شهاب الدین سهروردی
(۵۴۹ ـ ۵۸۷ ه. ق.)
(۱۱۵۴ ـ ۱۱۹۱)
عقل سرخ
درنگی
از
ربابه نون
سهروردی
۱
گفتم:
راه از کدام جانب است؟
گفت:
از هر طرف که روی
اگر راه روی
راه بری.
معنی تحت اللفظی:
طریقت طریق
(راهیت راه)
بسته به میل تو ست.
راه رفتن همان و رهبر شدن همان.
در قاموس سهروردی
راه
فاقد اوبژکتیویته (عینیت)
است.
یعنی
چیزی سوبژکتیو
است.
می توان گفت که سهروردی نماینده نوعی سوبژکتیویسم معرفتی است.
راه
اما
چیست؟
راه
قبل از همه
پل پیوند میان مبداء و مقصد
است.
مثال:
حسن
(رهرو)
تحت رهبری راننده اوتوبوسی
از تبریز (مبداء) در جاده تبریز ـ قزوین حرکت می کند و به قزوین (مقصد) می رسد.
حسن
اگر از جاده دیگری حرکت می کرد، به اردبیل می رسید و نه به قزوین.
این بدان معنی است
که
راه
حاوی اوبژکتیویته (عینیت) است.
راه
وجود عینی و یا اوبژکتیو دارد.
یعنی
سوبژکتیو و دلبخواهی
نیست.
احسان طبری
آثار سهروردی
را
خوانده است.
ولی
احتمالا فقط نقل کرده است و نه نقد.
۲
گفتم:
راه از کدام جانب است؟
گفت:
از هر طرف که روی
اگر راه روی
راه بری.
ضمنا
در قاموس سهروردی خیال پرور،
فرقی بین رهرو و رهبر وجود ندارد.
هر کس قدم در راهی نهد، رهبر می شود.
رهرو
اما
با
رهبر
فرق و تفاوت و تضاد عظیمی دارد.
رهبر
هم
به
لحاظ فکری، تجربی، بضاعت معرفتی
با
رهرو
فرق دارد
و
هم
به
لحاظ شخصیتی، روحی، روانی و ارادی.
ما هنوز جهان بینی سهروردی را نمی شناسیم.
او
به
احتمال قوی
جزو اصحاب عرفان است.
خردستیز است.
به
همین دلیل
به
تخریب دیالک تیک های عینی هستی مبادرت می ورزد:
به
تخریب دیالک تیک عینی و ذهنی
دیالک تیک رهرو و رهبر
دیالک تیک مبداء و مقصد
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر