیک داخلی و خارجی حل می شود
نفش تعیین کننده در این دیالک تیک اما از آن قطب داخلی است
فکر می کنید
جمعیت جمهوری خلق چین
چه روند و روالی را از سر گذرانده است؟
جمعیت جمهوری خلق چین
نه صنعت داشتند
نه کشاورزی
نه بیمه
نه بانک
نه مدرسه و دانشگاه
و
یکبار در ماه هم نمی توانستند یک وعده آبگوشت بخورند.
پزشکیان و یاران
برنامه توسعه چین آسای کشور عقب مانده ایران را در سر دارند.
و
دستاوردهای فخر انگیز عرضه می دارند
آنسان که جهانیان
کلاه از سر برمی دارند و آفرین می گویند.
امنیت خلق های ایران و حفظ تمامیت ارضی کشور
واجب تر از همه چیز است.
چون صبر کنی ز غوره حلوا سازند.
پروژه های چین آسای ایران
به طی یکشبه ره صد ساله منجر خواهد شد.
مثلا سد بختیاری غول آسا با همکاری با ج خ چین.
تصرف سرزمین های بیگانگان در کتاب مقدس نوشته و توصیه شده است.از آمریکا گرفته تا بریتانیا و اسراییل ، دایما در حال تصرف سرزمین های دیگران هستند.تصرف سرزمین دیگران در کتاب مقدس توصیه شده است.
نمونههایی از نسلکشی در کتاب مقدس.
قوم خاص خدا: گویی قوم برگزیده خداوند وظیفهای جز نابودی دیگران ندارد:
"هنگامی که خداوند شما را به سرزمینی که در شرف تصرفش هستید، ببرد، این هفت قوم را که همگی از شما بزرگتر و قویترند نابود خواهد ساخت:حیتیها، جرجاشیها، اموریها، کنعانیها، فرزیها، حویها و یبوسیها. زمانی که خداوند، آنها را به شما تسلیم کند و شما آنها را مغلوب نمایید، باید همهی آنها را بکشید. با آنها معاهدهای نبندید و به آنها رحم نکنید، بلکه ایشان را بکلی نابود سازید. .» (تثنیه ۷: ۱-۲)
«هنگامی که خداوند، خدایتان آن شهر را به شما داد، همه مردان آن را از بین ببرید؛ ولی زنها و بچه ها، گاوها و گوسفندها، و هرچه را که در شهر باشد میتوانید برای خود نگه دارید. تمام غنایمی را که از دشمن بدست میآورید مال شماست. خداوند آنها را به شما داده است. .» (تثنیه ۲۰: ۱۶-۱۷)
هنوز هم متوجه نشدید چرا طرح تجاوز به اکرائین عملیاتی شد ؟.
فصل جنگ جهانی رسیده به توجیه مردم نیاز داشتند.
بوندسور به قویترین ارتش اروپا تبدیل خواهد شد
برلین قانونی درباره خریدها آماده کرده است
ادشیر قلندر
.
سیاست پوتین دررابطه با اوکراین چه بوده است و چیست؟
موقعیت جغرافیایی اوکراین با جاهای دیگر فرق دارد.
اگر اوکراین عضو ناتو گردد
و
موشک های امپریالیستی در اوکراین مستقر شوند
قلب روسیه در تیررس چند لحظه ای موشک های امپریالیستی قرا خواهد داشت.
اوکراین نقطه خاصی در جغرافیای اویرو ـ آسیایی است.
پوتین
شخصا
قصد تصرف و تسخیر اوکراین و کشور دیگری از اروپا را نداشته است و ندارد.
چرا ارتش روسیه
قبل ازهمه تأسیسات هسته ای چرنوبیل را اشغال کرد که به لحاظ سلامتی سربازان روس خطرناک هم بود؟
هراس پوتین قبل از همه از تلاش در جهت تولید بمب اتم در اوکراین بود.
حمایت پوتین از مقاومت روس های اوکراین
قبل از همه به نیت حراست از جان آنها در مقابل دار و دسته های هار فاشیستی اوکراین بود.
در اجلاس مینسک با وساطت رئیس جمهور اسرائیل
روسیه حاضر به امضای پیمان صلح هم شده بود
امپریالیسم امریکا بود که سنگ اندازی و ممانعت و مخالفت کرد. و جنگ وکالتی برای تضعیف و تجزیه روسیه را دامن زد.
در آلمان جو پسیکولوژیکی باری جنگ ج سوم وجود ندارد
امپریالیسم آلمان در پی حفظ شرکت ترامپ در ناتو به هر قیمت است
سیاست امپریالیسم رژیم چنج در روسیه و ایران و چین است
دیپلوماسی است و نه چیزی دیگر.
هم رئیسی
علی اوف را ممی نشاخت
و
هم پزشکیان و هم عراقچی
او می شناسند.
علی اوف
شخصا
کسی نیست.
علی اوف
نوچه چشم و گوش و هوش یسته خوجا عردوغان است.
علی اوف
موظف و مأمور به انجام کارهای کثیفی است که عردوغان نمیتواند به طور علنی انجام دهد.
چون در این صورت
تظاهر عردوغان به طرفداری اش از دین اسلام افشا می شود و نفرت مسلمانان ترکیه و جهان را به دبنال می آورد.
عردوغان با تزویر و تظاهر و تئآتر و ریا
روی کار امده است
با مسلمان نمایی توخالی و قلابی.
اسرائیل هم این مسلمان نمایی او را تقویت می کند.
ساواک عردوغان و موساد رابطه تنگاتنگی داشته اند.
مثال:
آدرس اوجالان را کی به ساواک عردوغان لو داده و به دستگیری او و حمل تئاترال و پهلوانانه اش به ترکیه مدد رسانده است؟
قرار است باندهای تروریستی سوریه به آذربایجان منتقل شوند و به خرابکاری در ایران بپردازند
دیدار پنهانی اسرائیل و جولانی در باکو | بازی خطرناک علیاف با ایران و روسیه
رسانههای لبنانی گزارش میدهند که فردا نشستی میان نمایندگان رژیم صهیونیستی و جولانی در باکو برگزار خواهد شد.
پیشتر نیز در تاریخ ۱۲ ژوئیه، دیداری مشابه در پایتخت جمهوری آذربایجان برگزار شده بود.
باکو با فراهمکردن بستر این دیدارهای مشکوک، عملاً وارد بازی بسیار خطرناکی شده است.
علیاف با این اقدامات در حال بازی با آتش است — آتشی که دیر یا زود دامن خودش را خواهد گرفت.
علی اوف
شخصا
کسی نیست.
علی اوف
طلبه چشم و گوش و هوش بسته خوجا عردوغان است.
علی اوف
موظف و مأمور به انجام کارهای کثیفی است که عردوغان نمیتواند به طور علنی انجام دهد.
چون در این صورت
تظاهر عردوغان به طرفداری اش از دین اسلام افشا می شود و نفرت مسلمانان ترکیه و جهان را به دبنال می آورد.
عردوغان با تزویر و تظاهر و تئآتر و ریا
روی کار امده است
با مسلمان نمایی توخالی و قلابی.
اسرائیل هم این مسلمان نمایی او را تقویت می کند.
ساواک عردوغان و موساد رابطه تنگاتنگی داشته اند.
مثال:
آدرس اوجالان را کی به ساواک عردوغان لو داده و به دستگیری او و حمل تئاترال و پهلوانانه اش به ترکیه مدد رسانده است؟
قرار است باندهای تروریستی سوریه به آذربایجان منتقل شوند و به خرابکاری در ایران بپردازند
ترجمه از اسناد کمینترن
سرمایه داری تنها از طریق بانکها و تراستهای خود، با محاکم قانون و سرباز خانه های خود و دستگاه قدرت مالی و حکومتی نیست که حاکمیت خود را حفظ میکند. سرمایه داری همچنین به دلیل این واقعیت حکومت میکند که وسایل و امکانات تقریبا نامحدودی برای تبلیغ و ترویج در اختیار دارد. آموزش و تعلیم و تربیت، علم و هنر، کتابها و روزنامه ها، رادیو، سینما، تئاتر و همه ی اینها هر روز عقاید طبقهذی حاکم را به اذهان توده های مردم تزریق میکنند. همه ی اینها میکوشند قلبها و اذهان زحمتکشان زیر ستم را به سوی خود جلب کنند و به انحراف بکشند و مورد حمله قرار دهند و زیر سلطه ی خویش بگیرند. دیکتاتوری فاشیستی این تبلیغ را تا نهایت درجه شدت بخشیده است. تمام سازهای آن یک و همان ندا را سرداده اند و ارکستر وزارتخانه های تبلیغی فاشیستی موسیقی کر کننده ی خود را ساز کرده اند.
بسیاری از رفقای ما به گونه ای خطرناک تمایل دارند که به تبلیغ و ترویج دشمنان ما کم بها دهند. آنها مسائل ترویج و تبلیغ را ثانوی میدانند و قادر به درک این امر نیستند که در موقعیت فعلی دقیقا آن ک مسائل شدیدترین و متمرکزترین توجه را میطلبد. این یک تکلیف مطلقا تعیین کننده ی احزاب کمونیستی است که هر روزه با تبلیغ عقاید ما با شیوهای نوین با فاشیسم به مقابله برخیزند. فاشیستی که با هر وسیله ی آشکار و پنهان میکوشد مالک اذهان توده ها شود. تبلیغ و بازهم تبلیغ با به کار گرفتن هر امکانی برای بردن عقاید ما به نزد توده ها و مقابله ی ما با استدلالهای فاشیستها و رفرمیستها به منظور آوردن نسیم تازه نقطه نظر ما به فضایی که با فاشیسم مسموم شده است اکنون بیش از هر زمان دیگر در مقابل احزاب کمونیستی قرار دارد. یکی از مهمترین پیشنیازها برای یک مبارزه ی موفقیت آمیز علیه سرکوبگران فاشیست و جنگ طلبان برای یک حمله ی موفق به توهمات مخرب رفرمیست ها، بهسازی کمی و کیفی تبلیغات ما با انتشار کتابهای بیشتر، جزوههای بیشتر، روزنامه های بیشتر، کتابهای بهتر، جزوه های بهتر و روزنامه های بهتر است.
ترجمه از اسناد کمینترن
سرمایه داری تنها از طریق بانکها و تراستهای خود، با محاکم قانون و سرباز خانه های خود و دستگاه قدرت مالی و حکومتی نیست که حاکمیت خود را حفظ میکند. سرمایه داری همچنین به دلیل این واقعیت حکومت میکند که وسایل و امکانات تقریبا نامحدودی برای تبلیغ و ترویج در اختیار دارد.
حاکمیت چیزی طبقاتی است.
حاکمیت در دیالک تیک حاکمیت و حکومت وجود دارد و نه به تنهایی.
حاکمیت طبقاتی = زیربنای اقتصادی = مناسبات تولیدی
حکومت = روبنای ایده ئولوژیکی
هر عمارتی از زیربنا و روبنا تشکیل می یابد
هر جامعه ای هم به همین سان.
سرمایه داری
سیستم است و نه سوبژکت.
سرمایه داری شبیه فئودالیسم و سوسیالیسم است.
همه اینها سیستم اند.
سیستم که حکومت نمی کند.
سرمایه داری که فاعل نیست تا حکومت کند.
سوبژکت حکومت می کند.
طبقه سرمایه دار
یعنی بورزوازی حکومت می کند و حاکمیت طبقاتی خود را برقرار می سازد و حفظ میکند و توسعه می بخشد
لامصبا
چرا نمی آموزید؟
نادانی به نفع هیچ کسی نیست.
ما که خروارها مغز خر خورده ایم
فوت و فن تفکر را تمرین می کنیم
چرا نمی خوانید.
با تکرار طوطی وش دعاوی این و آن که نمی توان حزب ساخت و شق القمر کرد.
بشریت بر سر دو راهی زیر ایستاده است:
یا فراگیری مشقت بار مارکسیسم و روشن شدن و روشنگری
و
یا
عقب ماندن از قافله تمدن و تفکر و عوام وارگی و خود فریبی و عوامفریبی
منظور از اروپا و امریکا و این و ان چیست؟
طبقه حاکمه در این سامان ها
و
یا
توده محتاج نان و مسکن و بهداشت و مسکن
و
یا
خاک این کشورها؟
شما یا ساده لوحید
و
یا ساده لوح پرور.
شما عاجز از تمیز کمونیسم از فاشیسم اید.
ما هم کلیات ۱۰۰۰ صفجه ای شاملو را به دقت خوانده ایم
و
هم بخش اعظم عشعار عنقلابی او را
و
ضمنا
همین شعر آزادی او را
تحلیل مارکسیستی کرده ایم.
فاشیسم هم چپ است
. هیتلر هم در صدد تشکیل سوسیاییسم برای نژاد عنتر و برای ۱۰۰۰ سال (رایش هزارساله) بوده است.
اسم حزب هیتلر چه بوده است؟
فاشیسم جریانی چپنما ست.
اثر برشت
ترس و نکبت رایش سوم
را حداقل بخوانید:
نازی ها هم در این اثر برشت
مثل شما و امثال شما
دم از سوسیالیسم می زدند و می زنند.
روی بازو و سینه نازی های حی و حاضر در آلمان
چکش و سندان حک شده است
نازی ها هم
همدیگر را رفیق خطاب می کنند.
جنگ ها برای طبقات اجتماعی انگل و استثمارگر
مثل آب حیات اند.
پیروزمند در این جنگ ها
انگل ها و استثمارگران اند.
طبقات اجتماعی انگل و استثمارگر
از آب گلالود ناضی از چنگ ها
ماهی های متنوع و رنگارنگ چاق و چله می گیرد.
مثلا
اولین پیامد جنگ ها
انفجار قیمت مایحتاج حیانی و حتی آب آشامیدنی خلایق است.
تخریب ریشه ای نیروهای مولده
از شدت و حدت تضاد میان مناسبات تولیدی و نیروهای مولده می کاهد
و
انقلاب اجتماعی ار قرن ها به عقب می اندازد.
به همین دلیل
جنبش کارگری مخالف جنگ و طرفدار صلح است
در کتاب حاجیآقا نوشته صادق هدایت (1945)، حاجی به کوچکترین فرزندش دربارهی نحوهی کسب موفقیت در ایران نصیحت میکند:
توی دنیا دو طبقه مردم هستند؛ بچاپ و چاپیده؛
اگر نمیخواهی جزو چاپیدهها باشی، سعی کن که دیگران را بچاپی!
سواد زیادی لازم نیست، آدم را دیوانه میکنه و از زندگی عقب میاندازه!
فقط سر درس حساب و سیاق دقت بکن!
چهار عمل اصلی را که یاد گرفتی، کافی است،
تا بتوانی حساب پول را نگهداری و کلاه سرت نره،
فهمیدی؟
حساب مهمه!
باید کاسبی یاد بگیری، با مردم طرف بشی، از من میشنوی برو بند کفش تو سینی بگذار و بفروش،خیلی بهتره تا بری کتاب جامع عباسی را یاد بگیری!سعی کن پررو باشی، نگذار فراموش بشی، تا میتوانی عرض اندام بکن، حق خودت را بگیر!
از فحش و تحقیر و رده نترس! حرف توی هوا پخش میشه،هر وقت از این در بیرونت انداختند، از در دیگر با لبخند وارد بشو، فهمیدی؟پررو، وقیح و بیسواد؛چون گاهی هم باید تظاهر به حماقت کرد، تا کار بهتر درست بشه!
...نان را به نرخ روز باید خورد!سعی کن با مقامات عالیه مربوط بشی،با هرکس و هر عقیدهای موافق باشی، تا بهتر قاپشان را بدزدی!....کتاب و درس و اینها دو پول نمیارزه!خیال کن تو سر گردنه داری زندگی میکنی!اگر غفلت کردی تو را میچاپند.
فقط چند تا اصطلاح خارجی، چند کلمهی قلنبه یاد بگیر، همین بسه!!
خیلی جالبه که بعد از این همه سال
هنوز هم در بر همان پاشنه می چرخد!!!
توی دنیا دو طبقه مردم هستند؛ بچاپ و چاپیده؛
حاجی اقا
هدایت
این طبقه بندی صادق هدایت
چپنمایانه است
ولی علمی و عینی و عقلی نیست.
هدایت طرفدار فاشیسم بوده است و دشمن کمونیسم.
سبیل هدایت هم
سبیل هیتلری است و نه استالینی
از عندرز بعدی جاجی آقا معوم می شود:
اگر نمیخواهی جزو چاپیدهها باشی، سعی کن که دیگران را بچاپی!
سواد زیادی لازم نیست، آدم را دیوانه میکنه و از زندگی عقب میاندازه!
فقط سر درس حساب و سیاق دقت بکن!
چهار عمل اصلی را که یاد گرفتی، کافی است،
تا بتوانی حساب پول را نگهداری و کلاه سرت نره،
فهمیدی؟
حساب مهمه!
اگر صادق هدایت طرفدار ارانی بود
جانبدرای از چاپیده ها (پرولتاریا و رعایا و بردگان) را اندرز می داد
و
نه جانبداری از چاپنده ها (استثمارگران) را.
هدایت پس از شکست انقلاب دموکراتیک آذربایجان
بحثی با احسان طبری داشته است که ما هم منتشر کرده ایم:
هدایت
از سرکوب خونین انقلاب شادمان است و نه غمگین.
هدایت
طبری را به تحقیر و تمسخر می کوبد و اقدام به انقلاب را خریت می پندارد.
درنگی در ضرب المثل های مبتنی برساده لوحی و سطحی نگری:
الف
دوست دشمن من
دوست من است.
ب
دشمن دشمن من
دوست من است
پ
دوست دوست من
دوست هم هم است.
ما باید این ضرب المثل های سطحی و ساده لوحانه را مورد تأمل و تحلیل فلسفی ـ مارکسیستی قرار دهیم.
درنگی در ضرب المثل های مبتنی برساده لوحی و سطحی نگری:
الف
دوست دشمن من
دوست من است.
معیار علمی و عقلی برای تمیز دوست از دشمن و برای تعیین علمی و عقلی دوست و دشمن
باید دیالک تیکی ـ ماتریالیستی (مارکسیستی ـ لنینیستی) باشد.
قبل از همه باید عینی باشد و نه میلی
اوبژکتیو باشد و نه سوبژکتیو.
فرق و تفاوت و تضاد عاشق و نفرت با محبت و خضومت (دوستی و دشمنی) همین جا ست.
رابطه عاشقانه بر خلاف رابطه دوستی
اصلا رابطه نیست.
رابطه باید دو طرفه باشد.
عشق اما یکطرفه است و نه د و طرفه.
معشوق چه بسا متنفر از عاشق است و معشوق خاص خود را یا دارد و یا می جوید.
رابطه دوستی و دشمنی اما مبتنی برمعرفت (شناخت) و منفعت متقابل است.
یعنی مبنای معرفتی و عینی دارد و نه مبنای غریزی و عاطفی و میلی.
به همین دلیل
خر نمی تواند دوست و یا دشمن داشته باشد.
ولی می تواند عاشق هر ننه قمری و دده دمری باشد.
اپستین گیت
جفری اپستین
آموزگاری که مهرهگردان در شطرنج قدرتهای پنهان شد
اپستین نمادی است از درهمتنیدگی ثروت، فساد، قدرت و سازوکارهای پنهان اطلاعاتی. او در دهه ۱۹۷۰ کار خود را با معلمی آغاز کرد، اما بدون پیشینهای خاص، ناگهان به یکی از میلیاردرهای آمریکایی بدل شد؛ صاحب هواپیمای اختصاصی، کاخی در نیویورک، و جزیرهای منزوی که بعدها پرده از جنایات جنسی در آن برداشته شد.
اما اپستین در این مسیر تنها نبود.
در کنار او، گیسلین ماکسول، دختر رابرت ماکسول ــ غول رسانهای بریتانیا ــ حضوری پررنگ داشت. وی گردانندهی شبکه قاچاق دختران نوجوان بود؛ از اغوا و جذب قربانیان گرفته تا آمادهسازیشان برای سوءاستفاده جنسی توسط اپستین و میهمانان گزینششدهاش. سرانجام هم دادگاه او را به ۲۰ سال زندان محکوم کرد.
تحلیلگرانی چون تاکر کارلسون، بر این باورند که اپستین صرفاً یک جنایتکار جنسی نبوده، بلکه مهرهای اطلاعاتی در خدمت سرویسهایی نظیر موساد بوده است؛ مأموریتی با هدف شناسایی، بهدامانداختن و باجگیری از چهرههای سیاسی، اقتصادی و نخبگان جهانی از رهگذر اسناد و تصاویر اخلاقی.
گمانهزنیها هنگامی قوت میگیرد که گذشته پدر گیسلین، رابرت ماکسول، نیز زیر ذرهبین میرود.
او هم متهم به همکاری اطلاعاتی با اسرائیل بود و مرگ مشکوکش در دریا در سال ۱۹۹۱، با ابهاماتی فراوان همراه شد. تشییع جنازهاش در اسرائیل با حضور مقامات بلندپایه، گمانها را تقویت کرد.
تاکر کارلسون هشدار داده که «پرونده اپستین هنوز بسته نشده است» و «اسناد اصلی آن همچنان در پردهای از ابهام باقی ماندهاند». ایلان ماسک نیز با لحنی کنایهآمیز خواستار انتشار کامل فهرست افرادی شده که به جزیرهی نفرینشدهی اپستین رفتوآمد داشتهاند.
در این میان، ترامپ نیز بیتردید بر سر زبانهاست. حضور او در برخی محافل خصوصی اپستین و تصاویر ضبطشده از میهمانیها، بارها مورد پرسش قرار گرفته است.
در همین راستا، عراقچی وزیر امور خارجه ایران، با بیانی تلویحی، از احتمال وجود «پروندههایی از قلب کاخ سفید روی میز موساد» سخن گفت؛ هشداری مبنی بر احتمال شکلگیری تصمیمات حساس در واشنگتن به دلیل اسناد جنسی مقامات کاخ سفید در دستان موساد.
ادامه دارد.
اجامر جمهوری اسلامی و سران داعش و حماس نباید بمب اتم داشته باشند..!!
پاسخحذفانرژی هسته ای متعلق به انسان ها است...