۱۳۹۹ خرداد ۱۴, چهارشنبه

درنگی در تحلیلات و تأملات و تصورات این و آن (سنت قتل ناموسی در طویله های جهان و جماران) (۹)


ویرایش و درنگ
از
ربابه نون

منبع:
سایت راه کارگر
 
اعظم بهرامی
 
اما 
سکوت مادر رومینا 
و 
ظلم قاضی پرونده او در بازگردانش به خانواده ای 
که
 مسئله و مشکل اصلی این دختر نوجوان بوده 
یکسو 
و 
این آگهی ترحیم او 
در 
سمت دیگر 
به خوبی نشان میدهد 
که
 چقدر
 تلاش برای برابری و حقوق زنان در ایران 
هنوز ضرورت دارد 
و
 چقدر
 برای دستیابی به برابری جنسیتی
 راه درازی در پیش است.
 
 نام قاتل و تمام مردهای خانواده او 
که
 احتمالا 
در
 تحریک پدرش به کشتن او 
در 
صف نخست 
بوده اند،  
 امروز بر صدر اگهی فوت او است، 
 بی حتی تصویری از او. 
تنها گلی پرپر شده با دستان توحش.
این مرگ مظلومانه 
همچون چراغی روشن 
نور انداخت 
بر
 گوشه تاریک سنگدلی و بی رحمی جامعه مردسالار ی 
که
 در
 سایه حمایت قانون 
نفس می کشد 
و  
سال ها ست که هربار از جایی داس مرگ بلند می کند.
 
ما
این سخنان اعظم بهرامی
را
نخست تجزیه و بعد تحلیل می کنیم:
 
۱
اما 
سکوت مادر رومینا 
و 
ظلم قاضی پرونده او در بازگردانش به خانواده ای 
که
 مسئله و مشکل اصلی این دختر نوجوان بوده 
یکسو 
و 
این آگهی ترحیم او 
در 
سمت دیگر 
به خوبی نشان میدهد 
که
 چقدر
 تلاش برای برابری و حقوق زنان در ایران 
هنوز ضرورت دارد
 
اعظم بهرامی
از
مادر رومینا اشرفی
شکوه دارد.
 
دلیل شکوه و شکایت اعظم
سکوت مادر رومینا اشرفی
است.
 
خوب.
 
اعظم بهررمی
از
مادر بخت برگشته رومینا اشرفی
چه
انتظاری دارد؟
 
پدر
در
منجلاب جهل و جنون
دست به جنایت زده است
و
بعد
دیوانه وار
از
طویله بیرون زده
و
به
جار و جنجال
از
دهاتی ها
«مدد کرده است، طلب.» 

اگر 
مادر رومینا،
زبان درازی کند،
چگونه می تواند مطمئن باشد
که
همان بلای رومینا،
شبانه
بر سرش نازل نشود؟
 
عشق پدر به فرزند
یک میلیون بار قوی تر از عشق شوهر به زن و پسر نره خر به مادر
است.
 
زن ستیزی
در
طویله ایران
که
تازگی ندارد.
 
مثال معتبر:
 
زن جوان همسایه ما ناگهان مرد.
 
از
پدر
به
حیرت
دلیل جوانمرگ گشتنش
را
پرسیدیم.
 
پدر
در
نهایت طبیعیت (ناتورالیته)
خونسردانه
گفت:
کاسه زهر
را
هم می زند
و
به
همسر خاطی
عرضه می دارد
و
ضمنا
دگنگش
را
نشانش می دهد
و
زن
سرکشیدن کاسه زهر
را
بر
خرد گشتن کاسه سر
ترجیح می دهد.
 
۲
اما 
سکوت مادر رومینا 
 
علاوه بر این
بی اعتنا به خرافات آیات عظام
فرق بنیادی میان زن و نر
که
وجود ندارد.
 
زن
می تواند
به
همان اندازه در منجلاب جهل و جنون و جنایت
غوطه ور باشد 
که
نر
غوطه ور است.
 
از
اعظم بهرامی
چه
پنهان
زنان 
واقعا
برابر با نزان
اند.
 
به
ویژه به لحاظ جنبه های منفی.
 
مارگاریت تاچر و تره زا می
که
بهتر
 از 
تونی بلر و بوریس جانسون
و
کوندولیزا رایس و هلری کلبه تین
که
بهتر  
از
بوش و اوباما
نبوده اند.
 
اعظم بهرامی
مگر
فرمایشات زنان جماران
را
نشنیده است؟
 
مگر
به
حکایات خونین فرماندار سکسی تهران
گوش نداده است؟
 
«من فرمان تیراندازی
 به
جوانان مردم
صادر کردم.
دزد بودند
می خواستند
کامپیوتر مرا بدزدند.»
(نقل به مضمون)
 
از
کجا معلوم
که
ننه رومینا
مشوق دده دیوانه اش به قتل جگرگوشه اش
نبوده است.
 
زنان
واقعا
برابر با نرانند.
بر
منکرش نفرین سنگین و رنگین.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر