فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) انترناسیونالیسم (۱)

 

 

پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس

(۱۹۲۷)

در دوران دبیرستان به سبب فعالیت ضدفاشیستی توسط گستاپو بازداشت و محبوس می شود.

دکترای فلسفه از دانشگاه فرانکفورت تحت نظر ارنست بلوخ

کار در زمینه سیاست، هنر، فلسفه، تاریخ فلسفه

پروفسور فلسفه در دانشگاه ماربورگ و هلند

در همکاری با دومه نیکو لوسوردو،

 انتشار مجله (توپوس) ـ خدمات بین المللی به تئوری دیالک تیکی ـ را به عهده داشت.

آثار:

وحدت و تضاد

تاریخ مسائل دیالک تیک در عصر جدید ۳ جلد (۱۹۹۷  ـ ۱۹۹۸)

گردنه بزرگ راهزنان

 ـ مذهب و مبارزه طبقاتی در قرون وسطی (۱۹۹۹)

 

 برگردان

شین میم شین

      

مقدمه

همبستگی میان جوامع سوسیالیستی

سیاست انترناسیونالیستی دولت های سوسیالیستی

همکاری برابرحقوق احزاب کمونیستی

 

۱

 

·      «کمونیسم ـ به لحاظ امپیریکی (تجربی) ـ فقط به مثابه کنش خلق های مسلط «به یکباره» و همزمان امکان پذیر می گردد و پیش شرط آن عبارت است از توسعه یونیورسال نیروهای مولده و داد و ستد جهانی پیوسته بدان.»

·      (مارکس و انگلس،‌«کلیات»، جلد ۳، ص ۳۵)

 

۲

·      این فرمولبندی از کتاب «ایدئولوژی آلمانی» در واقع، نتیجه نهائی تز اصلی ماتریالیسم تاریخی است، که بنا بر آن، نوع هر فرماسیون اجتماعی بسته به فرم مناسبات تولیدی تعیین می شود.

 

۳

·      جامعه بورژوائی، اولین جامعه در تاریخ بشری است، که ساختار اقتصادی اش، فقط به طور منطقه ای تشکیل نمی یابد.

 

۴

·      ساختار اقتصادی جامعه بورژوائی به چارچوب محدودی قناعت نمی ورزد، بلکه تحت فشار غول آسای انباشت سرمایه ـ بالضروره ـ سراسر جهان را زیر سلطه قانون خویش در می آورد.

 

۵

·      «بورژوازی از طریق بهسازی سریع کلیه ابزارهای تولیدی و از طریق ارتباطات بی نهایت تسهیل شده، وحشی ترین ملت ها را از ریشه می کند و به دامن تمدن می اندازد.

 

۶

·      خدنگ قیمت کالاهای آن، توپخانه سنگین او ست و بدانوسیله  همه دیوارهای چین را ـ حتی ـ با خاک یکسان می سازد و سرسخت ترین نفرت اقوام وحشی نسبت به بیگانه را ذوب می کند.

 

۷

·      بورژوازی کلیه ملت ها را وامی دارد، که شیوه تولید کاپیتالیستی را از آن خود کنند، اگر می خواهند جان سالم بدر ببرند.

 

۸

·      بورژوازی کلیه ملت ها را به پذیرش به اصطلاح «تمدن»، یعنی به بورژوا شدن وامی دارد.

 

۹

·      سخن کوتاه، بورژوازی جهان را به سلیقه خود می سازد.»

·      (مارکس و انگلس،‌ «کلیات»، جلد ۴، ص ۴۶۶)

 

۱۰

·      در این روند، که کلیه کشورها و خلق های جهان به زیر یوغ مناسبات تولیدی سرمایه داری کشیده می شوند، دولت های به لحاظ اقتصادی ـ تکنولوژیکی توسعه یافته، کشورهای عقب مانده را تحت سلطه خود قرار می دهند و آنها را به مستعمرات و در جریان بعدی توسعه، به وابستگان خود بدل می سازند.

 

۱۱

·      دولت های به لحاظ اقتصادی قوی تر، با تکیه بر قدرت مالی خویش، از ممالک تحت سلطه و استثمار، مناطق نفوذی برای خود تشکیل می دهند.

·      (استعمار نو)

 

۱۲

·      با نظام سرمایه داری، جهان زیر چتر قانون اساسی اجتماعی واحدی قرار می گیرد.

·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳، ص ۳۴)

 

۱۳

·      «این، توسعه نیروهای مولده است، که با آن، در آن واحد زندگی محلی ـ منطقه ای انسان ها جای خود را به حیات تجربی ـ تاریخی ـ جهانی آنها می دهد.

 

۱۴

·      از این رو ست، که این روند، خصلت مطلقا ضرور (جبری) کسب می کند.

 

۱۵

·      برای اینکه تنها با این توسعه یونیورسال نیروهای مولده است، که داد و ستد یونیورسال انسان ها امکان پذیر می گردد.

 

۱۶

·      و بالاخره، با این توسعه نیروهای مولده است، که به لحاظ تاریخی ـ جهانی، افراد تجربی ـ جهانی، جای افراد محلی ـ منطقه ای را می گیرند.»

·      (مارکس و انگلس،‌ «کلیات»، جلد ۳، ص ۳۴)  

 

۱۷

·      تا زمانی که در جامعه جهانی ـ کلا و یا عمدتا ـ  مناسبات تولیدی سرمایه داری نقش تعیین کننده بازی می کنند، پیروزی های محلی ـ منطقه ای شیوه تولید سوسیالیستی نمی توانند برای مدت مدیدی تضمین شوند.

·      چون، «هر گسترش داد و ستد، ضربه ای بر پیکر کمونیسم محلی ـ منطقه ای وارد خواهد آورد.»

·      (مارکس و انگلس،‌ «کلیات»، جلد ۳، ص ۳۵)

 

ادامه دارد.