پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
استنتاج
(نتیجه گیری)
ادامه
۱۶
· همان جهش کیفی در بین است،
به شرطی که مشخصه ای که در مورد عناصر مجموعه پایانمندی اعتبار دارد، در مورد کلیه
عناصر، معتبر اعلام شود.
۱۷
·
جملات عامی که به مثابه نتیجه استنتاج کسب می شوند، اساسا
فرضیه اند.
· مراجعه کنید به فرضیه
۱۸
· از آنجا که استنتاج در
خدمت تشکیل تئوری های به طور منطقی هنجاربندی شده است، جملات منطقی ـ حقیقی می
توانند به مثابه وسایل کمکی متدئولوژیکی مؤثر افتند تا استنتاج به اهداف تئوریکی اش نایل آید.
۱۹
استلزام
یا
نَتیجه منطقی
مفهومی در علم منطق است.
این مفهوم رابطهای را که میان مجموعهٔ گزارهها و یک گزاره وجود دارد شامل میشود،
هنگامی که دومی از سازنده پیروی کند.
برای نمونه:
«رکسانا قلب دارد»
یک نتیجه منطقی است
که
از
«همهٔ انسانها قلب دارند»
و
«رکسانا یک انسان است»
ساخته شدهاست.
· به شرطی که کسی حکم حقیقی
الف را داشته باشد، می تواند حکم «ب» را پیدا کند که اولا حقیقی باشد، ثانیا در
پیوند با حکم الف استلزام (امپلیکاسیون) حقیقی تشکیل دهد.
۲۰
· با تکیه بر نوع خاص
استقراء، گذار از الف به «ب» را نتیجه گیری تقلیلی می نامند.
۲۱
· اگر این گذار از الف به
«ب» را فقط به عنوان وسیله کمکی متدئولوژیکی تلقی نکنیم، بلکه به عنوان فرم حکمی ئی
به معنی منطق نظری تلقی کنیم، در آن صورت استفاده از آن در مورد کلیه ارزش های
حقیقت ممکنه، دیگر حقیقی ـ منطقی نخواهد بود:
· این گذار از الف به «ب»
غلط خواهد بود، اگر الف باطل و «ب» حقیقی باشد.
۲۲
· بنابرین، تقلیل، نتیجه
گیری منطقی ئی نیست.
۲۳
· تئوری امپیریکی ئی یافت
نمی شود که فقط به مدد استنتاج اثبات شود.
۲۴
· استنتاج و استقراء همدیگر
را مشروط می سازند.
۲۵
· هر فرضیه ای که به طرز استنتاجی
کسب شود، می تواند به دلیل گذار از الف به «ب»، به طرز استقرائی به محک زده شود.
۲۶
· اگر کسی استلزام گذار از
الف به «ب» را پیدا کند که در آن «ب» باطل باشد، آنگاه فرضیه استنتاجی نیز باطل
خواهد بود.
۲۷
· بدین طرز و طریق می توان
نتایج استنتاجی را به طرز استقرایی به حاشیه راند.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر