«این انسان است که دین را میآفریند ودین نیست که انسان را میآفریند و در واقع دین خودآگاهی و سعادت انسانی است که یا هنوز خود را نیافته و یا انکه خود را دوباره گم کردهاست البته انسان موجودی انتزاعی نیست که خارج ازجهان لمیده باشد،بلکه انسان در رابطه با جهان بشر،حکومت و جامعه است.»
اگرنه او نیمه نبود و یا نیمه اش گم نشده بود
پس ادعای آغازین ونه فاکت کذایی (اگر نیمه گمشده ات پیدا نشد)
برای چیست؟
فاکت
این است که همه چیزهای هستی ازذرات تاکاینات
پرفکتند
ما صد سال قبل قصه ای راجع به این حقیقت امر (فاکت) ترجمه و منتشرکرده ایم که اجنه خوانده اند و کیف جن کرده اند
بحث بر سر واژه من نیست
فرق مفهوم با واژه چیست؟
ما با تئوری فاشیستی نخبگان سر و کار داریم
همین هیتلر ها و خمینی ها بدون فریب و جلب توده
هیچ غلطی نمی توانستند بکنند
من
کاره ای نیست
توده
خدا ست
توده
خدای لایزال است و بس
همه مرتجعین جهان
به تجلیل از «من» خویش پرداخته اند:
نبرد من
من دولت تعیین می کنم
من تو دهن این دولت می زنم
من شرف کیهانم
من بامداد اول و اخرم
من هابیلم
....
از یه پدر کارگر و دادخواه جوری میترسن که ۶ ماهه زندانیه و خانوادهش تحت فشارن و حتی نمیذارن وکیلی پیگیر پروندهش باشه. مطمئنید حکومت و قدرت دست شماست؟
مامدو
حزب طبقه کارگر را به اتهام جاسوسی شوروی
در قتل های زنجیره ای
بیرحمانه تار و مار کرده اند
اکنون خودشان با تزار روسیه بهترین رابطه را دارند
و هر نفسکشی را سرکوب می کنند
به ویژه طبقه کارگر بی سر و بی سازمان و بی سردار را
پرچم حکومتی را در دست گرفتی که اگر با همین استایل در خیابان هایش قدم بزنی ، تو را می کشند ، بعدش هم میگویند بیماری زمینه ای داشتی.
دهقان
در کیش تشیع اصلا حشری
تنها چیزی که یافت نمی شود
پرنسیپ است.
سایه
اجامر این کیش را در مصراع شعر زیر به چالش کشیده است:
یا رب چقدر فاصله دست و زبان است.
اینها شهر نو را به آتش می کشند
تا کشور نو بسازند
یاسمین پهلوی از مردم ایران طلبکار شده طفلک مردم ایران اون پدرشوهرت اگر مثل بقیه کشورهای دمکراتیک انتخابات آزاد برگزار میکردچندسال احزاب مذهبی نخست وزیر انتخاب میکردن الان گرفتار دیکتاتوری مطلق آخوندی نبودیم
مینا
مینا نه از «هر» خبر دارد و نه از «بر»
دلیل سرنگونی محمدرضاشاه
نه فقدان انتخابات
بلکه
اولا
انقلاب ضد فئودالی سفید بود که امتیازات فئودالی روحانیت را به خطر انداخت
و با مقاومت ارتجاع سرخ و سیاه مواجه شد
ثانیا
حمایت امپریالیسم از فوندامنتالیسم اسلامی بود
خاص ایران هم نبود
کمترین فرقی بین سیدعلی و حزب الله و شاه الله و حماس الله و داعش الله و لطان الله و پوتین الله و عردوغان الله و بایدین الله وجود ندارد
همه از دم فوندامنتالیست اند و دشمنان بشریت اند
الان دقت کردم بابام ،اولاد خودش کافی نیستن، به بچه های مردم هم خشونت کلامی اعمال میکنه،
متا
خشونت از مفاهیم مد روز شده است تا مفهوم فلسفی قهر فراموش شود.
قهر چیست که خشونت کذایی یکی از فرم های آن است؟
قهر
قابله انقلاب است.
قهر که بد نیست.
هیچ نقشی زیرکانه تر از نقش طبیعی خود آدم نیست . زیرا هیچ کس باور نمیکند که کسی پیدا شود که صورتکی بر چهره نداشته باشد.
شیاطین #فئودور_داستایوفسکی
بشر
هر چه دارد
از تبار نباتی و جانوری اش دارد.
نباتات برای حفظ و تکثیر و توسعه نوع خود شیره و میوه و طعم و رنگ و فرم مفید پدید می آورند
و
بشر برای حفظ و توسعه و تکثیر نوع خود
هر روز رنگ و نیرنگ و موضع و مسلک مفیدی به خود می گیرد.
چون تیز بنگری همه تزویر می کنند تا زنده بمانند
سرزمینی اگربه زندانی بدل شد
بسوزانید آن را و از خاکسترش سرزمینی دیگر برویانید
قلبی اگر لانهی عشق به آزادی نبود
دورش بیندازید
وبه جای آن قلبی مصنوعی بکارید...
لطیف هلمت
سرزمین که سوبژکت و سیستم نیست تا با سوزاندنش مسئله حل شود
سیستم و سوبژکت چیست؟
غیر از سوزاندن
طریق و ترفند دیگری به ذهن راکد اکراد نمی رسد؟
دکتر_ظریف :
ایرانیان خارج ازکشور یک فرصت هستند نه یک تهدید،
ایرانیان خارج از کشور دشمن نیستند .
خلایق چنان از چیزها حرف می زنند که انگار انتزاعی اند.
ایرانی انتزاعی در داخل و خارج وجود ندارد
هم فرح پهلوی
ایرانی است
هم مریم رجوی
و
هم
مریمی که در متروپول های امپریالیستی گدایی می کند
ضمنا
انسان که فرصت نمی شود
و
ایرانی خارج نشین تحفه نطنز که نیست
در دیالک تیک افراد و افکار
تعیین کننده افکارند.
یکی از معایب خلایق
فراموش کردن افکار و تمرکز محض بر افراد است
این مایه بدبختی بزرگی است.
چون افراد فانی اند و متغیرند
اما افکار باقی اند و مانگار و مؤثرند
خواه علمی باشند و خواه خرافی
در دنیا نظامهای پادشاهی زیاد داریم که اسمش را جمهوری گذاشتند ولی سلطنتی است مثل سوریه که بشار به جای حافظ اسد نشست مثل باکو که الهام علیف جانشین پدر شد مثل ترکمنستان که سرداربردی محمداف جانشین پدرش شد مثل بسیاری از جمهوریهای شوروی پیشین مثل کره شمالی
مینا
مینا
دنبال منافع طبقاتی خویش است و نه دنبال حقیقت.
سلطنت را مینا در موروثی بودن قدرت خلاصه می کند.
متد بدی نیست.
ولی بندتنابی است.
مینا فقط کشورک هایی را می بیند که قبلا متمایل به سوسیالیسم بوده اند و پس از فاجعه هزاران مشکل دارند
مینا فرم می بیند و کاری به محتوای نظام ها ندارد
بعد از هزارو سیصد وپنجاه وهفت سال
نوبت به ما دوتا که رسید #انقلاب شد
حریفه
انقلاب؟
انقلاب را شاه نور به گور کرده بود.
خمینی و دار و دسته اش
عن گلاب کردند
و
به محاسن خود مالیدند و مست شدند و ترور هر نفکشی آغاز شد
غریزه و طبیعت باعث شده که زن ها معنای زندگیشون رو توی ازدواج و همسری و مادری
ببینن ممکنه برخی زن ها تحت تاثیر تبلیغات فمنیستها ازدواج رو مانع پیشرفت فردی بدونن و تلاش کنن در همه مقاطع علمی، سیاسی،فرهنگی ، ورزشی و.. به درجات بالا برسن ولی وقتی مادر وهمسر نباشن، تهش میگن خب که چی؟!
رویا
دکتر رویا
نه تعریف مفاهیمی را که به کار می برد، می داند و از دیالک تیک مربوطه خبر دارد.
غریزه در دیالک تیک غریزه و عقل وجود دارد.
غریزه
ضد دیالک تیکی عقل است.
غریزه
آش کشک خالته
بخوری پاته، نخوری پاته.
خلایق در مقابل غریزه
اختیاری ندارند تا مثلا برای معنی بخشیدن به زندگی، تصمیم بگیرند.
پیش شرط پیشاپیش تصمیمگیری
داشتن عقل اندیشنده است.
عقل اندیشنده به اندازه توانش بر غریزه لگام می زند.
ازدواج و جفتگیری
غریزتا و طبیعتا و جامعتا
به موجود
دیکته می شود
تا نوع مربوطه حفظ شود و توسعه یابد و تکثیر شود.
«من» را رها باید کنی تا «ما» شوی
غوغا شوی.
غوغاتر از غوغا شوی.
گره زدن خویشتن به «من» نشانه بدبختی است.
در یک میلیون مطلب ما
نمی توانی «من» ی پیدا کنی
آدم کش ها آدم هایی هستند که قوه ی تخیل ندارند، زیاد برایشان فرق نمی کند که کسی را از زندگی محروم کنند. چون هیچ تصوری، هیچ تخیلی درباره زندگی ندارند. من آدم هایی را که از مرگ دیگران می ترسند، ترجیح می دهم :چون همین دلیل آن است این جور آدم ها بلدند زندگی کنند!
ژان_پل_سارتر
آدمکش انتزاعی وجود ندارد.
امحای فیزیکی همنوع
در همه انواع ترور و قتل
نخست اندیشیده می شود
ترور کسی قبلا تئوریزه می شود
مثال:
خمینی و لطان یابو
معتقد به جزم «قتل موذی قبل عن یوزی» اند
تخیل که سهل است
تفکر و تئوری و تئولوژی پشت ترور نشسته است
محسن اراکی عضو مجلس خبرگان گفت:
کجای دنیاآزادی که درایران است وجود دارداگر چین وروسیه درمقابل آمریکاقد علم میکنند این راازما آموختند
سران بیسواد جنقوری
اصلا نمی دانند که آزادی به چه معنی است.
ایمان به خرافت مذهبی
خودش به معنی خریت است و خریت به معنی فقدان آزادی است.
چون آزادی = خروج از خریت
ثانیا
اختلاف روسیه با امریکا
سوق الجیشی است
احتلاف ج. خ. چین با امریکا
فرماسیونی ـ اقتصادی است
چین جمهوری خلق است
از زیبایی های سکس؛ حسادتِ مردانه وحیای زنانه است . مردی که ازعشق ومعشوقه ی خود دربرابر نگاه های هرز محافظت میکندو این تلاش برای مالکیت بر سکس زن و حذف رقیبان جزو زیبایی های رابطه جنسی و حتی موردخوشایند زن است. همچنین شرم و حیای زن در امورات مربوط به سکس او رادرچشم مرد گران میکند.
رویا
دکتر رویا
به عوض تحلیل علمی مسائل
«تحلیل» سوبژکتیویستی می کند و از زشتی و زیبایی دم می زند.
حسادت
اولا
طبقاتی است
ثانیا
بیشتر در زنان است و نه در نران
ثالثا
حسادت چه ربطی به سکس دارد
زنان و نران
حتی
در ایامی که دیگر از سکس خبری و اثری نیست
حسادت دارند.
یعنی همدیگر را «مال» منحصر به فرد خود می دانند و حاضر به تقسیم و به اشتراک گذاشتن همدیگر نیستند.
حس مالکیت
امری طبیعی و غریزی است.
حتما نباید به معنی چیزوارگی همسر باشد.
هر کسی دیالک تیکی از من برون و من درون است.
ساختار و خصلت همه چیز از ذرات تا کاینات
دیالک تیکی است
چگونه می توان شاعر خوبی مثل متا بود
ولی از بزرگ ترین شعرای معاصر خبر نداشت؟
اخلاق مراتب را سرچ می کنید
مگر نمی شود
مصراع شعری را سرچ کرد؟
دوستی رابطه است
ریا چیه
آشنایی را نباید با دوستی عوضی گرفت
دوست را باید میان خیل دشمن جیست
شاعر این مصراع کیست؟
یا رب چقدر فاصله دست و زبان است
دیالک تیک دست و زبان
همان دیالک تیک حرف و عمل است
که
فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک تئوری و پراتیک است.
خمینی در حرف
وعده همه چیز مجانی را داده (زبان)
در عمل فرزانگان توده را و دهها هزار جوان را قصابی کرده (دست)
در زندگی همین که وضعمان یک خورده بهتر می شود، تمام فکرمان می رود دنبال کثافت کاری.... #مرگ_قسطی
متا وومن
منظور از کثافتکاری چیست؟
سکس و مواد مخدر و غیره؟
اتفاقا قضیه برعکس است.
بشر زمانی دست به دامن غریزه و مخدرات می شود
که
راه حل عقلی و علمی و عملی برای ارضای حوایح مادی و روحی و روانی اش پیدا نمی کند
مثال
وقتی که کسی گرسنه است و نان ندارد به جفتگیری و یا خود ارضایی پناه می برد
خیال می کنید که ژاپن بهتر از جنقوری است؟
لامصبا پس در مدراس و دانش کاه ها چه یاد می گیرید؟
آبرو می رود ای ابر خردبار
ببار
در ایام کودکی
بشر هنوز بشر نیست
کره خر است
نه.
ما ۴ نوع رابطه داریم:
آشنایی
عشق که رابطه نیست بلکه وابستگی یکطرفه است
دوستی
رفاقت
به تعریف رئالیستی و راسیونالیستی این روابط بیندیشید
خیلی دلم میخواست چندتا رفیق ناب و متفکر و دانا و همه چی دون داشتم که هر هفته کافه کتابی دورهمی نقدکتاب و تحلیل مسائل اجتماعی سیاسی میذاشتیم بعدم عکس دسته جمعی میگرفتم با کپشن: در "حلقه رندان" پست میکردم؛ ولی خب، متاسفانه همیشه توسط حلقه ابلهان محاصره شدم.
رویا
تو تحلیل پست هایت را حتی نمی خوانی
چه رسد به نقد کتب.
ضمنا
پس این موسیوها و میسترها و دکترها برای برگزاری کافه کتاب کافی نیستند؟
فقط انسان می تواند اینهمه خصایص متضاد را همزمان در خود داشته باشد .
واقعیت این است که ادمیزاد دوست دارد بهترین دوستش را در حقارت ببیند ؛
اصلا دوستی بیشتر بر پایه ی همین تحقیر استوار است ؛
این حقیقتی است که از مدتها پیش بر اهل فکر روشن شده است.
متا
من ـ زور بعضی ها از دوست چیست
ضمنا
مگر چیزی در هستی یافت می شود که عاری از تضاد باشد؟
حتی
خدا
با
ضد دیالک تیکی اش،
همراه است:
دیالک تیک الله و ابلیس
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر