۱۴۰۱ دی ۱, پنجشنبه

درنگی در اندیشه ای (۵۹۱)


 میم حجری
 
یکی از آماج های من

این است
که
همیشه آماج داشته باشم.
فرنگی


اولا

آماج فردی و شخصی
به تنهایی 

وجود ندارد.


آماج فردی و شخصی
در 

دیالک تیک آماج فردی و جامعتی
در 

دیالک تیک آماج شخصی و طبقاتی
در 

دیالک تیک آماج فردی و نوعی (بشری)
وجود دارد.

 
تعیین کننده در این دیالک تیک ها نیز
نه
آماج فردی و شخصی
بلکه آماج جامعتی، طبقاتی و نوعی ـ بشری است.

 
ثانیا
به تنهایی نمی توان
به
آماج فردی و شخصی خود رسید.
اگر آماج
آماج باشد و نه ذلت و نکبت

ثالثا
آماج
همیشه
در

 دیالک تیک ابزار و آماج 

وجود دارد.
اگر ابزار و اسباب و وسایل رسیدن به اماج
وجود نداشته باشد
آماج
سلب آماجیت می شود
و
به درجه خیالی، آرزویی و خواهشی بیهوده تنزل می یابد.

رابعا
آماج
باید رئال و راسیونال باشد و نه ایرئال و ایراسیونال.

آماج های ایرئال و ایراسیونال
به فاجعه منجر می شوند.

 
مثال
آماج های ایرئال و ایراسیونال فاشیسم:
تبدیل بشریت به برده اقلیتی لاشخور و ابربشر و عنتر و استثمارگر و استعمارگر
تشکیل رایش هزارساله نازی های خون آشام
ریشه کن کردن خلق های دیگر
و
یهودیان
کولی ها
کمونیست ها
خور و خواب و قتل و شهوت

آماج های ایرئال و ایراسیونال فوندامنتالیسم شیعی (خمینیسم) :
برگشت به صدر اسلام،
ترور بشریت پیشرفته
اشاعه مثلا کیش تشیع اصلا حشری
زن ستیزی
توده ستیزی
خردستیزی
خر پروری
عوامفریبی
خور و خواب و قتل و غارت و شهوت 

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر