ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ﴾
[ آل عمران: ۳۸]
در آنجا زكريا پروردگارش را ندا داد و گفت:
اى پروردگار من، مرا از جانب خود فرزندى پاكيزه عطا كن،
همانا كه تو دعا را مىشنوى.
کریم
در این آیه، چنان وانمود می کند که انگار نوزادان دو دسته اند:
نوزادان آلوده و نوزادان پاکیزه.
سؤال این است که منظور کریم از این طبقه بندی الکی چیست؟
کریم
ضمنا
چنان وانمود می کند که انگار الله کارخانه توله کشی دارد
و
هر کس التماس دعا برای داشتن فرزند داشته باشد،
الله فوری دعایش را می شنود و حاجتش را برآورده می سازد.
کریم
در این سوره
مرتب به شنوایی خدا اشاره می کند.
احتمالا
کسانی ادعا کرده اند که الله کر است و قادر به شنیدن دعای خلایق نیست.
﴿فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ
أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَىٰ مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ
وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ﴾
[ آل عمران: ۳۹]
پس همچنان كه در محراب به نماز ايستاده بود،
فرشتگان ندايش دادند:
خدا تو را به يحيى بشارت مىدهد.
او كلمه خدا را تصديق مى كند و خود مهترى است بيزار از زنان
و
پيامبرى است از شايستگان.
الله هم فرزندی به نام یحیی به زکریا اعطا می کند.
آنهم چه فرزندی.
یحیی
هم از طبقه اربابان است
و
هم
منزجر از زنان است
و
هم
از صالحان و پیامبران است.
جل الخالق.
﴿قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ
وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ﴾
[ آل عمران: ۴۰]
گفت:
اى پروردگار من، چگونه مرا پسرى باشد، در حالى كه به پيرى رسيدهام و زنم نازاست؟
گفت:
بدان سان كه خدا هر چه بخواهد مى كند.
زکریا همزمان دو شرط لازم برای داشتن فرزند را ندارد:
هم
پیری از کار افتاده است
و
هم
همسرش عقیم است.
ولی الله بی خیال شرط و شروط و شرایط است.
برای الله، خواستن همان است و توانستن همان.
برای الله محال و امکان ناپذیر وجود ندارد.
این مشخصه مشترک سران و سلاطین و خوانین قدر قدرت برده داری است.
﴿قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۖ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ
النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا ۗ وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا
وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ﴾
[ آل عمران: ۴۱]
گفت:
اى پروردگار من، براى من نشانهاى پديدار كن.
گفت:
نشان تو اين است كه سه روز با مردم سخن نگويى مگر به اشاره؛
و پروردگارت را فراوان ياد كن و در شبانگاه و بامداد او را بستاى.
یا الله بیگانه با تعریف مفاهیم است ویا کریم حواسپرت است
و
معنی نشانه را نمی داند.
زکریا نشانه و نشان یحتی را می خواهد
و
کریم او را به لالبازی ویادآوری الله و الله ستایی تماموقت فرمان می دهد.
مشخصه دیگر الله،
تشنه مدح و ستایش و ثنا و رکوع و سجود بودن بشر و جانور و ملائکه و اجنه و اشباح است
که از مشخصات سران و سلاطین و خوانین عقب مانده برده داری است.
﴿وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ﴾
[ آل عمران: ۴۲]
و فرشتگان گفتند:
اى مريم، خدا تو را برگزيد و پاكيزه ساخت و بر زنان جهان برترى داد؛
الله
کاری جز تعیین دلبخواهی جایگاه اجتماعی افراد ندارد.
مریم
را
هم
برمی گزیند
هم
به آب زمزم می شوید و تطهیر می کند
و
هم
برتر از همه زنان بینوای جهان محسوب می دارد.
بدین طریق
طبقات اجتماعی
هم
سلب جامعتیت می شوند و منشاء الهی کسب می کنند.
هر کس را که الله خواسته، ارباب و سرور و رهبر و برتر می شود.
﴿يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ﴾
[ آل عمران: ۴۳]
اى مريم، از پروردگارت اطاعت كن و سجده كن و با نمازگزاران نماز بخوان.
ملائکه حواسپرت هم کاری جز فرماندهی به مریم بینوا ندارند.
مریم
که
محراب نشین مدام است و کسب و کاری جز رکوع و سجود و نماز و روزه ندارد.
نه دغدغه کار دارد و نه غم نان.
ملائکه باید بدانند.
چون همانطور که در آیه قبلی ذکر شده،
مواد غذایی را خودشان مرتب برای مریم می آورند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر