درنگی
از
مسعود بهبودی
عشق
(هوشنگ ابتهاج)
عشق شادی ست، عشق آزادی ست
عشق آغاز آدمیزادی ست.
عشق آتش به سینه داشتن است
دم همت بر او گماشتن است
عشق شوری زخود فزاینده است
زایش کهکشان زاینده است
تپش نبض باغ در دانه است
در شب پیله رقص پروانه است
جنبشی در نهفت پردهی جان
در بن جان زندگی پنهان
زنده است آن که عشق میورزد
دل و جانش به عشق میارزد
خویشتن سوزی انجمن افروز
شب نشینی هم آشیانهی روز
آتش این چراغ سحر آمیز
عشقِ آتش نشینِ آتش خیز
آدمی بی زلال این آتش
مشت خاکی ست پر کدورت و غش
تنگ و تاری اسیر آب و گل است
صنمی سنگ چشم و سنگ دل است
صنما گر بدی و گر نیکی
تو شبی، بیچراغ تاریکی
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9161
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9167
۳
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9174
۴
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9178
۵
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9185
۶
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9192
۷
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9205
۸
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9211
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر