۱۴۰۱ تیر ۲۸, سه‌شنبه

زندگی مارکس و انگلس (۲۱۰)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

 

فصل چهاردهم

«مبارزه انترناسیونال در راه حقوق بشر.»

 

۶

مارکس

بر آن بوده

که

برنامه انترناسیونال

باید

چنان فراخ باشد

که

حتی الامکان

سازمان های کارگری بیشماری

بتوانند عضو آن شوند.

 

این نکته

 را

باید

در

 مفاهیمی که به خدمت گرفته می شوند

و

در

 شعارهایی که مطرح می شوند،

در مد نظر داشت.

 

 

آماجگزاری برنامه انترناسیونال

باید

ضمنا

به

طور عینی

به

سوی وظایف حی و حاضر طبقه کارگر

سمتگیری کند،

بی اعتنا به اینکه هر کدام از سازمان های انترناسیونال،

به

لحاظ نظری

به این نکته رسیده باشد و یا نه.

 

شرایط لازم

باید

برای رسیدن همه اعضای انترناسیونال به مواضع کمونیسم علمی

فراهم آورده شوند.

 

مارکس

متأسفانه

در

هفته مذکور در ماه اکتبر

قادر به مشاوره با انگلس نمی شود.

 

چون

انگلس

در

سفر به خارج

بوده است.

 

انگلس به منطفه شلزویگ هولشتاین رفته بود

که

تحت اشغال ارتش پروس و اطریش بود.

 

مارکس

اما

می دانست

که

نظر انگلس هم در سال های انقلاب ۱۸۴۸ ـ ۱۸۴۹

در پیشگیری همین تاکتیک بوده است.

 

در ۲۷ ماه اکتبر

هر دو طرح مارکس

با

 تغییرات ناچیزی

مورد تصویب گروه کار فوق الذکر قرار می گیرد.

 

مارکس

در

اول ماه نوآمبر

نوشته خود

را

در

کمیته موقت انترناسیونال

می خواند

که

«مورد استقبال شورانگیز قرار می گیرد و تصویب می شود.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۱، ص ۱۵)

 

این موفقیت چشمگیری برای کمونیسم علمی بود.

 

برای اینکه بدین طریق

مبانی برنامه ای و سازمانی منسجمی

 برای چالش های آتی

با

جریانات غیرمارکسیستی

در

انترناسیونال

عرضه می شد.

 

مارکس

در

۴ ماه نوآمبر

پس از برگشت انگلس از سفر

او

را

در جریان کار قرار می دهد:

«طرح مسئله به طرزی که نگرش ما در شرایط کنونی جنبش کارگری

مقبول افتد،

دشوار بود.

 

برای اینکه جنبش دوباره بیدار گشته،

شهامت کلامی سابق

را

مجاز بدارد،

زمان لازم است.

 

مهم

وفاداری به محتوا با انعطاف در فرم

است.

مطلب

پس از چاپ مطلب،

به

دستت خواهد رسید.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۱، ص ۱۶)

 

 انگلس

در

جواب به نامه مارکس

می نویسد:

«کنجاو پیام به کارگرانم.

 

چنان پیامی

با توجه به شرح حال افراد، که توضیح دادی،

 باید هنرمندانه باشد.

 

مهم اما این است

که

ما

با کسانی در ارتباط باشیم

که

طبقه خود

را

حداقل

نمایندگی می کنند.

مسئله اصلی

هم

نهایتا

همین است.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۱، ص ۱۷)

 

مارکس

در

۲۴ ماه نوامبر

مطلب تازه از چاپ در آمده

را

در

سه نسخه

به

منچستر

می فرستد:

 

نسخه ای

برای انگلس

 

نسخه ای

برای دکتر گومرت پزشک

و

نسخه ای

 برای ارنست جونز (فعال کارگری انگلیس)

 

مارکس

چند روز بعد

اسناد فوق الذکر

را

به

دوستان دیگر

در

آلمان

هلند

و

ایالات متحده امریکا

فرستاد.

 

شروع نوینی جامه عمل پوشیده بود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر