۱۳۹۱ بهمن ۹, دوشنبه

تئوری شناخت (20)


پروفسور دکتر الفرد کوزینگ
برگردان شین میم شین
  
تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی

 کارل مارکس (1818 ـ 1883)
فریدریش انگلس (1820 ـ 1894)

·        تئوری شناخت ماتریالیسم دیالک تیکی که توسط مارکس و انگلس بنیانگذاری شده و توسط لنین توسعه یافته، بمعنی کیفیت کاملا جدیدی در توسعه  نظریات معرفتی ـ نظری بشمار می رود.

1

·        تمامت توسعه  تئوری شناخت از بیکن تا فویرباخ بر پایگاه طبقاتی بورژوائی صورت گرفته و در خدمت نیازهای عملی و نظری بورژوازی انقلابی آغازین بوده است.

2

·        تئوری شناخت ماتریالیستی ـ دیالک تیکی اما بر پایگاه اجتماعی کاملا دیگری، یعنی بر پایگاه طبقاتی پرولتاریا استوار می شود.

3

·        تئوری شناخت ماتریالیستی ـ دیالک تیکی بنا بر نیازهای عملی و نظری طبقه کارگر پدید آمده و بمثابه وسیله شناخت جهان و تحول بخشیدن بدان، در خدمت آماج های تاریخی این طبقه، یعنی در خدمت بنای جامعه کمونیستی قرار داشته است.
4
·        این امر از اهمیت بنیادی برخوردار است.

5

·        برای اینکه طبقه کارگر بدلیل شرایط مادی وجودی خود و بدلیل رسالت تاریخی خویش، سد و بندهای معرفتی طبقاتی ـ اجتماعی که سایر طبقات اجتماعی در برابر دارند، در باربر خود ندارد.

6

·        تئوری شناخت ماتریالیستی ـ دیالک تیکی نیز بنا بر محتوای نظری (تئوریکی)  اش کیفیت جدیدی را تشکیل می دهد.
7

·        تئوری شناخت ماتریالیستی ـ دیالک تیکی نتیجه حلاجی انتقادی کلیه نظریات معرفتی ـ نظری سابق است.

الف

·        تئوری شناخت ماتریالیستی ـ دیالک تیکی نظرات ماتریالیستی و دیالک تیکی سابق راجع به شناخت را تداوم می بخشد.
ب

·        تئوری شناخت ماتریالیستی ـ دیالک تیکی بر نواقص و نارسائی های نظرات ماتریالیستی و دیالک تیکی سابق راجع به شناخت چیره می شود.

ت

·        تئوری شناخت ماتریالیستی ـ دیالک تیکی نظرات ماتریالیستی و دیالک تیکی سابق راجع به شناخت را به مرحله عالی تری اعتلا می بخشد و به اثبات علمی آنها نایل می آید.

8

·        نواقص، معایب و نارسائی های اصلی تئوری شناخت ماقبل مارکسیستی بشرح زیر بوده اند:

الف
·        عدم درک خصلت اجتماعی شناخت انسانی
  ب


·        عدم درک نقش اساسی پراتیک در توسعه  شناخت

  
ت
·        نقش منفعل و تماشاگر قائل شدن به شناخت.
پ

·        تلقی کردن شناخت بمثابه تصویرسازی منفعل از واقعیت عینی.
·        (مارکس، «تزهایی راجع به فویرباخ»، تز اول)
ث

·        تئوری شناخت ماتریالیستی ماقبل مارکسیستی ماهیتا غیردیالک تیکی بود.

ج

·        تئوری شناخت ماتریالیستی ماقبل مارکسیستی روند بغرنج و تضادآمیز شناخت را نمی دید.

ح

·         تئوری شناخت ماتریالیستی ماقبل مارکسیستی قادر به درک رابطه دیالک تیکی متقابل عناصر حسی و عقلی در شناخت نبود.
خ


ولادیمیر ایلیچ لنین (1870 ـ  1924)


·        لنین این ضعف تئوری شناخت ماتریالیستی ماقبل مارکسیستی را در جمله زیر خلاصه می کند:
·        «بی لیاقتی آن در بکار بستن دیالک تیک در مورد تصویرتئوری، روند شناخت و توسعه  شناخت ضعف اصلی آن بوده است.»
·        (کلیات لنین، جلد 38، ص 344)
9

·        وحدت بخشیدن به ماتریالیسم و دیالک تیک و شناخت قوانین توسعه  جامعه برای مارکس و انگلس امکان اعتلای تئوری شناخت ماتریالیستی به مرحله عالی تر را فراهم آوردند و راه را برای بنیانگذاری تئوری شناخت علمی قاطع و پیگیر هموار نمودند.

10

·        مارکس و انگلس تئوری شناخت ایدئالیستی را به نقد کشیدند و اندیشه های علمی ثمربخش آنها را مورد تجزیه و تحلیل ماتریالیستی قرار دادند.

11

·        تئوری شناخت مارکسیستی فقط بر تجزیه و تحلیل انتقادی تفکر فلسفی پیشین مبتنی نبوده است.

12

·        تئوری شناخت مارکسیستی شالوده خود را قبل از همه بر تعمیم نتایج مهم علوم منفرد و پراتیک اجتماعی استوار ساخته است.
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر