جمعبندی
از
مسعود بهبودی
درنگی در عندرزی
حریف
یا زیاد بخوانید یا اصلا نخوانید
کسانی که چند کتاب محدود خواندهاند به توهمترین و خطرناکترین انسانها تبدیل میشوند، زیرا تعصب شدیدی روی دانش اندکشان پیدا میکنند
۱
ویرایش:
به متوهم ترین انسان ها
۲
چرا و به چه دلیل شما به این نتیجه کج و کوله رسیده اید؟
۳
اولا
کتاب انتزاعی که وجود ندارد.
۴
کتاب مشخص وجود دارد.
۵
مثال:
هم بوستان و گلستان کتاب است و هم مفاتیح الجنان
۶
ثانیا
کمیت که در دیالگ تیک کمیت و کیفیت تعیین کننده نیست.
۷
اسب تازی
و گر ضعیف بود
باز هم از طویله ای خر
به
معنی تحت اللفظی:
یک اسب تازی لاغر و مردنی
از دهها خر ( یک طویله مملو از خر)
بهتر است.
۸
یک صفحه از بوستان و گلستان خواندن
بهتر از صد صفحه مفاتیح الجنان خواندن است.
۹
ثالثا
خواندن
فی نفسه
تعیین کننده نیست.
۱۰
خر با خرخوانی که خردمند نمی شود.
۱۱
مطالعه کتاب باید اکتیو باشد و نه پاسیو
۱۲
افکار مطروحه در کتب
باید
تحلیل شوند تا مطالعه مفید افتد
۱۳
مطالعه کتاب
فرمی از هماندیشی با همنوع است
همنوع غایب از نظر
حریف
اگر بر سخنی که می گویی اشراف نداری
بر آن اصرار نکن و در اثبات حرف خود مکوش
که نادانی ونا آگاهی تو بیشتر بر ملا خواهد شد
گاهی بجای لجاجت، شنوده وپذیرنده باش
۱
هدف چیست
اگر هماندیشی و هماموزی نیست؟
۲
هدف اثبات علامگی خویش به هر ذلت و به هر قیمت است؟
۳
چه بهتر که ابراز نظر کنی و بیاموزی
و
نه
سکوت کنی و در منجلاب خریت درجا بزنی و خوش باشی.
۴
گیرم که بر سر دیگران کلاه بگذاری و خود را علامه جا بزنی
با
خوبشتن خویش در آیینه چه خواهی کرد؟
۵
بالاخره
جواب خودت را هم باید خواه و ناخواه بدهی.
درنگی در تعاریف و افشای تحاریف
۱
آره.
ولی
آماج روشنگری در طول تاریخ
عادیت زدایی از عادی ترین چیزها ست.
۲
ادبیات فارسی مملو از این دوئالیسم های تحریفی و جعلی و خرافی از قبیل فرشته و دیو و خیر و شر و هابیل و قابیل و زشت و زیبا و عالی و پست و پاک و پلید و ...
است.
۳
فقط عوام الناس و فرهنگ عامیانه به قول رؤیا نیست.
۴
حتی در اشعار مترقی ترین و فردوسی گراترین شعرای کشور
دیو به مثابه مظهر شر تلقی شده است.
۵
مثال:
ديو چو بيرون رود فرشته در آيد
۶
فرشته اما اصلا ایدئال و مثبت و آرزویی نیست.
۷
ضمنا
سؤال این است که خود رؤیاها چه کم از فرشته های خرافی و خیالی دارند؟
۸
علاوه بر این چرا باید عاشق سینه چاک هر جلاد خون آشامی شد؟
۹
ضمنا
عشق به کسی و نفرت از کسی
که
ارادی و اختیاری نیست.
۱۰
عشق و نفرتی که ارادی و اختیاری و اجباری و فرمایشی باشد
اصلا
عشق و نفرت نیست
۱۱
نوعی نقش بازی است
نوعی کردوکار تئاترال است
۱۲
یعنی
اصلا اصالت ندارد.
قلابی و تقلبی است
نظر ما این است که در طویله جماران و جهان
خر تو خر
حکمفرما ست.
خود تو هم استثنائی در این زمینه نیستی
و
گرنه می بایستی بدانی که عرفان
نه بینشی علمی و عقلی
بلکه بینشی ضد علمی و ضد عقلی است
مولانا پای استدلالیان (خردگرایان) را
چوبین
و
دعاوی آنان را بی تمکین
می داند.
تو اگر واقعا راست می گویی
دایرة المعارف روشنگری بخوان تا هم آدم شوی و هم رستگار
درنگی در دیالک تیک توده گرایی و توده هراسی
توده فریبی و توده ستایی
۱
نه.
قدر توده را طبقه حاکمه بیشتر از حزب توده می داند.
۲
بی دلیل نیست
که
خمینی
گورکن حزب توده
وصیت کرده
که
توده را نیازارند.
۳
طبقه حاکمه می داند که توده معمار تاریخ است
و
می تواند
هر وقت اراده کند
بساطش را برچیند.
۴
توده
خدا ست
و
قدرت توده لایزال است.
۵
وظیفه حرب توده
«به هراس افکندن توده از خویشتن خویش است.»
حدس بزنید از کیست؟
۶
توده ستیزی روشنفکران طبقات حاکمه نیز
نتیجه توده هراسی است.
درنگی در دیالک فرشته و دیو
اگر بى رحمانه شكسته شدى
اما
هنوز هم شجاعت آن را دارى
كه با موجودات زنده ى ديگر
مهربان باشى،
تو يك انسان سرسخت
با
قلب يك فرشته اى
رؤیا نون
۱
فرشته
ظاهرا ضد دیالک تیکی و چه بسا ضد دوئالیستی دیو
است.
۲
دیور را فردوسی معرفی کرده است.
۳
دیوان
در شاهنامه
بخش دانشمند و مولد و معمار و مهندس و هنرمند جامعه اند.
به زبان امروزی
نیاکان پرولتاریا هستند.
۴
پادشاهان بزرگ از قبیل جمشید و غیره
دیوان را اسیر می گیرند تا آنها را به آتدریس فوت و فن خواندن و نوشتن به درباریان مجبور سازند و از دیوان می خواهند که برای شان برج و بارو بسازند.
۵
فرشته ویا ملک
چه خصوصیاتی دارد
که ایدئالیزه می شود؟
۶
فرشته
موجودی آسمانی است که فاقد مادیت و جنسیت است
یعنی
حتی قادر به تولید مثل نیست
تولید مادی و فکری و هنری پیشکش.
۷
فرشته
عبد و بنده و رهی و نوکر و کنیز خدا ست.
۸
آلت دست بی شعور، بی اراده و مطیع خدا ست.
۹
مثلا
حضرت عزرائیل
فرشته است
و
هنرش آدمکشی است.
۱۰
مثل سپهبد سلیمانی و صادق خللخالی و اسد الله لاجوردی است.
۱۱
حالا
قلب این اجامر
چه کییفتی دارد که ایدئالیزه می شود؟
۱۲
ضمنا
چرا باید مهربان بودن با امثال سلیمانی و خلخالی و لاجوردی
نشانه شجاعت باشد
و
نه
نشانه خریت؟
۱۳
علاوه بر این
چرا آدم
به عوض آدم طبیعی بودن
باید
خود را مانی پولیزه کند
تا آدمی سرسخت شود و قلبش به قلب عزرائیل آدمکش و یا میکائیل شیپور زن
تبدیل شود؟
۱۴
طبیعی بودن مگر چه عیبی دارد؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر