۱۴۰۲ اسفند ۱۷, پنجشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (۲۰۸)

   

   

ویرایش و تحلیل

 از

فریدون ابراهیمی

 

﴿هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ﴾
[ آل عمران: ۳۸]

در آنجا زكريا پروردگارش را ندا داد و گفت: 

اى پروردگار من، مرا از جانب خود فرزندى پاكيزه عطا كن، 

همانا كه تو دعا را مى‌شنوى.

 کریم

در این آیه، چنان وانمود می کند که انگار نوزادان دو دسته اند:

نوزادان آلوده و نوزادان پاکیزه.


سؤال این است که منظور کریم از این طبقه بندی الکی چیست؟

کریم

ضمنا

چنان وانمود می کند که انگار الله کارخانه توله کشی دارد

 و 

هر کس التماس دعا برای داشتن فرزند داشته باشد،

الله فوری دعایش را می شنود و حاجتش را برآورده می سازد.

کریم

در این سوره

مرتب به شنوایی خدا اشاره می کند.

احتمالا

کسانی ادعا کرده اند که الله کر است و قادر به شنیدن دعای خلایق نیست.

 

﴿فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَىٰ مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ﴾
[ آل عمران: ۳۹]

پس همچنان كه در محراب به نماز ايستاده بود،

 فرشتگان ندايش دادند: 

خدا تو را به يحيى بشارت مى‌دهد. 

او كلمه خدا را تصديق مى كند و خود مهترى است بيزار از زنان

 و

 پيامبرى است از شايستگان.

الله هم فرزندی به نام یحیی به زکریا اعطا می کند.

آنهم چه فرزندی.

یحیی

 هم از طبقه اربابان است

و

هم

منزجر از زنان است

و

هم

از صالحان و پیامبران است.


جل الخالق.


﴿قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ﴾
[ آل عمران: ۴۰]

گفت:

 اى پروردگار من، چگونه مرا پسرى باشد، در حالى كه به پيرى رسيده‌ام و زنم نازاست؟ 

گفت:

 بدان سان كه خدا هر چه بخواهد مى كند.

زکریا همزمان دو شرط لازم برای داشتن فرزند را ندارد:

هم

پیری از کار افتاده است

و

هم

همسرش عقیم است.

ولی الله بی خیال شرط و شروط و شرایط است.

برای الله، خواستن همان است و توانستن همان.

برای الله محال و امکان ناپذیر وجود ندارد.

این مشخصه مشترک سران و سلاطین و خوانین قدر قدرت برده داری است.


﴿قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۖ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا ۗ وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ﴾
[ آل عمران: ۴۱]

گفت: 

 اى پروردگار من، براى من نشانه‌اى پديدار كن. 

گفت:

 نشان تو اين است كه سه روز با مردم سخن نگويى مگر به اشاره؛ 

و پروردگارت را فراوان ياد كن و در شبانگاه و بامداد او را بستاى.

 یا الله بیگانه با تعریف مفاهیم است ویا کریم حواسپرت است

و

معنی نشانه را نمی داند.

زکریا نشانه و نشان یحتی را می خواهد

و

کریم او را به لالبازی ویادآوری الله و الله ستایی تماموقت فرمان می دهد.

مشخصه دیگر الله،

تشنه مدح و ستایش و ثنا و رکوع و سجود بودن بشر و جانور و ملائکه و اجنه و اشباح است 

که از مشخصات سران و سلاطین و خوانین عقب مانده برده داری است.

﴿وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ﴾
[ آل عمران: ۴۲]

و فرشتگان گفتند: 

اى مريم، خدا تو را برگزيد و پاكيزه ساخت و بر زنان جهان برترى داد؛

الله

کاری جز تعیین دلبخواهی جایگاه اجتماعی افراد ندارد.

مریم

را

هم

برمی گزیند

هم

به آب زمزم می شوید و تطهیر می کند

و

هم

برتر از همه زنان بینوای جهان محسوب می دارد.

 

بدین طریق

طبقات اجتماعی

هم

سلب جامعتیت می شوند و منشاء الهی کسب می کنند.

هر کس را که الله خواسته، ارباب و سرور و رهبر و برتر می شود.

﴿يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ﴾
[ آل عمران: ۴۳]

اى مريم، از پروردگارت اطاعت كن و سجده كن و با نمازگزاران نماز بخوان.

ملائکه حواسپرت هم کاری جز فرماندهی به مریم بینوا ندارند.

مریم 

که 

محراب نشین مدام است و کسب و کاری جز رکوع و سجود و نماز و روزه ندارد.

نه دغدغه کار دارد و نه غم نان.

ملائکه باید بدانند.

چون همانطور که در آیه قبلی ذکر شده،

مواد غذایی را خودشان مرتب برای مریم می آورند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر