۱۳۹۸ تیر ۱۶, یکشنبه

مقوله (۶)


پروفسور دکتر الفرد کوزینگ
پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
برگردان
شین میم شین
 
 
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل
(۱۷۷۰ ـ ۱۸۳۱)
آثار هگل به 14 بخش طبقه بندی می شود:
آثار آغازین (جوانی)
آثار انتقادی ینا
طرح های سیستمی ینا
فنومنولوژی روح
منطق (کوچک و بزرگ)
فلسفه طبیعت
روح سوبژکتیف
روح اوبژکتیف (خطوط اصلی فلسفه حقوق)
فلسفه تاریخ
آثار مربوط به سیاست روز
فلسفه هنر
فلسفه مذهب
فلسفه و تاریخ فلسفه
دایرة المعارف علوم فلسفی


·      سیستم هگلی علاوه بر مقولات فوق الذکر، گنجینه گرانبهائی از تعاریف مقولتی در اختیار دارد که از تجزیه و تحلیل توسعه دیالک تیکی مفاهیم حاصل می آید.

۱
·      مقولات زیر از آنجمله اند:


مقولات مربوط
به
تعاریف مقولتی در سیستم هگلی

۱
·      هویت
۲
·      تفاوت

۳
·      تضاد
 ۴
·      دلیل و شرط

۵
·      قانون و رابطه (مناسبت)

۶
·      ضرورت و تصادف

۷
·      علیت و تأثیر متقابل.

۲
·      این مقولات، اما به نظر هگل نه فقط انعکاس فکری و مفهومی جهان عینی، بلکه در عین حال ماهیت مندی های روحی (فکری) مستقل اند.

۳
·      به قول لنین، برای بارآورتر کردن «هر چیز درست و نبوغ آمیز» نهفته در طرح و تحلیل مقولات فلسفی از سوی هگل باید وارونگی ایدئالیستی فلسفه او برطرف شود.

·      (دیالک تیک هگل روی کله اش ایستاده است و لذا همه چیز را اگرچه درست، ولی وارونه می بیند.
·      باید آن برگردانده می شد و روی پاهایش گذاشته می شد. مترجم)

مقولات
در
ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی

۱

مارکس (۱۸۱۸ ـ ۱۸۸۳ میلادی)
 انگلس (۱۸۲۰ ـ ۱۸۹۰ میلادی)

·      مارکس و انگلس ایدئالیسم فلسفی هگلی را مورد انتقاد قرار می دهند و با پی ریزی ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی، بنیان های آموزه مقولتی علمی ئی را پدید می آورند.

۲
·      ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی نتایج و نکات مثبت موجود در تاریخ آموزه های مقولتی را مورد بهره وری انتقادی قرار می دهند.
·      هم از گسست سوبژکتیویستی رشته پیوند مقولات با واقعیت عینی (کانت) و هم از یکی انگاشتن پان لوژیکی مقولات با واقعیت عینی (هگل) اجتناب می ورزند.

·      (پان لوژیسم مکتب فلسفی ئی است که وجود و اندیشه را یکسان می انگارد و جهان را با قوانین فکری (لوگوس) توضیح می دهد.
·      پروکلوس و هگل. مترجم)

۳
·      ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی مقولات را انعکاسات تاریخا (به طور تاریخی) پدید آمده ی ماده، توسعه ی ماده و ماهوی ترین پیوندهای ماده به شمار می آورند.

۴
·      مقولات از دیدگاه ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی حاوی بنیان های عینی و محتوای عینا (به طور عینی) تعیین شده اند:
·      مقولات نه فرم های به طور ماورای تجربی موجود فهم اند و نه  می توانند به وسیله تفکر محض از طریق استقراء به دست آیند.

·      (استقراء عبارت است از استخراج منفرد و خاص از عام.
·      مثلا استخراج مفهوم منفرد و یا خاص چنار از مفهوم عام درخت. مترجم)

۵
·      مقولات را تنها به برکت تعمیم سیستماتیک شناخت بشری و در وهله اول به برکت تعمیم نتایج علوم گوناگون می توان به دست آورد.

۶
·      مقولات اما ماهیت های به اصطلاح ابدی نیستند.

۷
·       مقولات در ماتریالیسم دیالک تیکی به طور تاریخی، یعنی در پیدایش و توسعه شان در نظر گرفته می شوند.

۸
·      پیشرفت شناخت (معرفت) بشری به غنی تر و دقیقتر شدن مقولات فلسفی منجر می شود.

۹
·       مقولات در فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی سیستم به هم پیوسته ای را تشکیل می دهند.
·      سیستمی از آن دست، که مقولات در آن، ستون فقرات جهان بینی ماتریالیستی ـ  دیالک تیکی را تشکیل می دهند. 

۱۰
·      ستون اصلی این سیستم، عبارت است از مقوله ماده.

۱۱
·      مقولات حرکت، مکان و زمان با مقوله ماده پیوند تنگاتنگ دارند.

۱۲
·      مقولات حرکت، مکان و زمان بیانگر شیوه هستی و فرم وجودی ماده اند.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر