۱۳۹۹ دی ۲۷, شنبه

سیر و سرگذشت احزاب کمونیست اروپای شرقی (۳)

anton-latzo-2-mai-2015

 

پروفسور دکتر انتون لاتسو

آکادمی علوم دولتی ـ حقوقی در پوتسدام ـ بابلزبرگ

سرچشمه:

دفاتر مارکسیستی

 (۲۰۱۱ ـ ۲)  

(۱۲. ۵. ۲۰۱۱)

برگردان

میم حجری

  

علت چهارم

 

۱

·    این روند در هر کدام از احزاب کمونیستی و در روابط میان آنها به سبب تجزیه و تلاشی ایده ئولوژیکی حزب کمونیست شوروی که از اواسط سال های ۱۹۸۰ آغاز شده بود، تسریع شد.

 

۲

·    حزب کمونیست شوروی با موضعگیری های خود پلاتفرم مشترک جنبش بین المللی کارگری ـ کمونیستی را ترک کرده بود.

 

۳

·    این جریانات وضع تضادمند برنامه ای آشکاری را میان حزب کمونیست شوروی ـ به مثابه متنفذترین و نیرومندترین حزب جنبش کمونیستی ـ و دیگر احزاب کمونیستی و میان تک تک احزاب کمونیستی پدید آورد.

 

۴

·    این امر در وضوح و صراحت ایده ئولوژیکی ـ تئوریکی احزاب کمونیستی، بر همکاری میان آنها، بر درک آنها از انترناسیونالیسم سوسیالیستی ـ به مثابه اصل بنیادی سیاست داخلی و خارجی احزاب کمونیستی ـ  تأثیرات منفی مخربی اعمال کرد.

 

۵

·    تصورات میخائیل گورباچوف و هوادارانش بسیاری از اعضای احزاب کمونیستی ـ کارگری را با انتقاد از معضلات اقتصادی و سیاسی در دولت های سوسیالیستی مجذوب خود ساخت و بعد هرچه بیشتر گیج و سردرگم کرد.

 

۶

·    وقتی ماهیت سیاست میخائیل گورباچوف و پیامدهای آن عیان شد، دیگر دیر شده بود و کار از کار گذشته بود.

 

·    (سؤال این است که چرا ماهیتش به برکت تحلیل مارکسیستی کشف و افشا نشده بود. مترجم)

 

۷

·    زیرا نیروهای ضدانقلابی که تحت این شرایط خود را سازمان داده بودند، مهمترین مواضع جامعه را اشغال کرده بودند.

 

۸

·    این امر زمینه را برای تجزیه و تلاشی جامعه و دولت هموار ساخت و همزمان به تخریب سیستم همکاری میان آنها منجر شد و تناسب قوا را در مقیاس جهانی به زیان آنها تغییر داد.

 

۹

·    فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و زیر پا نهادن انترناسیونالیسم سوسیالیستی از سوی حزب کمونیست شوروی منجر بدان شد که چتر حمایت خارجی دولت های سوسیالیستی پاره شود.

 

۱۰

·    هر وقت که کشورهای سوسیالیستی تحت این شرایط به دفاع از منافع و نظرات خود برمی خاستند، از سوی گورباچوف و هوادارانش به مثابه  سد و مانعی در راه سیاست او تلقی می شدند.

 

۱۱

·    این امر احساس ابرقدرتی اتحاد شوروی در مقابل دول سوسیالیستی را تقویت کرد، بی اعتنائی آن نسبت آنها را برملا ساخت و قدرت عمل هم خود اتحاد جماهیر شوروی و هم دولت های سوسیالیستی را در سیاست خارجی برای دفاع از منافع سوسیالیسم و تضمین و تحکیم ان تضعیف نمود.

 

۱۲

·    ما نمی خواهیم همه کاسه ها و کوزه های شکست سوسیالیسم و جنبش کارگری ـ کمونیستی را بر سر گورباچوف بشکنیم، ولی در عین حال نمی خواهیم که سهم منفی او را در این جریانات منکر شویم.

 

۱۳

·    با سیاست میخائیل گورباچوف شبکه ای پاره شد که بستری برای همه این کشورها بود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر