۱۴۰۱ مرداد ۶, پنجشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) ایده ئولوژی (۱)

 Ideologie

 

پروفسور دکتر گونتر هیدن

برگردان

 شین میم شین 

  

۱

·      ایده ئولوژی عبارت است از سیستم نظرات اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، حقوقی، تربیتی، هنری، اخلاقی، فلسفی و غیره) که بیانگر منافع طبقاتی معینی اند و شامل هنجارهای رفتاری، موضعگیری ها و ارزش گذاری های مطابق با آنها می شوند.

                                                   

۲

کاندیلا

(۱۷۱۴ ـ ۱۷۸۰)

روحانی،

فیلسوف توده های مولد و زحمتکش،

 منطقدان فرانسوی

به پیروی از جان لاک

به توسعه تئوری شناخت سنسوئالیستی می پردازد.

 

·      «ایده ئولوگ ها» نمایندگان یک جریان فلسفی بوده اند، که به پیروی از کاندیلا، با تحلیل سازمان فیزیولوژیکی و روانی انسان و با تحلیل محتوای تصورات انسانی، قواعد عملی در زمینه تربیت، اخلاق، حقوق و سیاست تدوین کردند

·      (از آنجمهل بوده اند:

·      دستوت دتریسی، کابانیس و غیره)

 

۳

·      مارکس و انگلس مفهوم علمی ایده ئولوژی را همراه با تحلیل شعور جامعتی به مثابه انعکاس وجود جامعتی، بر مبنای ماتریالیسم تاریخی به وجود آوردند.

 

۴

·      مارکس و انگلس به شناخت این امر نایل آمدند که ایده ئولوژی در جامعه طبقاتی عبارت از تمامی نظرات اجتماعی طبقه معینی.

 

۵

·      به نظر آندو، ایده ئولوژی بیانگر جایگاه تاریخی ـ اجتماعی و منافع طبقات اجتماعی است.

 

۶

·      به عبارت دیگر، ایده ئولوژی در جامعه طبقاتی، خصلت طبقاتی دارد.   

 

۷

·      به قول مارکس و انگلس، «افکار حاکم در هر دوره، افکار طبقه حاکمه اند.

·      به عبارت دیگر، طبقه ای که قدرت مادی حاکم بر جامعه است (یعنی طبقه حاکمه)، همزمان قدرت فکری حاکم بر جامعه نیز است!»

·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳، ص ۴۶)

 

۸

·      خصلت ایده ئولوژی هر طبقه، به واسطه موقعیت و جایگاه آن طبقه در جامعه و به واسطه منافع طبقاتی ناشی از آن تعیین می شود.

 

۹

·      هر طبقه ماقبل سوسیالیستی نوخاسته تنها زمانی می تواند رسالت تاریخی خود را، یعنی تحول انقلابی مناسبات اجتماعی را تحقق بخشد که واقعیت اجتماعی را تا درجه معینی به درستی بشناسد.

 

۱۰

·      مثلا بورژوازی انقلابی در فرانسه (قرن ۱۸ میلادی) توانست ایده ئولوژی ئی به وجود آورد که انعکاس درست جوانب بیشماری از واقعیت بوده است.

 

۱۱

·      این ایده ئولوژی توانست به مبنای تئوریکی انقلاب بورژوائی بدل گردد.

 

۱۲

·      در ایده ئولوژی بورژوازی آغازین، منافع طبقاتی خود او به مثابه منافع تمامی جامعه جلوه می کرد و تحقق آماج های طبقاتی او به مثابه تحقق منافع کلیه طبقات و اقشار تحت ستم تلقی می شد:   

·      به قول مارکس و انگلس، «هر طبقه جدید که جای طبقه حاکم سابق را می گیرد، مجبور می شود برای رسیدن به هدف خویش، منافع خود را به مثابه منافع کلیه اعضای جامعه قلمداد کند.»

·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳، ص ۴۶)

 

۱۳

·      به همان اندازه که طبقه حاکمه تازه به قدرت رسیده به سد راه توسعه بعدی جامعه بدل شود، به همان اندازه هم ایده ئولوژی آن در خدمت دفاع از حاکمیت رو به زوال آن طبقه بر جامعه قرار می گیرد، به مبارزه علیه ایده ئولوژی نوین طبقات استثمار شونده و ستمکش می پردازد، به تبلیغ ابدیت و تغییرناپذیری مناسبات موجود دست می زند و ایده ئولوژی این طبقه به سد راه توسعه اجتماعی بدل می شود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر