پروفسور دکتر الفرد کوزینگ
برگردان
شین میم شین
ب
احساس های داخلی
۱
· احساس های به اصطلاح ارگانیکی (عضوی) از سوی اعضای داخلی را می توان به شرح زیر نام برد:
الف
· احساس شیمیائی
ب
· احساس گرمائی
پ
· احساس فشار هوا
ت
· احساس درد
۲
· احساس های داخلی ـ در وهله اول ـ مظاهر ناشی از کرد و کار حیاتی جسم اند و برای عمل هدفمند انسان ها اهمیت خاصی دارند.
۳
· تقسیم احساس ها به داخلی و خارجی نسبی است:
· مثلا احساس های گرمائی، درد، تعادل، حرکت، تسریع، ارتعاش هم داخلی اند و هم خارجی.
۴
· همه انواع احساس ها هم تصاویر جهان خارج اند، هم اخباری راجع به وضع و حال درونی جسم به ما می دهند و هم مظاهر کردوکار حیاتی جسم اند.
۵
· بنابرین، احساس های خارجی در قوام گرفتن کردوکار آگاهانه و هدفمند انسانها نیز نقش مهمی بازی می کنند و احساس های داخلی فونکسیون معرفتی معینی به عهده دارند.
۶
· احساس ها در روند اثرگذاری فعال انسان ها بر محیط زیست پدید می آیند.
۷
· خواص و روابط عینی جهان مادی، به مثابه تحریکات بر اعضای حسی و یا بر گیرنده های عصبی تأثیر می گذارند.
۸
· وقتی که تحریکات به حد معینی برسند، آنگاه موجب پیدایش روند تحریک عصبی ـ فیزیولوژیکی (نویرو فیزیولوژیکی) می شوند که توسط اعصاب حسی به مراکز حسی مربوطه در مغز ارسال می شوند.
۹
· تحریکات عصبی در روند عصبی بغرنجی مورد تجزیه و ترکیب قرار می گیرند که در نتیجه آن، احساس ـ به مثابه تصویر فکری ـ پا به عرصه وجود می گذارد.
۱۰
· این روند بر اساس سیستم علامتی اولیه بنا بر اصل فعالیت عصبی واکنش مشروط صورت می گیرد.
۱۱
· احساس از تأثیر متقابل بیواسطه و فعلی (قابل یادآوری) میان اشیاء واقعیت عینی و قوه شناخت انسانی پدید می آید.
۱۲
· به قول لنین، احساس با توجه به پیدایش خود، عبارت است از تبدیل انرژی تحریکات خارجی به فاکت روحی.
· (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۴، ص ۴۳)
۱۳
· احساس میان روح (شعور) و جهان خارج رابطه بیواسطه برقرار می سازد.
· به این دلیل می توان گفت که احساس اولین سرچشمه شناخت است.
۱۴
· احساس عبارت است از تصویر یکی از خواص واقعیت عینی.
۱۵
· محتوای احساس به طور عینی تعیین می شود.
۱۶
· احساس خصلت عینی دارد.
· زیرا آن یکی از خواص عینی فعلی جهان مادی را تقریبا به درستی منعکس می کند.
۱۷
· اما احساس انسانی هرگز کپیه واقعیت عینی نیست:
· برای اینکه تصویرسازی به واسطه طرز کار و قانونمندی اعضای حسی و سیستم عصبی مرکزی صورت می گیرد.
· و لذا احساس حاوی یک جنبه سوبژکتیو نیز است که هم شامل حال محتوا و هم شامل حال فرم می شود.
۱۸
· احساس در پیوند با سوبژکت تحقق می یابد و لذا وضع و حال جسم، اعضای حسی و سیستم عصبی و وسعت دانش سوبژکت تأثیر تعیین کننده بر چند و چون احساس می گذارند.
۱۹
· احساس وحدت اوبژکتیو و سوبژکتیو (عینی و ذهنی) است.
۲۰
· اما عناصر سوبژکتیو (ذهنی) ـ در تحلیل نهائی ـ خود نیز به طور عینی تعیین می شوند.
· زیرا اعضای حسی و سوبژکت شناسنده به طور کلی، خود محصول تکاملی ماده عینی ـ واقعی موجود است.
۲۱
· هر احساسی محدود است.
۲۲
· هر احساسی تنها برش بسیار کوچکی از واقعیت عینی را ارائه می دهد.
۲۳
· اما مجموعه احساس ها مواد حسی ضرور را در اختیار انسان قرار می دهند که حلاجی عقلی آنها شناخت هرچه بیشتر و ژرفتر واقعیت عینی را امکان پذیر می سازد.
· مراجعه کنید به شناخت، تفکر.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر