پروفسور دکتر ورنر هوفمن
(۱۹۲۲ ـ ۱۹۶۹)
برگردان
میم حجری
پیشکشی به رنج برندگان و اندیشندگان
بخش دوم
رابطه استالینیسم با تئوری مارکسیستی
۱
· گشتاورهای پیوندی منفردی که استالینیسم با تئوری مارکسیستی بر قرار کرده، در هر حال، نشاندهنده حقایق امور زیرین است:
الف
· بی اعتبار و بی ارج و ارزش کردن دیالک تیک
· مراجعه کنید به دیالک تیک در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ب
· به دنبال آن، بی اعتبار و بی ارج و ارزش کردن عناصر توسعه
· مراجعه کنید به تئوری توسعه در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پ
· و سرانجام، بی اعتبار و بی ارج و ارزش کردن پیشرفت خلاق خود تفکر
· مراجعه کنید به تفکر، تفکر تاریخی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۲
· شعور اشغال شده توسط استالینیسم، در تمامت دوره سیطره آن، در معرض صدمات فوق الذکر قرار داشته و مفلوج گشته است.
۳
· کشمکش جهانی ارواح (شعورها)، هر چه بیشتر به عرصه تفکر «جبهه مبارزه» اجتماعی واقعی نزدیکتر می شود، به همان اندازه هم عدم تحرک و چسبیدن هراس زده و چهار دست و پا به فرمول های مرده یکبار تضمین شده، بزرگتر می شود.
۴
· این قضیه هم در مورد فلسفه صادق است، هم در مورد علم تاریخ (تاریخ شناسی) و هم در مورد جامعه شناسی و قبل از همه در مورد اقتصاد.
۵
· توضیح تئوریکی ژرفکاوانه نظام دشمن، اینجا از مناسبات اجتماعی ـ اقتصادی توسعه یافته به طرز آشکاری عقبتر مانده است.
۶
· بدین طریق است که امروز بسیاری از پرسش ها بی پاسخ مانده اند و بسیاری از مسائل لاینحل.
۷
· تئوری مارکسیسم کلاسیک را می بایستی با توجه به مناسبات عینی عصر حاضر به محک آزمون و آزمایش زد و توسعه داد.
۸
· به عنوان مثال در موارد زیر باید آن را توسعه و تکامل داد :
۱
· در مورد تئوری پول
۲
· در مورد تئوری اجاره زمین و مستغلات
۳
· در مورد آموزش مربوط به سقوط گرایشی سود
(خود ورنر هوفمن، کار تئوریکی بزرگ ارزشمندی در این زمینه انجام داده و اکنون ادامه دهندگان راه او، میراث این فرزند هوشمند و جسور مارکس را توسعه می دهند.
ما در فرصتی دیگر خوانندگان فارسی زبان را با گوشه هائی دیگر از میراث فکری این دانشمند اندیشمند و تیزبین آشنا خواهیم کرد.
مترجم)
۴
· شرایط اقتصادی کلی تغییر یافته در عصر حاضر و تغییرات به عمل آمده در روند انباشت سرمایه باید توضیح داده شوند.
۵
· تورمی که بی سر وصدا و به تدریج آغاز شده و روز به روز دامنه دارتر و نیرومندتر می شود، به تحلیل ارزشتئوریکی همه جانبه نیاز مبرم دارد.
۶
· دوره عسرت تاریخی کار، دوره عسرت فکری آن نیز بوده است.
۷
· تابع احکام الهی ساختن مستمر شناخت خویش، که تحت نام «وحدت یکپارچه» جنبش جهانی، بر متفکران منفرد تحمیل شده بود، دیر یا زود می بایستی پیشرفت علوم انسانی و اجتماعی را به طور کلی زیر علامت سؤال قرار دهد.
۸
· تنگ نظری، یکجانبه نگری و عقب ماندگی فکری ـ قبل از همه ـ صدمات زیر را به دنبال می آورد:
الف
· اصول در معرض خطر رها شده علوم اجتماعی را به خطر می اندازد.
ب
· جوهر و درونمایه آموزش به طور کلی را از دیده ها پنهان می سازد.
پ
· و آن را در چشم توده ها بی اعتبار و بی ارزش و رسوا می سازد.
ت
· بدین طریق، تئوری مارکسیستی، یعنی «سلاح برا» در پیکار عظیم طبقات و سیستم ها، به چاقوی زنگزده در دعواهای روزمره بدل می شود.
۹
· کودکی و عدم بلوغ هدایت تئوری استالینیستی می بایستی به همان میزان که توده ها در جریان انقلاب فرهنگی بالغ و خود مختار می شوند، به همان میزان هم بی اثر شود.
۱۰
· استالینیسم، البته هم در تفکر و هم در برخورد کلی به جهانش، سیستم آنچنان بشدت هدفگرائی بوده، که نمی توانست با تغییر اهداف و با تغییر شرایط لازم برای نیل به اهداف تغییر نیابد.
۱۱
· مشخصه عام درک استالینیستی جامعه، اوپورتونیسم هدف در مقابل مسائل جاری زمان و راسیونالیسم پراگماتیستی که تا درجه بی پرنسیپی پیش رانده می شد، مهر زخم پذیری تاریخی بر پیشانی پدیده استالینیسم کوفته است.
· مراجعه کنید به پراگماتیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر