۱۳۹۹ آبان ۱۷, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۲۵)

 

شین میم شین

نه 

اندیشه مادرزاد وجود دارد

و

نه

اندیشیدن مادر زادی.

 

اندیشیدن

را

باید مثل هرعلم،

در روندی دشوار فراگرفت.

 

شیخ سعدی

(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)

حکایت یازدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۳۳) 

 

بکن، پنبه غفلت از گوش هوش

که از مردگان پندت آید به گوش

 

شرانگیز هم بر سر شر شود

چو کژدم، که با خانه کمتر شود

 

اگر نفع کس، در نهاد تو نیست

چنین گوهر و سنگ خارا یکی است

 

غلط گفتم، ای یار شایسته خوی

که نفع است در آهن و سنگ و روی

 

چنین آدمی مرده به، ننگ را

که بر وی فضیلت بود، سنگ را

 

نه هر آدمیزاده از دد، به است

که دد، ز آدمیزاده بد، به است

 

به است از دد، انسان صاحبخرد

نه انسان، که در مردم افتد چو دد.

 

چو انسان نداند، به جز خورد و خواب

کدامش فضیلت بود بر دواب

 

کسی دانه نیکمردی نکاشت

کزو خرمن کام دل بر نداشت

 

نه هرگز شنیدیم در عمر خویش

که بد مرد را نیکی آمد به پیش

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر