۱۴۰۳ اسفند ۱۸, شنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره المائده) (۳۵۸)

              

ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

﴿كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنكَرٍ فَعَلُوهُ ۚ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ﴾
[ المائدة: ۷۹]

از كار زشتى كه مى‌كردند يكديگر را نهى نمى‌كردند و هرآينه بدكارى مى‌كردند.

کریم 

در این آیه به انتقاد از اهل کتاب ادامه می دهد:

انتقاد کریم مبتنی بر غیاب انتقاد است:

انتقاد از عدم رعایت نهی از منکر است.

دیالک تیک امر به معروف و نهی از منکر

از مهم ترین دیالک تیک های تربیتی ـ جامعتی کریم است. 

عدم رعایت این دیالک تیک را کریم بدکاری می نامد. 

﴿تَرَىٰ كَثِيرًا مِّنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ لَبِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنفُسُهُمْ أَن سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَفِي الْعَذَابِ هُمْ خَالِدُونَ﴾
[ المائدة: ۸۰]

بسيارى از ايشان را مى‌بينى كه با كافران دوستى مى‌ورزند. بد است آنچه پيشاپيش براى خود فرستادند. 

خشم خدا بر آنهاست و در عذاب جاودانه‌اند.

انتقاد دیگر کریم از اهل کتاب (به ویژه خلق یهود) دوستی با کفار است که از دید کریم به معنی عمل بد محسوب می شود که مانع برخورداری از نعمات بهشت می شود.

خلق یهود

از دیرباز تحت ستم طبقات حاکمه مسیحی بوده اند و مجاز به کشاورزی و دامداری و غیره نبوده اند.

تنها کاری که مجاز به انجامش بوده اند، صرافی و نزول خوری و پولداری بوده است و  لذا سود شخصی تعیین کننده کمیت و کیفیت روابط آنها با همنوعان بوده است.

کریم با انتقاد از اهل کتاب 

ضمنا

برای مسلمین خط و نشان می کشد:

به در می گوید، تا دیوار بشنود.

﴿وَلَوْ كَانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالنَّبِيِّ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِيَاءَ وَلَٰكِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ﴾
[ المائدة: ۸۱]

اگر به خدا و پيامبر و آنچه بر او نازل شده ايمان آورده بودند كافران را به دوستى نمى‌گرفتند، ولى بيشترشان فاسقانند.

کریم

دلیل برقراری دوستی با کفار را بی ایمانی به خدا و کتب مقدس می داند و اهل کتاب را فاسق قلمداد می کند.

فسق

  به معناى خارج شدن هسته از درون رطب خرما است. 

«فاسق»

 در نگاهی تمثیلی به کسی اطلاق می شود که از محدوده شرع خارج شده باشد.

کریم

برای تفهیم افکار خود از متد تجسم (جسمیت بخشیدن، مادیت بخشیدن، شیئیت بخشیدن) و تشخص (مشخصیت بخشیدن) استفاده می کند:

خروج از حیطه شرع را به خروج هسته خرما از خرما تشبیه می کند.

 

بدبن طریق و با این ترفند،

مفهوم و فکر انتزاعی (مجرد) و سوبژکتیو (ذهنی)

جامه مشخص و اوبژکتیو (عینی) به خود می پوشد و سهل الفهم می گردد.


﴿۞ لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ۖ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ﴾
[ المائدة: ۸۲]

دشمن‌ترين مردم نسبت به كسانى كه ايمان آورده‌اند يهود و مشركان را مى‌يابى، و مهربان‌ترين كسان نسبت به آنان كه ايمان آورده‌اند كسانى را مى‌يابى كه مى‌گويند: 

ما نصرانى هستيم. زيرا بعضى از ايشان كشيشان و راهبان هستند و آنها سرورى نمى‌جويند.

کریم

در این آیه،

همنوعان را در رابطه با مؤمنین به دو دسته دوست و دشمن طبقه بندی می کند:

کریم

برای این کار، دیالک تیک خیر و شر را به شکل دیالک تیک مهر و قهر (دوستی و دشمنی، مودت و خصومت) بسط و تعمیم می دهد.


ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر