هومانیسم (بشردوستی) اصیل کودکان
میم حجری
۸۹۱۰
سنگ سخنگو
مخبر
حاوی بار مثبت است.
مثلا مخبر صادق
خبرچین
فردی بی شعور و بی شخصیت است و
خبرچینی به لحاظ اخلاقی مذموم و منفی و مخرب است
۸۹۱۱
سنگ سخنگو
اکنون
در هراس از ویروس بی رحم کرونا
اصلا نباید به کسی نزدیک شد.
بوسه پیشکش ضد ضربه ها
۸۹۱۲
سنگ سخنگو
چای را که در لیوان نمی نوشیم
استکان و نعلبکی و فنجان را برای چی آفریده اند؟
۸۹۱۳
سنگ سخنگو
شب رفتنی است.
برای اینکه به قول شاعری
«گر در آستین دارد.»
۸۹۱۴
سنگ سخنگو
«خَم، بر جنازه ای دیگر»
نه بایسته‌ی شعرست و نه
شایسته‌ی من
که همواره خون بسراییم و
خون
و از عطرِ نیاز
و ترکشِ بلندِ آواز
سخن نگوییم
از عشق سخن نگوییم و از غزل...
امّا در آن گذر
که
قلم و قدم
بر خون همی روَد و باز
این منم که بر جنازه‌ای دیگر
خَم می‌شوم
باری بشنویدم بانگ
که در برابر چشمانم شهید می‌شوند
فرزندان امیدم
آری بشنوید:
افراسیابت
به تیغ
از شاهنامه می‌راند
ای ستیزنده با ستم!
ای جرمت زیباییِ جوانی و جرأتِ راستی
اما نامت
در کارنامه‌ی او
می ماند:
عقیقِ سرخ
اینک مهربانی همه ی بازوانِ برادری
سهرابانت
و خشم بی‌آشتی کین
رستمانت
گرم است
هنوز خونِ تو گرم است
دیرگاه
بردندت
و هم به شبانگاه
از تو دست بداشتند
از پیکرِ بی جان تو
از خوشه‌ی خون
و هنوز
خونِ تو گرم است
در قتلگاه تو چه گذشته است ؟
ای شبنم سُرخ
از آخرین برگِ لرزانِ شب
چگونه چکیدی
تا سپیده دم چشم باز کرد ؟
جنایت
بی حوصلگی می‌کند و
قساوت عجول است
و شرف
دردِ شکیبایی را
تا دیارِ آرامِ مرگی زودرس
پیش می برد
و همچنان
آزادگی با خون
راهش را خط کشی می‌کند
و جوانی بر آن
گل‌های آفتاب گردان
می‌نشاند
تا شیارِ آفتابیِ این مرز را
در دود و دَمه
چراغان دارد
ای گورهای ناشناس
حجله های گلرنگ بی عروس!
در بگشایید و دهان
تا مردمان
دامادانِ سر بلند را تعظیم کنند
و
ای تو
رفیقِ رزم آورِ بی‌خستگی
آرام
که تا خاک
تن به بوسه ی آفتاب می‌سپارد
خشم دانه‌ها بر زمین
مزرعِ رستاخیز
می‌رویاند
و دست بازوانِ رنج
گهواره‌ی اندیشه‌ات را
می‌جنبانَد
و در شاهنامه‌ی شهیدان
خون سیاوش
می‌جوشاند.
«سیاوش كسرایی»
۸۹۱۵
سنگ سخنگو
لوموند دیپلو ماتیک
ظاهرا نمی داند که
طبقه حاکمه امپریالیستی چیست.
طبقه حاکمه امپریالیستی
دیالک تیکی از ملی و بین المللی است.
رابطه دول امپریالیستی
رابطه ای دیالک تیکی است.
یعنی مبتنی بر وحدت و تضاد است.
این تضاد تا کنون به دو جنگ جهانی اول و دوم
منجر شده است.
این تضاد اما لطمه ای به وحدت نزده است.
ضمنا طبقات حاکمه در خود روسیه و ژاپن و سئول و هند نیز جزو و عضو طبقه حاکمه امپریالیستی اند.
سرکرده این طبقه حاکمه
امپریالیسم امریکا ست.
سرکردگی
امری فرمال و صوری و شوخی نیست.
سرکردگی
امری محتوایی و ماهوی و جدی است.
سرکرده به هر بهانه احتیاجی به بازی با دست باز ندارد.
هرگز نداشته است.
نه سرکرده شرقی
و نه سرکرده غربی.
۸۹۱۶
سنگ سخنگو
مارکسیست کجا بود.
مشتی مدعیانند که هیچ چیز ندانند.
افکارشان را اگر تحلیل کنید
شاید ماهیت طبقاتی شان را کشف و افشا کنید.
۸۹۱۷
سنگ سخنگو
بی حوصله ام
حریفه