۱۳۹۹ آبان ۱۵, پنجشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۱۳۰)

 
میم حجری

۶۷۶
سنگ سخنگو
 
یک جایی می‌رسد که آدم دست به خودکشی می‌زند؛ 
نه اینکه یک تیغ بردارد رگش را بزند، 
نه! 
قیدِ احساسش را می‌زند!  
چارلز بوکوفسکی
 
سگ سخن جو
 
آره.
بوکوفسکی حال به هم زن است.
معشوقه هایش فواحش اند.
اصلا نمی داند که احساس چیست.
احساس دست کسی نیست تا قیدش را بزند.
نیشی در هر موجود زنده ای همان و احساس درد و فریاد آن همان

۶۷۷
سنگ سخنگو
 
شوهر کردن به خاطر پول و بی عشق،
 بدترین نوع فاحشگی است..
عشق در زمان وبا  
گابریل گارسیا مارکز
 
دیوار کوتاه تر از آه زنان
و
گروهبان گارسیا
 
این فحشاء فقط شامل حال زنان جهان می شود؟
نرانی که به خاطر پول و جاه و مقام با دختران و خواهران و بیوگان و پیر زنان کریه المنظر آخوندها
 ازدواج می کنند
نرجنده نیستند؟
جزو قدیسانند؟
 عقل که هرگز نداشته ای،
شرمت کجا ست
ای زن ستیز  بی شعور
 
۶۷۸
سنگ سخنگو
  
قبل از تف کردن کلمات، آن‌ها را مزه کنید! 
شاید مناسب نگه داشتن در همان دهان بودند!
 
منظورت از کلمات چیست؟
 
خلایق
در آخرالزمان به لحاظ واژه فقیرند.

تنها واژه هایی که معنامندند،
از این و آنند.
 
واژه
جامه اندیشه است
 
واژه مثل لباس است
و
اندیشه مثل اندام.
تعیین کننده
نه
کلمات
بلکه افکار است.
 

۶۷۹
سنگ سخنگو
 
من باز رو دوتا پای خودم وایسادم 
محکم عین کوه
 بازم
 مثل قبلا 
کون هر کی میزارم که سد راهم شه
 
زنده باد
بنزه رم بیر قوجامان داغه که دریا ده دورار
هوپ هوپ

به کوه کهنسالی شباهت دارم
که در دریا ایستاده است
یعنی در مقابل امواج غول پیکر خم به ابرو نیاورده است.

۶۸۰
سنگ سخنگو
   
کسی که جلوی تو پشت همه حرف میزنه، قطعا راجع به تو هم زیاد گوه میخوره.
 
محتوای این سخن عاطی علیه السلام
همان  محتوای سخن سعدی است:

هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد

بی‌گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد

اما منظور از پشت سر گویی و یا عیب گویی (غیبت)

چیست؟

 غیبت

با هر محتوای حقیقی و کاذب

در تحلیل نهایی

مثبت و سازنده است.

غیبت 

به

معنی انتقاد است.

انتقاد از همنوع اما ضمنا حاوی انتقاد از خویشتن است

یعنی

کشف عیب همنوع

خواه و ناخواه

با

کشف و تصحیح و طرد عیب خویشتن توأم است.

انتقاد

چه انتقاد از خود و چه انتقاد از جامعه

هسته مهر نسبت به خود و جامعه است.

سرسخت ترین منتقدان

مادران و پدرانند که عاشقان اصیل فرزندانند.

 
۶۸۱
سنگ سخنگو
 
 عجیبه یه زمان دوستایی داشتیم که ساعتها در طول روز با هم صحبت می‌کردیم، اما الان در حد احوال‌پرسی هم از هم خبر نداریم.
 
اکنون
روابط سنتی
مدرنیزه شده اند.
دیجیتالیزه شده اند.
آدم ها اما همان مانده اند که بوده اند.
پیش نرفته اند
یا
فرو رفته اند 
و 
یا 
درجا زده اند.
 
من که چشمم نخورد آب
از این «من»، «ما» ها
(محمد زهری)
  
 
۶۸۲
سنگ سخنگو
 
با یکی بعد از مدتها رفتارای بدش مثه خودش رفتار کردم تو نطفه خفه و بعد از اینکه خیلی بهش برخورد تو افق محو شد لذا یه جوری باشید که تحملِ رفتاری شبیه رفتارِ خودتون عذابتون نده
 
چرا؟
 
اینکه کسی مقابله به مثل کند
اولا
نشانه آن است که او به کنه قضیه پی برده است.
این خود موفقیتی محسوب می شود.
 
ثانیا
این بدان معنی است
که
او
اندیشه ای  را که دریافته
عملی اش کرده است.
یعنی در حد اندیشه نمانده است.
 
این
ثالثا
نوعی آرامش خاطر برای تو ست.
 
یعنی
روان معذب تو به دلیل رفتار مغایر با شخصیتت
با پی بردن به مقابله به مثل او
از فشار تخلیه می شود و تو احساس آسودگی روحی و روانی می کنی.
  

۶۸۳
سنگ سخنگو
 
جدیدا به مطالعه ی تاریخ خیلی علاقمند شدم جوری که جزیی از برنامه هر روزم شده
 
 تاریخ
را
طبقات حاکمه
بسته به منافع طبقاتی خود
تحریف می کنند.
 
برای درک و توضیح تاریخ (جامعه بشری)
حتی
برای درک آنچه که به عنوان تاریخ تحریر یافته
باید
با
ماتریالیسم تاریخی
اشنا شد.
 
۶۸۴
سنگ سخنگو
 
چرا خودتونو دوست ندارید؟
 
کسی یافت نمی شود
حتی نبات و حشره و حیوانی یافت نمی شود
که
خود را دوست نداشته باشد.

برای خودستیزی
باید موجودات
سلب موجودیت شوند.

یعنی زباله شوند.
کسی که به هر بهانه و دلیل واره ای
دست به خودکشی می زند
سلب آدمیت شده است.
زباله شده است
 
۶۸۵
سنگ سخنگو
 
یه رژیمی گرفتم وزن کم نمی کنم، شکمم از بین رفته، مگه میشه؟ مگه داریم؟
 
همینکه شکمت از بین رفته
به معنی سوخت مواد چربی وقند است.

وزن تعیین کننده نیست.
وزن جنبه کمی قضیه است
و
از بین رفتن شکم
جنبه کیفی آن است.

تعیین کننده در دیالک تیک کمیت و کیفیت
کیفیت است.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر