۱۴۰۳ آذر ۱۲, دوشنبه

درنگی در مکررات مکرمات (۷۳)


درنگی

از 

میم حجری

 
دیشب دوباره آمده بودی به خواب من
دیدار خوب تو
تا کوچه های کودکی ام برد پا به پا
شاد و شکفته ما
فارغ ز هست و نیست
در کوچه باغ ها
سرخوش ز عطر و بوی نسیمی که می وزید


یک لحظه دست تو
از دست من رها شد و
خواب از سرم پرید!  
 سیاوش کسرایی


محتوای این شعر سیاوش:
ماضی بهتر از مضارع بوده است
و
ایام طفولیت بهتر از ایام بالغیت است.


شاعر ایدئال خود را در ماضی می جوید
ایدئال شاعر = فراغت از هست و نیست.


هوپ هوپ از قول اشراف فئودال و روحانی  همین محتوای شعر سیاوش را به شعر کشیده است:
اوندا کی اولاد وطن خامیدی
اخ نجه کف چکمه لی ایامیدی


ایندی جماعت اله بیل جین دیلر

جین ندی، شیطان کیمی بی دین دیلر

معنی تحت اللفظی:

چه ایام خوشی بود، ایام سابق که خلایق خام و خر بودند.

اکنون خلایق شبیه اجنه اند.

اجنه که سهل است، شبیه شیطان، بی دین اند.


هرمان هسه 

هم همین را گفته است:
خیلی ها زیبایی های زندگی را در ماضی می جویند.

 
هرمان هسه اما فراموش می کند که ماهیت طبقاتی این «خیلی ها» را کشف و افشا کند.
ماضی رعایا = ذلت بردگی
ماضی پرولتاریا = ذلت بردگی و ذلت فئودالی  


به همین دلیل
پرولتاریا زیبایی ها را در اینده می جوید و نه در گذشته.
آینده ای که باید  در وحدت با دیگر زحمتکشان بسازد.
 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر