برگردان
۱
در
پاریس
(قلب انقلاب)
ادامه
پاریس برای مارکس
تجربه بزرگی بود.
مارکس
در فرانسه با دنیای جدیدی روبرو شد.
با دنیای کاپیتالیسم حاکم.
فئودالیسم در فرانسه
از اواخر قرن ۱۸
به لحاظ اقتصادی
هر چه بیشتر مغلوب گشته بود.
فئودالیسم در فرانسه
سقوط سیاسی تعیین کننده اش
را
با انقلاب بورژوایی فرانسه
(۱۷۸۹ ـ ۱۷۹۴)
داشته بود.
پیروزی انقلاب بورژوایی فرانسه
با انقلاب ژوئیه در سال ۱۸۳۰
ناقوس سقوط فئودالیسم در قاره اروپا را به طنین افکنده بود.
بورژوازی فرانسه
ـ بسان بورژوازی انگلیس در سال های قبل ـ
تاج ظفر بر سر نهاده بود و با سرعت چشمگیری قدرت اقتصادی خود را رونق بخشیده بود.
شالوده توسعه و شکوفایی کاپیتالیسم
را
در فرانسه نیز
انقلاب صنعتی
یعنی گذار به تولید ماشینی
تشکیل می داد.
انقلاب صنعتی
در انگلستان
حتی
در حوالی سال ۱۸۳۰ به پایان رسیده بود.
انقلاب صنعتی
در فرانسه
اما
در دهه اول قرن ۱۹ به نقطه اوج خود رسیده بود.
در حالیکه
انقلاب صنعتی
در المان
اما
در سال های ۳۰
تازه شروع شده بود.
از سال ۱۷۸۹
فرانسه میهن انقلاب سیاسی بود.
انقلابیون جهان
هر جا هم که می زیستند،
توجه و چشم امید خود
را
به فرانسه و پایتخت آن
دوخته بودند.
بدین دلیل
پاریس به کانون (مرکز تجمع) دموکرات های انقلابی ملل بیشماری بدل شده بود.
هاینریش هاینه و فردریک شوپن
در پاریس زندگی می کردند.
میخائیل باکونین
ـ دموکرات انقلابی روس ـ
و
آدام میکچه ویچ
ـ شاعر آزادیخواه لهستان ـ
نیز به همین سان.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر