۱۴۰۱ خرداد ۲۱, شنبه

زندگی مارکس و انگلس (۱۷۵)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

 

فصل دوازدهم

پیوندی بی نظیر

 

۵

در نتیجه مارکس به انگلس می نویسد:

«اگر برای تو امکان آن باشد که مقاله ای به زبان انگلیسی راجع به مناسبات آلمان تا صبح جمعه (۱۵ ماه اوت) بفرستی،

شروع اعجاز آمیزی خواهد بود.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۷، ص ۲۹۶)

 

انگلس کمک می کند تا دوستش نانی به کف آورد و می نویسد:

«به من بنویس که مقاله چه نوعی باید باشد،

اینکه فقط یک مقاله باشد و یا سلسله مقالات.

و

ادامه مطلب چه باید باشد.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۷، ص ۳۰۶)

 

جواب مارکس مختصر و موجز بود:

«سلسله مقالاتی راجع به المان از سال ۱۸۴۸ به بعد بنویس.

پرمحتوا و بی رودربایستی.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۷، ص ۳۱۴)

 

انگلس در ۲۱ ماه اوت خطاب به مارکس می نویسد:

«این مقاله معمولی ئی است.

عوامل مختلف مانع نوشتن مقاله به درد بخوری شدند.

ببین با آن چه می توانی بکنی.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۷، ص ۳۱۷)

 

مطلب معمولی کذایی انگلس

اولین مقاله از سلسله مقالاتی بود که حاوی ۱۹ مقاله فراگیر راجع به انقلاب ۱۸۴۸ ـ ۱۸۴۹ در آلمان بود که تا سال ۱۸۵۲ در روزنامه «نیویورک دیلی تربیون» منتشر شدند.

 

همه مطالب این سلسله مقالات به قلم انگلس تحریر یافته اند.

بی انکه دنا و یا خوانندگان روزنامه ملتفت ماجرا شوند.

همه فکر می کردند که مؤلف مقالات مارکس است.

 

 البته این هنوز آغاز ماجرا بود.

 

تقریبا

۱۰ سال آزگار

انگلس به خواهش دوستش

بیش از ۱۲۰ مطلب دیگر

برای روزنامه یاد شده نوشت.

 

البته خود مارکس هم چند صد مقاله برای همان روزنامه نوشت.

اما مقالات مارکس را هم بدون استثناء قبل از ارسال به روزنامه،

 انگلس

 ۲ سال آزگار

به زبان انگلیسی ترجمه می کرد

 

روزهای آخر هفته انگلس

مدت مدیدی صرف همین کار می شد.

 

اکثر این مطالب

خواه راجع به موضوعات اقتصادی،

خواه راجع به موضوعات سیاسی

و

خواه راجع به موضوعات نظامی ـ سیاسی

به نام مارکس منتشر می شدند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر