ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿۞ لَّيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ ۗ
وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنفُسِكُمْ ۚ وَمَا تُنفِقُونَ إِلَّا
ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ
إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ﴾
[ البقرة: ۲۷۲]
هدايت يافتن آنان بر عهده تو نيست، بلكه خداست كه هر كه را كه بخواهد هدايت مىكند.
و
هر مالى كه انفاق مىكنيد ثوابش از آن خود شماست
و
جز براى خشنودى خدا چيزى انفاق مكنيد
و
هر چه انفاق كنيد پاداش آن به شما مىرسد
و
بر شما ستم نخواهد شد.
این آیه کریم را بهتر است که نخست تجزیه و سپس تحلیل کنیم:
۱
هدايت يافتن آنان بر عهده تو نيست، بلكه خداست كه هر كه را كه بخواهد هدايت مىكند.
مخاطب کریم در این بخش از آیه، کیست؟
مخاطب کریم احتمالا کسی است که به فقرا انفاق می کند.
انفاق کننده موظف به هدایت فقرا به بهانه دادن پشیزی به آنها نیست.
یعنی
انفاق باید بدون نیت شخصی قبلی صورت گیرد.
هدایت فقرا به عهده خود الله است.
الله
هر کسی را که بخواهد هدایت می کند.
اکنون معنی «لا اکراه فی الدین»، تا حدی روشن می شود.
ایمان و کفر خلایق
تابع مشیت الهی است
و
نه تابع فهم و فراست خلایق.
خلایق
کاره ای نیستند.
این به معنی انکار سوبژکتیویته بشریت است.
بشریت
از دید کریم
اوبژکت اند و بس.
۲
و
هر مالى كه انفاق مىكنيد ثوابش از آن خود شماست
پاداش مربوط به انفاق نه به کس دیگر، بلکه به خود انفاق کننده می رسد.
یعنی
هر کس به ازای «داد» خود به فقرا، «ستد» در خوری از الله در آن دنیا دریافت می کند:
دیالک تیک داد و ستد.
پس
به دلیل انفاق نباید از فقرا انتظاری داشت و به آنها زور گفت.
۳
و
جز براى
خشنودى خدا چيزى انفاق مكنيد
انفاق باید فقط و فقط برای رضای الله باشد
و
نه به نیات دیگر.
۴
و
هر چه انفاق كنيد پاداش آن به شما مىرسد
و
بر شما ستم نخواهد شد.
اکنون
تعریف کریم از مفهوم ظلم
خصلت دیالک تیکی به خود می گیرد:
داد
(عدالت)
به معنی دادن معادل ستد خود به حریف است.
بیداد
(ظلم)
به معنی ندادن (بی داد) معادلی به ازای ستد خود به حریف است.
الله
معادل درخور انفاق شان را به افراد خواهد داد و دایره دیالک تیکی داد و ستد بسته خواهد شد
و
بیدادی (ظلمی) در بین نخواهد بود.
این اگر شاهکار نیست، پس چیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر